بر اساس آمارهای موجود، ایران درمجموع ذخایر نفت و گاز در رتبه اول دنیا قرار دارد؛ با این وجود، بر اساس گزارش وضعیت انرژی دنیا، منتشرشده توسط شرکت بی پی (BP) در سال ۲۰۲۰ نرخ تخلیه مخازن ایران در پایین ترین سطح در میان کشورهای منطقه و عضو اوپک قرار دارد. وضعیت این شاخص برای ایران نسبت به کشورهای عضو سازمان های اقتصادی بزرگ دنیا نامطلوب ارزیابی می شود. یکی از عوامل بروز این وضعیت، « بهینه نبودن توسعه و تولید از میادین در حال بهره برداری» است. یکی از پتانسیل های موجود برای رفع این مشکل، تعداد بالای چاه های غیرفعال در کشور است. از همین رو بهبود وضعیت این چاه ها و بهره برداری از آن ها در کوتاه مدت می تواند وضعیت تولید نفت کشور را بهبود بخشد.
کلیدواژه: نفت، چاه های غیرفعال، چاه نفت
ضرورت و اهداف پژوهش
امروزه درحالی که نرخ تخلیه مخازن (نسبت تولید به ذخایر) در ایران در محدوده یک درصد قرار دارد، در کشورهای عضو سازمان همکاری های اقتصادی و توسعه و اتحادیه اروپا به ترتیب ارقام ۶ و ۱۱ درصد را نشان می دهد. حفاری و تکمیل چاه در میادین نفت و گاز را می توان از شاخص های توسعه یافتگی صنعت بالادستی نفت کشور در نظر گرفت. تعداد چاه های تکمیل شده به ازای ذخایر هیدروکربنی هر کشور بیانگر نحوه برنامه ریزی کشور در سطح کلان برای خلق ثروت از نعمت های خدادادی است. بر اساس آمارهای منتشرشده سالانه توسط اوپک، نسبت چاه های تکمیل شده به ذخایر هیدروکربنی ایران ۱۵ است؛ عددی که نشان می دهد ایران ازنظر این شاخص در پایین ترین سطح در بین کشورهای اوپک قرار دارد. متوسط تعداد چاه های تکمیل شده به ذخایر اثبات شده برای کشورهای عضو اوپک، بیش از ۳ برابر ایران است. این عدد برای کشورهای حاشیه خلیج فارس نظیر عربستان، امارات متحده عربی و کویت، بین ۴۰ تا ۶۰ است. در دنیا تمرکز بالایی بر استخراج حداکثری ذخایر اثبات شده و تبدیل آن به ثروت عمومی وجود دارد و ایران فاصله بسیار معناداری با این نگرش حاکم در دنیا دارد. جبران عقب ماندگی توسعه یافتگی میادین ایران با برنامه ریزی بلندمدت و سرمایه گذاری بالا قابل انجام است. از همین رو این پژوهش به بررسی درس آموخته های کلیدی تجربیات بین المللی و ارائه چارچوب برای احیای چاه های غیرفعال در ایران پرداخته است.
