روز جمعه، ۲۱ بهمن، یک روز پیش از سالگرد پیروزی انقلاباسلامی، اجلاسی عجیب و متفاوت در جورجتاون آمریکا برگزار شد. این اجلاس که «آینده جنبش دموکراسی در ایران» نام داشت، میهمانان نامآشنایی را در خود جا داد. با این حال اما بنظر میرسد خطای محاسباتی این افراد بسیار زیادتر از آن است که کسی آنرا جدی بگیرید.
به گزارش رجانیوز؛ رضاپهلوی، مسیح علینژاد، نازنین بنیادی، حامد اسماعیلیون در گردهمایی در دانشگاه جورجتاون آمریکا درباره آنچه که خود «انقلاب» میدانند، به گفتوگو پرداختند. البته سابقا اعلام شده بود که عبدالله مهتدی، شیرین عبادی، علی کریمی و گلشیفته فراهانی هم حضور داشته باشند! این اتفاق البته احتمالا به دلیل عدم توانایی این افراد در صحبت کردن بیش از یک دقیقه، محقق نشد.
سیآیای پشت پرده نشست اتحاد!
یکی از نکات جالب این نشست که با میزبانی دانشگاه جورجتاون برگزار شد، با مجریگری کریم سجادپور برگزار شد. این فرد یکی از افراد نزدیک به سیآیای (CIA) است و نماینده امور ایران در «گروه بینالملی بحران» و «بنیاد کارنگی» است. شاید مجریگری چنین فردی بیش از پیش سناریو «اتحاد سوری به فشار نهادهای امنیتی غربی» را تایید کند.
گروههای ضدانقلاب تکثر بسیار زیادی دارند و این تکثر به زعم بسیاری از کارشناسان هزینههای زیادی برای این شبه جریان معاند جمهوری اسلامی داشته است. از سویی سلطنتطلبان و از سوی دیگر منافقین، در یک سمت سپهر سیاسی جمهوریخواهان لیبرال و در سوی دیگر چپگرایان و تجزیهطلبان, قرار دارند. در طول تاریخ ۴۴ ساله انقلاب این افراد هرگز هیچ حرف مشترکی جز دشمنی با جمهوریاسلامی نداشتند.
نکته حائز اهمیت دیگر این است که هر کدام از این گروهها کم یا زیاد، ارتباطاتی را با نهادهای سیاسی و امنیتی غرب ایجاد کردند. برای مثال با لابی سازمان منافقین چندی پیش طرح ریاستجمهوری مریم رجوی به کنگره آمریکا ارسال شد. این حمایتها البته اگر چه چندان در واقعیت صحنه سیاسی تاثیر ندارد و مقصود غرب از این سیاست امتیازگیری از جمهوریاسلامی ایران در مذاکرات است اما برای این گروههای سیاسی به نوعی ارزش افزوده محسوب میشود. این گروهها به دلیل اختلافاتی که همواره با یکدیگر داشتهاند، هرگز موفق به ایجاد وفاق برای استفاده حداکثری از این لابیها نشده است. سرویسهای غربی نیز به همین علت، این گروهها را به اتحاد کردن فرا میخوانند.
Video Player
نشست جورجتاون نیز در راستای همین سیاست قابل تحلیل است. البته پازل شکلگیری این اتحاد، یک تکه گمشده مهم دارد. اتحاد برای ضدانقلاب ذاتا «ممتنع» است. درگیریهای میان این گروهها در تاریخ، همیشه وجود داشته است و از قضا رو به افزایش بوده است. برای مثال سازمان منافقین از پیش از انقلاب، با سلطنتطلبان نزاع عمیقی داشته است و این درگیریها با بعد از انقلاب و «دعوای رهبری ضدانقلاب» افزایش یافته است و نشانی از بهبود در روابط این دو گروه دیده نمیشود.
برای گذار از این وضعیت، ابتکار سیستمهای امنیتی غربی ایجاد یک اتحاد، بسا سوری بوده است. این گزاره از صبحتهای این افراد نیز قابل دریافت بود. شیرین عبادی در این نشست گفت: «تنها دلیل ماندن جمهوریاسلامی، اختلافات ما است و اگر ما متحد شویم کار تمام است». اما این ادعا تحت شعاع دو واقعیت بزرگ است.
نخست، ماندن جمهوریاسلامی ایران به قدرت درونیاش بازمیگردد نه اتحاد کردن گروههای متخاصم. این اتحاد نیز کاملا سوری است و با فشار نهادهای امنیتی غرب به وجود آمده و چندان ارزش سیاسی ندارد.
بیتوجهی مردم و رسانهها به نشست مضحک ضدانقلاب
در جریان اغتشاشات عدهای معتقد بودند ائتلاف اپوزیسیون میتواند برای جمهوریاسلامی تبدیل به چالش شود. اما اکنون که این اتفاق به صورت نمایشی و روبنایی محقق شده چندان مورد توجه کسی قرار نگرفته است و رسانههای خارجی معدودی نیز آن را پوشش دادند.
«رویترز» از معدود این رسانهها بود که با تیتر «راههای اتحاد اپوزیسیون پراکنده» به آن پرداخته است. این رسانه اشاره کرده است که مدتها است اپوزیسیون در ایران به گرایشهای مختلف و قومیتها تقسیم شده است و توان کنشگری چندانی ندارد.
«یاهونیوز» نیز در گزارشی به این نشست پرداخت. در این گزارش نیز با اشاره به آرام شدن وضعیت و پایان اغتشاشات اشاره کرده است. در بخشی از این گزارش آمده است: «اکثر تحلیلگران معتقدند اعتراضات در ایران، در ماههایی که صدها کشته، هزاران بازداشتی و چهار اعدام به همراه داشته، شتاب خود را از دست داده است. اما شرکتکنندگان در این نشست اصرار داشتند که رژیم همچنان در معرض تهدید است!»
بنظر میرسد این محفل ضدانقلاب، بیشتر به برنامهریزی برای دنیای موازی شبیه بود تا بررسی آینده جنبش دموکراسی در ایران. درست فردای همین اجلاس کماهمیت، در خیابانهای کشور «واقعیت» بار دیگر بر «بازنمایی رسانهای» غلبه کرد و میایونها نفر در حمایت از انقلاب اسلامی به خیابانها آمدند. نمایش جورجتاون، کمدی است که فقط خودشان به آن نمیخندند.