سال ۱۴۰۰ بر اساس اطلاعات مرکز ملی پایش و هشدار خشکسالی، خشکترین و کم بارشترین سال در ۵۰ سال اخیر است. ۵۰ سال؛ البته زمانی است که رویه ثبت و پایش علمی بارشها و نزولات آسمانی رفتهرفته در ایران گسترش یافته و تا پیش از آن سابقه مستند و مورد اطمینان ثبت شدهای از میانگین بارشها در کشور نداریم. چه بسا اگر چنین سابقهای بود، سال ۱۴۰۰ بهلحاظ خشکسالی و کاهش بارشها و همچنین تداوم و پیوستگی خشکسالی با سالهای کم باران قبل از آن در چند صد سال اخیر هم مستثنی و ویژه میشد.
تا پایان شهریور ماه امسال متوسط پرشدگی مخازن سدهای کل کشور حدود ۴۰ درصد بوده است و در این میان وضعیت ذخیره آب سد زایندهرود از خط قرمز هم عبور کرده است. بر اساس آخرین اطلاعات ارائه شده توسط استاندار اصفهان، میزان آب موجود در سد زایندهرودحدود ۱۷۰ میلیون متر مکعب بوده که تنها نزدیک به ۶۸ درصد از آن با توجه به محدودیتهای فنی قابل برداشت است.
این اظهارات استاندار اصفهان به معنای آن است که ۳۲ درصد آب موجود پشت سد زایندهرود مرتبط با حجم مردهای است که شرایط بهرهبرداری آن به واسطه محدودیت در خروج از سد و همچنین کیفیت نامناسب آب قابل برداشت نیست. به عبارت دیگر از میزان آب پشت سد زایندهرود تنها ۱۱۴ میلیون متر مکعب قابل استفاده است. در حقیقت، ذخیره سد زایندهرود در سال جاری به کمترین میزان خود در طول ۸ سال اخیر رسیده است و با توجه به حجم پایین بارشهای بالادست، این بارشها اثری بر ذخیره سد زایندهرود نداشته است. بارشهای حوضه زایندهرود و سرچشمههای کوهرنگ در مقایسه با مناطق شرق و شمال استان اصفهان آنچنان نبوده و سبب افزایش ذخیره سد زایندهرود نشده است.
آب از سرچشمه خشک است
چهارمحال و بختیاری سرچشمه رودخانههای زایندهرود، کارون و بخشی از دز است و افزایش یا کاهش بارشها در این استان، استانهای خوزستان، اصفهان و فلات مرکزی را تحت تأثیر خود قرار میدهد. چهارمحال و بختیاری در حالی وارد سال آبی ۱۴۰۱-۱۴۰۰ شده است که با کاهش ۴۰ درصدی بارشها در سال آبی گذشته روبهرو بوده و دومین استان کمبارش کشور اعلام شده است.
خشکسالیهای اخیر از سال آبی ۸۵-۸۶ در این استان آغاز شده است و در طول این سالها بین یک هزار و ۲۰۰ تا یک هزار و ۵۰۰ میلیمتر کمبود بارش در استان گزارش شده که معادل نبود هیچ بارشی بهمدت ۲ سال است. ۹۶.۱ درصد مساحت این استان درگیر خشکسالی است و این موضوع بر افت ذخایر آب زیرزمینی این استان بهشدت تأثیر گذاشته است. در این میان منطقه کوهرنگ، مهمترین منبع تغذیهکننده و تأمین آب زایندهرود است. این منطقه که تا چندی پیش به معدن آب ایران شهرت داشت اکنون گرفتار خشکسالی مداوم و پیاپی است. سال آبی ۱۳۹۹ – ۱۴۰۰ در منطقه کوهرنگ با کاهش۴۰ درصدی بارشها نسبت به میانگین بلند مدت به پایان رسید و پیشبینی از وضعیت بارشها در چند ماه آینده هم چشمانداز چندان مثبتی ارائه نمیدهد. در رخدادی که تاکنون در حافظه شفاهی و ثبتی مردم منطقه کوهرنگ سابقه نداشته است، چشمه و تونل کوهرنگ خشک شده و میزان ورودی آب آن به یکسوم رسیده است.
