به گزافه نیست اگر بگوییم فیلیمو و در شکل جامعتر هلدینگ صباایده از ابتدای تاسیس تاکنون با وجود بهرهبرداری بیپایان از حمایتهای دولتی و انحصاری بهصورت فراگیر و غیرقابلتصوری مجموعهای از تخلفات فرهنگی، اجتماعی و حتی سیاسی را مرتکب شده و در تکرار آنها پافشاری کرده و با توجه به نقشآفرینیاش در حمایت برنامهریزی از اغتشاشات اخیر بدون اغراق به نماد نفوذ یا همان ناتوی فرهنگی بدل شده است.
تخلفاتی که هریک از آنها میتواند براساس قانون، فرد متخلف را اسیر حبس و جریمه سازد اما این شرکت خصوصی با قلدری تمام علاوه بر اصرار بر تکرار مکرر تخلفات توانسته با دروغپردازی عوامل رسانهای و مدیران تحتامرش در ساختار نظام فرهنگی، با مظلومنمایی از خود «قربانی رقابت با رسانهملی» و از نهادی رسمی و قانونی همچون ساترا در عرصه تنظیمگری که حالا بر اعمال قانون اصرار دارد نیز «جلاد فرهنگی» بسازد؛ همان بازی آشنای جابهجایی قربانی و جلاد که خط راهبردی جریان معاندین است.
شاید تبلیغ سکس، دگرباشی، اباحهگری، افکار الحادی، اندیشه صهیونیسم، رواج روابط آزاد خارج از عرف اجتماعی و باورهای دینی حتی برای کودکان در مقابل انتشار برنامهریزیشده و هدفمند فیلمها و سریالهای زمینهساز گسترش اغتشاشات در ماههای اخیر و همصدایی با آشوبگران آسیبهای پنهانی داشته باشد اما همه این تخلفات لطمههای جبرانناپذیری به بدنه فرهنگ ایرانی میزند.
شرح این تخلفات در این مقال نمیگنجد اما پیشتر در همین رسانه گزارشهای مبسوطی از تخلفات پرخطر این پلتفرم منتشر شده که قابل مراجعه است.
جدا از اینکه واقعا افراد فعال در این لابی پیچیده تعلقی به امنیت فرهنگی خانوادههای خودشان دارند یا نه، سؤال اصلی اینجاست که نمیتوان این روابط را رصد کرد؟ عجب اینکه همه این اتفاقات در منظر نهادهای نظارتی رخ میدهد اما گویی به چشم هیچیک از آنها نمیآید! گویی ولنگاری فرهنگی مورد انتقاد مکرر مقام معظم رهبری برای خیلیها هم آب دارد و هم نان!
این پلتفرم ثابت کرده نهتنها برای مخاطب خود ارزشی قائل نیست بلکه بهجای دغدغه فرهنگی تمرکزی آشکار بر فعل ضدفرهنگی دارد. با نگاه به سریالهای پرآسیب تولیدی فیلیمو در گونههای مختلف تاریخی، اجتماعی و … که از تحریف تاریخ تا تمرکز بر عادیسازی بیاخلاقی را آشکارا مرتکب شدهاند، بهراحتی درمییابیم اصولا مدیران این هلدینگ از ابزار فرهنگی علیه ملیت ایرانی و امنیت فرهنگی بهره بردهاند و صراحتا به عادیسازی روابط آزاد جنسی و سبک زندگی غیررسمی و غیردینی اصرار دارند. کافی است دچار خطا شده و دستپخت اخیرشان یعنی سریال «بیگناه» را تماشا کنید؛ مجموعهای که از هیچ رابطه غیراخلاقی فروگذار نکرده و روی سریالهای ترکیهای و جم تیوی را سفید کرده است!
در نگاه اول به نظر میرسد انگیزه مدیران این هلدینگ از انتشار محصولات ضدفرهنگی صرفا کسب درآمد است اما با جهتگیریهای فرصتطلبانهشان در اغتشاشات اخیر و تامین آتشتهیه، ملتهبسازی فضای اجتماعی برای اغتشاشات و انتشار شعارهای ضدایرانی در روزهای اول آشوبها و حتی اخراج یکی از مدیران وفادارش بهدلیل انتقاد از اغتشاشگران به شکل واضحی نقشآفرینی این هلدینگ در جریان براندازی را آشکار کرده است.
از منظر دیگر آیا بدون کسب این درآمد سرشار از فعالیتهای غیرقانونی و غیراخلاقی تحت اعتبار مجوز قانونیای ــ که اتفاقا از همین نهاد تنظیمگر دریافت کرده ــ آیا میتوان در این سطح گسترده لابیگری کرد؟ گسترهای متشکل از برخی افراد رسانهای که ساز مخالفت با قانون و دفاع از هرجومرج موجود را میزنند تا برخی حضرات که به وقتش به انتشار نامههای محرمانه و جلوگیری از انعقاد قوانین و برخورد قانونی منجر میشوند.
فیلیمو در سالهای اخیر با بازی رسانه به اختلافافکنی میان ساترا و وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی پرداخت. در ماههای ابتدای سال بهدلیل افشای تخلفات قانونی و فعالیتهای ضدفرهنگیاش هنگامی که تشت پرصدایی از بام افتاد از این موضع عقبنشینی کرد ولی گویا ابوابجمعیاش در این نبرد را بهخوبی حفظ و وفاداریشان را تضمین کرده تا بتواند در چنین روزهایی آنها را دوباره بهخط کند.
جدا از اینکه واقعا افراد فعال در این لابی پیچیده تعلقی به امنیت فرهنگی خانوادههای خودشان دارند یا نه، سؤال اصلی اینجاست که نمیتوان این روابط را رصد کرد؟ عجب اینکه همه این اتفاقات در منظر نهادهای نظارتی رخ میدهد اما گویی به چشم هیچیک از آنها نمیآید! گویی ولنگاری فرهنگی مورد انتقاد مکرر مقام معظم رهبری برای خیلیها هم آب دارد و هم نان!