روز گذشته گروه هکری عدل علی اطلاعات جالبی از محتوای ایمیلهای نازنین بنیادی منتشر کرد. بنیادی بازیگر ایرانیالاصل که این روزها در کنار افرادی مانند اسماعیلیون، جزو رهبران براندازان نظام معرفی میشود، از جمله چهرههایی است که علی رغم تلاشهای چند ساله، پس از اتفاقات اخیر کشور ناگهان نامش در زمره رهبران اپوزوسیون مطرح شد. نگاهی به محتوای اطلاعات فاش شده توسط عدل علی نشان میدهد که بر خلاف ادعاهای احمقانه این حضرات و تعدادی از به اصطلاح نخبگان داخلی، دشمنان خارجی طی برنامهریزیهای چند ساله، اسب خود را برای تغییر رژیم در ایران زین کرده بودند.
به گزارش بولتن نیوز، طبق محتوای ایمیلهای بنیادی یکی از مهمترین بسترهایی که دشمن بر روی آن حساب و حتی بر اساس آن برنامههای خود برای براندازی را تنظیم کرده، شبکههای اجتماعی بوده است. در جایی از ایمیلها بنیادی متنی را برای یک سخنرانی با فرد بالادستی خود هماهنگ میکند و در آن مستقیما اشاره میشود که وی از مخاطبان صفحهاش در اینستاگرام نظرسنجی کرده و بر همان اساس هم اطلاعاتی به تصمیمگیرندگان در سرویسهای جاسوسی ارائه داده است. نگاهی به سیر اتفاقات نیز نشان میدهد که تصمیمگیرندگان و مجریان سیاستهای براندازانه دقیقا بر اساس چنین اطلاعات و تحلیلهایی، برنامههای خود را طراحی کردهاند.
جالب است که بنیادی در جایی اشاره میکند براندازان به خاندان پهلوی علاقه زیادی دارند و در واقع مردم ایران میلشان به بازگشت پرچم شیر و خورشید است. احتمالا همین دست اراجیف منتهی میشود به حمایتهای خارجی از ربع پهلوی که پشیزی هم برای مردم ایران ارزش ندارد و بر فرض که به قول دقیق حضرت امام خمینی (ره) روزی اگر مردم جمهوری اسلامی را هم نخواهند، دیگر سراغ این خاندان و شاه و دربار نخواهند رفت. البته احتمالا تمام منابع دشمنان، افرادی از دسته نازنین بنیادی بودهاند که بر اساس چنین خزعبلاتی تصمیم به تغییر رژیم در ایران گرفتهاند و چند سال وقت خود را هدر دادهاند.
روند وقایع چه در داخل کشور و چه خارج از آن و میزان استقبال از آخرین فراخوان حامد اسماعیلیون نشان میدهد که اساس برنامههای دشمنان برای براندازی اشتباه بوده و با اطلاعاتی غلط و بر پایه تعدادی اکانت اینستاگرامی، همه قوا و انرژی خود را از بین بردند. ماحصل اتفاقات اخیر برای براندازان و حامیان غربی، عبری و عربی آنها، این بود که فهمیدند دیگر نمیتوان با استفاده از چند سلبریتی بیدرد که اکثرا هم خارج از کشور حضور دارند، آلترناتیوی برای جمهوری اسلامی بتراشند. حتی طرفداران ایشان در داخل کشور که مدتها کف خیابان بودند، دیگر برای فراخوانهای این جماعت ارزشی قائل نیستند، زیرا به خوبی فهمیدهاند که هر تغییری نیاز به رهبرانی درست و حسابی دارد، نه افرادی مانند این جماعت مزدور.
به نظر میرسد که اینهمه اندیشکده و پژوهشکده و جاسوس که در حوزه ایران فعالیت میکنند، هنوز نتوانستهاند جامعه ایران را درک کنند و متوجه شوند که این مسیر احمقانه، به هیچ نتیجهای منتهی نخواهد شد. انقلابی که بنایش در مجازی گذاشته میشود و رهبرانش هم خارج از کشور با جان مردم بازی میکنند، سرنوشتش از ابتدا مشخص است. وضعیت این روزها و فراخوانهای ناکام و عدم حمایت از این رهبران خودخوانده توسط دول غربی نشان میدهد که باز هم تیر این ابلهان به سنگ خورده است.