درس آموخته های کلیدی استخراج شده بر اساس تجربیات بین المللی
مرور تجارب کشورهای مختلف نشان می دهد که عملیات احیای چاه های غیرفعال معمولاً با درصد بالایی منجر به بازگرداندن چاه به مدار تولید شده است. بر اساس موردکاوی های صورت گرفته، برخی از عوامل موفقیت طرح احیای چاه های غیرفعال و کم بازده در کشورهای مختلف عبارتند از:
آ. پایگاه داده و غربالگری: یکی از اولین گام های مشترک در همه طرح های احیای چاه های غیرفعال، تهیه یک پایگاه داده کامل از چاه های موجود است. تهیه این پایگاه داده با جمع آوری داده های متنوع موجود آغاز و پس از انجام پردازش های مدیریت داده شامل کنترل کیفیت، پاک سازی، صحت سنجی و … جهت تصمیم گیری های آتی استفاده خواهد شد؛
ب. تفکیک چاه های مستعد احیا از چاه های غیرقابل احیا: یکی از ویژگی های مشترک تمامی طرح های احیا، پس از غربالگری چاه های مستعد احیا از چاه های غیرقابل احیا، تمرکز بر چاه های مستعد صورت می گیرد؛
ج. تعامل ذی نفعان: در طرح احیای چاه های غیرفعال، ذی نفعان اصلی صاحب میدان نفتی، نهاد سرمایه گذار، مجریان و شرکت های خدماتی هستند. نحوه تعامل و فرآیندهای اجرایی بین این ذی نفعان یکی از کلیدی ترین عوامل موفقیت این طرح خواهد بود. ازآنجاکه این طرح حرکت از نگاه تعاملی خدمات محور به راه حل محور است، انعطاف، چابکی در تصمیم گیری و سرعت در صدور تأییدیه ها بسیار کلیدی هستند؛
د. مدل مالی و تسهیم ریسک: مورد کاوی در کشورهای مختلف نشان داد طرح احیای چاه در نگاه کلان برای صاحبان میادین نفتی ازنظر اقتصادی جذاب است. ازآنجاکه در طرح احیای چاه های غیرفعال ایران شرکت ملی نفت ایران (به عنوان مالک میادین نفتی) اجرای طرح را به مجریان موقت واگذار می کند، مدل مالی واگذاری طرح و نحوه تسهیم ریسک بین شرکت ملی نفت ایران و مجری بسیار حائز اهمیت است. رژیم مالی طرح باید به گونه ای باشد که برای مجری متناسب با ریسک تحمل شده توسط وی واجد جذابیت اقتصادی باشد.
چارچوب طرح احیای چاه های غیرفعال ایران
بر اساس تحلیل صورت گرفته بر داده های ۲۰۰ حلقه چاه غیرفعال، دلایل فنی توقف تولید و بسته شدن چاه شناسایی شده است. سه دلیل فنی عمده که منجر به توقف تولید شده است عبارتند از: «تولید زیاد آب»، «مشکلات مربوط به داخل چاه» و «فشار پایین درون چاهی».
عوامل موثر بر تعداد بالای چاه های غیرفعال ایران را می توان در دو دسته کلان طبقه بندی نمود. شناخت مختصات هر یک از این دسته ها سبب خواهد شد تا برنامه ریزی طرح احیای چاه های غیرفعال دقیق تر شود و احتمال موفقیت طرح افزایش یابد. دسته ی اول مربوط به «عدم بهینگی مدیریت پرتفو» است. عواملی چون «عدم جذابیت مدل کسب و کار»، «فرآیندهای غیر بهینه و بوروکراتیک»، «عدم برنامه ریزی بهینه و یکپارچه در سطح پرتفوی شرکت ملی نفت ایران» و «عدم انگیزه کافی در نیروی انسانی» ازجمله مواردی هستند منجر به غیربهینگی مدیریت پرتفوی تولید می شوند. مشکلات دسته ی دوم نیز مربوط به «مدیریت میدان» است. این مشکلات را نیز به چهار بخش عمده تقسیم بندی کرد که عبارتند از: «مشکلات مخزن محور»، «مشکلات دهانه چاه محور»، «مشکلات چاه محور» و «مشکلات تأسیسات محور».
شناخت عوامل موثر بر بالا بودن تعداد چاه های غیرفعال با تقسیم بندی ارائه شده کمک می کند تا برنامه ریزی و راه حل یابی در طرح احیای چاه های غیرفعال ایران متناسب با هر دسته در سطح موردنیاز صورت پذیرد.
سطوح برنامه ریزی طرح احیای چاه های غیرفعال
جهت رفع عوامل شناسایی شده فوق الذکر، برنامه ریزی طرح احیای چاه های ایران در سه سطح مختلف بایستی پیگیری شود. این سطوح معادل با سه مقیاس پورتفو، میدان و چاه است. هر یک از این سطوح بازیگران و ذی نفعان متفاوتی در اکوسیستم صنعت بالادستی نفت را درگیر می کند.
