یکی از دوقطبی های غلط، دو قطبی فرهنگ و اقتصاد است. در این دو قطبی کاذب، فرهنگ گرایان و منادیان ارزشها در مقابل واقعیت گرایان هستند طوری که گویا نمی شود هم فرهنگ گرا بود و هم واقعیات را دید.
آنچه به این دوقطبی کاذب دامن می زند، افراط و تفریط های موجود در افکار و گرایشات و رفتار های افراد و جریانات کشور است.
برخی فقط از حجاب می گویند و در ادبیات گفتاری و نوشتاری و رفتاری این گروه، اثری از گشت ارشاد و مقابله با گرانفروشی و رانت و انحصار بی عدالتی های اقتصادی و ترک فعل و بی مدیریتی و ندانم کاری و مردم گریزی و اشرافی گری مسئولان را مشاهده نمی کنیم.
برخی هم از آن طرف بام افتاده، سرشان را در برف کرده اند و انگار نه انگار که سیل هنجار شکنی اخلاقی دارد از دبی به کیش و از کیش به دیگر شهرها سرازیر می شود و غافلند که اگر کاری نکنیم این سیل ویرانگر، تا حرم ها را هم خواهد بلعید و پروژه آندولس سازی ایران همه چیز ما را به فنا خواهد برد.
راه حل و مقابله با این دوقطبی نادرست، درک درست مفهوم اولویت اقتصاد است.
تصور برخی این است که اگر رهبری، سال را، سال کنترل تورم و رونق تولید نام گذاری کردند پس اولویت انحصاری! کشور، اقتصاد است و مسائل دیگر، اساسا اولویتی ندارند. مشکل اینگروه نفهمیدن درست مفهوم اولویت گذاری است. اولویت اقتصاد در نظام مسائل کشور به این معنا است که همه بخش های کشور باید به بخش های اقتصادی مدیریت کشور کمک کنند که شاخ غول تورم و وابستگی اقتصادی را بشکنند و همه اقدامات غیر اقتصادی هم باید حتی الامکان پیوست اقتصادی داشته باشد؛ نه این که بخش های فرهنگی کشور به مرخصی بروند و کاری نکنند تا مشکلات اقتصادی حل شود!
صد البته حل مشکل فرهنگی در شرایط بحران اقتصادی به غایت سخت، ظریف و حساس است اما درک ظرافت و حساسیت و سختی حل یک مسأله غیر از حذف مسأله و ندیدن اولویت آن در نظام اولویت های کشور است.
بگذریم از این حقیقت که ریشه بسیاری از مشکلات اقتصادی هم معضلات فرهنگی است مثل معضل فرهنگ غلط اسراف و فرهنگ غلط بها ندادن به حمایت از تولید داخلی و فرهنگغلط حرص و طمع که همگی، فرهنگ های غلط اقتصادی هستند.
فرهنگ و اقتصاد آنقدر در هم تنیده اند که نمی توان هیچکدام را بدون دیگری حل کرد. اقتصاد بدون فرهنگ سر از لیبرالیسم اقتصادی غربی در می آورد و توجه به فرهنگ بدون اقتصاد هم نتیجهاش شکست برنامه ریزی فرهنگی نظام اسلامی خواهد بود و جامعه فلک زده و فقیر و وابسته اقتصادی، استحکام فرهنگی هم نخواهد داشت.
در مجموع مفهوم درست اولویت اقتصاد، فوریت و اورژانسی بودن رسیدگی به امر اقتصاد است نه تعطیلی رسیدگی به فرهنگ!