با توجه به درازمدت بودن رخدادها و تغییرات اقلیمی در حوزه آب، کوتاهترین و سریعترین راه برای حل مشکلات تأمین آب کشاورزی و شرب اصفهان چه میتواند باشد؟
واکاوی سوءمدیریتها و بارگذاریهایی که زایندهرود را خشک کرد
حمیدرضا صفوی، عضو هیأت علمی دانشکده عمران دانشگاه صنعتی اصفهان در گفتوگو با خبرنگار فارس در اصفهان با اشاره به وضعیت زایندهرود اظهار داشت: زایندهرود و مشکلاتی که در حال حاضر عمق پیدا کرده و به سمت تنشهای اجتماعی، بیکاری و مهاجرت رسیده است، یک روند بحرانی و طولانی طی کرده تا به این وضع بسیار اسفناک رسیده است.
وی با بیان اینکه تنها رودخانه منطقه مرکزی ایران زایندهرود است که از بیش از ۶۰ سال پیش بارگذاریهایی بر روی آن شروع شد، افزود: علت این بارگذاریهای متعدد موقعیت جغرافیای و مرکزیت زایندهرود و استعدادهایی که در منطقه مرکزی به لحاظ طبیعی، انسانی و جغرافیایی وجود داشت، بود و سبب شد همه دولتها قبل و بعد از انقلاب بارگذاریهایی به لحاظ صنعتی، جمعیتی و کشاورزی در این منطقه داشته باشند.
صفوی با بیان اینکه تا جایی رودخانه زایندهرود ظرفیت این بارگذاریها را داشت، گفت: در زمان جنگ مهاجرتهایی از نواحی غربی و جنوبی به استان اصفهان انجام شد و بعد از جنگ این جابجاییها انجام نشد و خانوادهها شکل گرفته بودند و نیز مهاجرانی که از خارج از کشور به دلیل اینکه محیط کار و کارگری بود به این استان انجام شد.
معاون پژوهشی وفناوری دانشگاه صنعتی اصفهان بیان کرد: به طور طبیعی تا یک جایی محیط هم به لحاظ منابع آب، خاک و هوا همیاری کرد، اما از یک جایی این بیلان منفی شد و نشان داد که ما آب کافی را نداریم و هوای مناسب را برای این محیط نتوانستهایم، ایجاد کنیم، این بارگذاریها بیشتر در قسمت غرب استان یا سراب زایندهرود انجام شد، جایی که آب با کیفیت و دسترسی مناسبتری وجود داشت.
وی با اشاره به اینکه صنایع بزرگی در قبل از انقلاب در اوایل سال ۱۳۵۰ مانند ذوبآهن، نیروگاه و پالایشگاه شروع به توسعه کردند، عنوان کرد: صنایع بزرگی همچون سیمان اصفهان، سیمان سپاهان، صنایع کاشی و سفال و آجر که بسیار آب بر هستند و خاک سطحی را جمع میکردند، در اصفهان توسعه پیدا کرد و این بارگذاریها اتفاق افتاد.
صفوی با تأکید بر اینکه این بارگذاریها نیاز به آب داشت، عنوان کرد: بر اثر بارگذاریهای متعدد بیلان منفی شد و سعی کردیم با انتقال آب از کارون و دز این مشکل را حل کنیم که این انتقال آب خودش مشکل ایجاد کرد، چرا که هر وقت آب را انتقال دادیم به دنبال آن مصرفکننده آب را هم آوردیم اما باز هم این انتقال آب جوابگو نبود.