- در سطح یک که معطوف به چالش های ذکرشده چهارگانه مدل کسب وکار، فرآیندها، یکپارچگی و نیروی انسانی است، مدیریت برنامه ریزی تلفیقی و شرکت های تابعه شرکت ملی نفت ایران مشارکت عمده را دارند. راه حل های این سطح متمرکز بر رفع چالش های ذکرشده به منظور مدیریت بهینه تر پورتفوی شرکت ملی نفت ایران با منابع موجود است.
- در سطح دو، تمرکز اصلی بر احیای چاه ها و دارایی های غیرفعال با مشکلات بخش مخزن محور و تاسیسات محور است. ازآنجاکه احیای چاه های غیرفعال با علت های دوگانه ذکرشده، صرفا در مقیاس چاه عملی نیست، راهکارهای پیشنهادی نیز باید اجرای این سطح می تواند توسط شرکت های تابعه شرکت ملی نفت با سرمایه گذاری داخلی و یا واگذاری به سرمایه گذاران ازجمله شرکت های ایرانی اکتشاف و تولید محقق شود.
- در سطح سه که تمرکز بر احیای چاه های غیرفعال با مشکلات دهانه چاه محور و چاه محور و تا حدودی تاسیسات محور (تاسیسات سرچاهی، سیستم های فراورشی موقت سرچاهی و …) است، راهکارها عمدتا در مقیاس چاه هستند؛ بنابراین راهکار این بخش به صورت چاه به چاه اجرا خواهد شد. سرمایه گذاران چاه محور مانند شرکت های دانش بنیان و فناور، شرکت های اکتشاف و تولید و شرکت های خدماتی احیای چاه ها در این سطح را بر عهده خواهند گرفت.
احتمال موفقیت مورد انتظار طرح در مقیاس چاه
به دلیل ماهیت یکسان طرح، درصد موفقیت مورد انتظار طرح بر اساس تجربیات موفق در کشورها و شرکت های نفتی که به صورت مدون این طرح را پیاده سازی کرده اند، تخمین زده می شود. در صورت رعایت اصول و بهره گیری از درس آموخته های اجرایی، می توان احتمال موفقیت ۵۰ تا ۱۰ درصدی را برای شروع طرح در نظر گرفت. البته این احتمال در صورت پایش و بهبود مداوم فرآیندها می تواند به صورت قابل توجهی افزایش یابد. بر این اساس انتظار می رود در صورت رعایت پیش نیازهای طرح، از مجموع ۶۰۰ عملیات که هدف سطح سه یا مقیاس چاه محور است، ۳۰۰ تا ۳۵۰ عملیات موفق و منجر به افزایش تولید شود. با توجه به احتمال موفقیت عملیات احیای چاه، افزایش تولید مورد انتظار از طرح احیای ۶۰۰ حلقه چاه غیرفعال در مقیاس چاه (سطح سه) بین ۹۰ تا ۱۴۰ هزار بشکه در روز پیش بینی می شود.
جمع بندی
یکی از شاخص های توسعه یافتگی در صنعت بالادستی نفت را می توان تعداد حفاری و تکمیل چاه در میادین نفت و گاز در نظر گرفت. بررسی آمارها نشان می دهد که ایران ازنظر این شاخص در پایین ترین سطح در بین کشورهای اوپک قرار دارد. سه دلیل فنی عمده توقف تولید در برخی از چاه ها عبارت اند از: «تولید زیاد آب»، «مشکلات مربوط به داخل چاه» و «فشار پایین درون چاهی». همچنین عوامل موثر بر درصد بالای چاه های غیرفعال ایران را می توان در دو دسته کلان «عدم بهینگی مدیریت پرتفو» و «مدیریت میدان» طبقه بندی نمود. جهت رفع عوامل شناسایی شده فوق الذکر، برنامه ریزی طرح احیای چاه های ایران در سه سطح مختلف بایستی پیگیری شود. هر یک از این سطوح بازیگران و ذی نفعان متفاوتی در اکوسیستم صنعت بالادستی نفت را درگیر می کند. در صورت رعایت اصول و بهره گیری درس آموخته های اجرایی، می توان احتمال موفقیت ۵۰ تا ۱۰ درصدی را برای شروع طرح در نظر گرفت.