استاد دانشکده عمران دانشگاه صنعتی اصفهان ادامه داد: بعد از انقلاب هم به دلیل شرایط جنگی و ناامن بودن بسیاری از مرزهای کشور، بسیاری از صنایع بزرگ مانند صنایع نظامی و فولاد در فلات مرکزی ایران بارگذاری شد، وقتی صنعت بزرگی آورده میشود به دنبال آن مهاجرت به وجود میآید و توسعههای بیرویه کشاورزی هم انجام شد و سطح زیر کشت به مراتب افزایش پیدا کرد و نیاز به غذا بیشتر شد و دامداریها، دامپروریها، مرغداریها و پرورش آبزیان نیز افزایش پیدا کرد.
وی با بیان اینکه سد زایندهرود که تنها سد ذخیره بزرگ منطقه است و حدود هزار و ۴۰۰ میلیون مترمکعب ظرفیت دارد، گفت: در اوایل دهه ۶۰ و ۷۰ سد زایندهرود سرریز میکرد اما به مرور از دهه ۸۰ آن آبها را دیگر به خود ندید و امروز کمتر از ۱۷۰ میلیون مترمکعب یعنی تنها ۱۳ درصد مخزن آب دارد و میتواند تا چند ماه دیگر مصرف شرب را پاسخ دهد.
سوء مدیریتها و عدم بارگذاریهای صحیح را از آبهای زیرزمینی جبران کردیم
صفوی با بیان اینکه در کنار سد زایندهرود یک منبع کمکی هم داشتیم و آن آب زیرزمینی بود که در بسیاری از مناطق استان اصفهان سطح آب زیرزمینی به ویژه در مجاورت رودخانه حدود ۵ تا ۶ متر بود، اضافه کرد: سوء مدیریتها و عدم بارگذاریهای صحیح را از آبهای زیرزمینی جبران کردیم به طوری که در طول ۲۰ سال گذشته ۱۱ میلیارد مترمکعب آب زیرزمینی اضافه برداشت داشتهایم.
معاون پژوهشی و فناوری دانشگاه صنعتی اصفهان تصریح کرد: مناطقی که عمق آب زیرزمینی در آن حدود ۵ تا ۶ متر بود بر اثر برداشت بیش از حد، آب به عمق ۱۵۰ تا ۲۰۰ متری رفت و به دنبال آن فرونشست زمین، شور شدن آبها و از بین رفتن خاک منطقه به وجود آمد، پدیده فرونشست به ویژه برای مناطق مرکزی و شهری میتواند بسیار مشکلآفرین باشد.
وی با بیان اینکه زایندهرود یک روند حدود ۴۰ ساله را طی کرد تا امروز که به یک نقطه بحرانی رسیده و هیچ منبع جایگزین و کمکی نداریم، بیان کرد: انتقال آب همراه با تنشهای اجتماعی و مخالفتهای حوزههای دیگر مواجه است و ما ماندیم و این مصرف بسیار بزرگ که بخش عمده آن ملی است، عمده صنایع بزرگ اصفهان ملی است و بخش بزرگی از تولیدات کشور را بر عهده دارند و میخواهند از آب محلی هم استفاده کنند.
آب، هوا، خاک و محیط زیست در اصفهان از بین رفته است
صفوی با اشاره به اینکه اصفهان ۶ درصد از مساحت و ۶ درصد از جمعیت کشور را دارد، گفت: این در حالی است که در صنایع فولاد بیش از ۶۳ درصد، در سیمان حدود ۳۵ درصد و در صنایع پالایشگاهی و بنزین ۲۴ درصد تولید را بر عهده داریم و علاوه بر مصرف آب و برق، محیط زیست را هم آلوده کرده است و اصفهان جزو نخستین شهرهای آلوده کشور شده است و غیر از اینکه مصرف آب را بالا بردیم، هوا و خاک را نیز در این منطقه از بین بردهایم.
عضو هیأت علمی دانشکده عمران دانشگاه صنعتی اصفهان با تأکید بر اینکه همه این بحرانها باز میگردد به عدم آمایش صحیح در طول این چند دهه اخیر در این منطقه بیان کرد: طبیعی است این بحرانها به این سادگی حل نخواهد شد، چون مسأله، مسأله سادهای نیست و بسیار پیچیده است و سرمایهگذاریهای بسیاری در این منطقه انجام شده و بی آب مانده است.
وی افزود: خلاصه وضعیت استان به این صورت است که مسأله پیچیده شده و معیشت بیش از ۳۰۰ هزار کشاورزی که در قسمت شرق قرار دارند، تحت تأثیر قرار گرفته و اینها کسانی هستند که حقآبههای بیش از ۵۰۰ ساله دارند و مشکل برای آنها ایجاد شده است.
صفوی با بیان اینکه تالاب گاوخونی چندین سال است که هیچگونه آبگیری نشده است و میتواند منشأ ریزگردها و مشکلاتی برای اصفهان و حتی تا شعاع خیلی وسیعی شود، بیان کرد: اینکه فکر کنیم با یک برنامه و یک دستور میتوانیم مشکلات را حل کنیم، این طور نیست و باید با یک برنامهریزی کوتاه، میان و بلندمدت برای حل این معضلات در این حوزه اقدام شود.
استاد دانشکده عمران دانشگاه صنعتی اصفهان با بیان اینکه آب شرب در هر منطقهای باید تأمین شود و وظیفه اولیه دولتها است، خاطرنشان کرد: با وجود اینکه در دهههای گذشته بخشی از آب زایندهرود از اصفهان خارج شده اما جایگزین آن وارد حوضه آبریز زایندهرود نشد و همین باعث ایجاد مشکلات بعدی شد.
بخشی از بحران زایندهرود مربوط به عوامل انسانی است
استاد دانشکده عمران دانشگاه صنعتی اصفهان با تأکید بر اینکه به نظر میرسد در کوتاه مدت بهترین راهکار آن است که صنایعی که در فلات مرکزی ایران مستقر هستند، از آب شیرینکن در دریای عمان استفاده کنند، اضافه کرد: باید سعی کنیم این انتقالی آبی که از اصفهان انجام میشود، سریعاً جایگزین آن وارد استان شود و این مشکل را کمتر در حوضه زایندهرود داشته باشیم.
وی با بیان اینکه بخشی از مشکل زایندهرود خشکسالی آبی و بخشی خشکسالی مدیریتی است، بیان کرد: وقتی خوب مدیریت نکردیم منابع آب را به این نقطه رساندیم، بحران زایندهرود همه عوامل آن طبیعی نیست و بخشی مربوط به عوامل انسانی است که به این بحران آب برخوردیم.
صفوی با بیان اینکه مدیریت ما مدیریت حوضه باید باشد، گفت: وقتی مدیریت استانی شد برای شرکتهای آب منطقهای این چنین مشکلاتی ایجاد شد، وقتی آب از مرز استانی خارج شد، آن استان فکر میکند این آب تلف می شود، باید دقت کنیم برنامهریزیهای آب در واحد هیدرولوژیکی حوضه باید انجام شود و اگر آبی وارد و یا خارج میشود در آن واحد نه به صورت مرزهای سیاسی بلکه به صورت مرزهای طبیعی مدیریت کنیم.
استاد دانشکده عمران دانشگاه صنعتی اصفهان در بخش دیگری از صحبتهای خود با بیان اینکه رسانهها رسالتهایی در انعکاس واقعیتها به عموم مردم دارند و واقعیتها را باید با مردم در میان گذاشت، افزود: مدیریت مصرف در این شرایط بسیار مهم است، هر چقدر آب تأمین کنیم مصرف آب را هم داریم، بحثهای جلوگیری از تنشها بین استانها بسیار مهم است که یکی از وظایف مهم رسانهها و شبکههای اجتماعی و صداوسیما است که مسأله را به سمت اختلافات قومیتی نباید برد.
وی خاطرنشان کرد: همه باید در کمال آرامش و اطمینان و منطق مسأله آب را پیش برد، رسانهها باید کمک کنند که تنش پیش نیاید و با عقل و منطق مشکل کم آبی در فلات مرکزی ایران حل شود.