روزنامه شرق نوشت: «بهتازگی سخنگوی وزارت امور خارجه آمریکا تأکید کرد دولت این کشور راههایی را برای برقراری ارتباط با ایران و طرح موضوعات مهم حفظ کرده است. این ادعایی بود که یک سخنگوی وزارت امور خارجه آمریکا در گفتوگو با روزنامه اسرائیل هیوم به آن اشاره داشت و در این زمینه تصریح کرد که دولت بایدن چندین روش ارتباطی غیر رسمی با ایران را برای طرح مسائل متعدد بین دو کشور حفظ کرده است. اما این دیپلمات آمریکایی موضوع بازگشت دولت بایدن به توافق هستهای را رد و عنوان کرد که کماکان احیای برجام با ایران در دستور کار واشنگتن نیست. او در این باره گفت: «ما راههایی برای برقراری ارتباط با ایران درباره مسائل نگرانکننده مانند موضوع آزادی شهروندان آمریکایی داریم اما قصد نداریم جزئیات آنها را بیان کنیم.»
این سخنگو در ادامه تأکید کرد در این مرحله بازگشت به توافق هستهای با ایران مهم نیست.
این دیپلمات با تکرار ادعای حمایت واشنگتن از مردم ایران افزود: «توافق هستهای اکنون در مرکز توجه ما نیست. ما از ماه سپتامبر روی دفاع از مردم ایران و علیه مشارکت نظامی عمیق ایران با روسیه و جنگ در اوکراین تمرکز کردهایم.»
در همین راستا ناصر کنعانی، سخنگوی وزارت امور خارجه، نیز دیروز (دوشنبه) در نشست هفتگی خود با خبرنگاران و در پاسخ به این سؤال که مقامات آمریکایی به دنبال تحولات اخیر در ایران در سه ماه گذشته چندین بار اعلام کردهاند موضوع مذاکرات مربوط به رفع تحریمها اکنون در دستور کار آنها نیست و با وجود این ادعا سؤال این است که آیا تبادل پیام و مذاکره بین ایران و آمریکا از طریق واسطهها در حال انجام است یا نه، به بیان این جمله کوتاه بسنده کرد که «تبادل پیام و انعکاس دیدگاهها به طرق مختلف بین دو کشور وجود دارد.»
مذاکرات محرمانه؟
اما تبادل پیام و انعکاس دیدگاه بین ایران و آمریکا در این شرایط چه معنایی دارد؟ آیا با توجه به سابقه دو کشور ذیل مذاکرات محرمانه عمان در واپسین روزهای دولت دهم که زمینه را برای شکلگیری برجام در سال ۲۰۱۵ فراهم کرد، میتوان گفت اکنون هم دور دیگری از مذاکرات غیر علنی بین تهران و واشنگتن بر سر احیای برجام در دستور کار دو طرف قرار دارد؟ این سؤالی است که عبدالرضا فرجیراد در پاسخ به آن اعتقاد دارد: «میتوان این احتمال را داد که به واسطه مسائل سیاسی ایران و به دنبال آن پررنگشدن فشار افکار عمومی بر دولتهای اروپایی و آمریکا، فضا برای مذاکرات غیر علنی و مخفیانه شکل بگیرد.»
از این منظر، سفیر پیشین ایسلند، گزینه مذاکرات غیر علنی را بسیار جدی میداند؛ چراکه به باور او در سایه برخی اتفاقات این امکان وجود ندارد که مانند ادوار پیشین ایران، سه کشور اروپایی عضو برجام، آمریکا، روسیه، چین و اتحادیه اروپا علنا در هتل کوبورگ وین گرد هم بیایند و در سایه حضور پررنگ عکاسان و خبرنگاران بتوانند گفتوگوهای هستهای را پیش ببرند. بنابراین فرجیراد به «شرق» میگوید چون اروپاییها و آمریکا از یکسو نگران گستردهترشدن ابعاد فعالیتهای هستهای ایران هستند و از سوی دیگر نمیتوانند به واسطه فشار افکار عمومی مذاکرات علنی با ایران داشته باشند، بهترین گزینه و سناریو را برای مدیریت این شرایط در پیگیری مذاکرات مخفی و غیر علنی میبینند.
سفیر اسبق ایران در نروژ گریزی نیز به ادعای دیپلماتیک آمریکاییها و اروپاییها درباره خروج مذاکرات هستهای از دستور کار سیاست خارجی آنها میزند و برای تبیین بیشتر این ادعا یادآور میشود که اکنون نمیتوان انتظاری غیر از این موضعگیریها داشت، چون به نظر فرجیراد در حال حاضر فشار افکار عمومی به قدری بر اروپاییها افزایش پیدا کرده که حتی کار به کفالت سیاسی چهرههای پارلمانی اروپا هم کشیده شده است. در چنین شرایطی این تحلیلگر مسائل بینالملل بدیهی میداند که طرف غربی برای تعدیل این فشارها و پاسخگویی به افکار عمومی در ظاهر ادعای مذاکرهنکردن با ایران را مطرح کند.
سفیر پیشین ایران در مجارستان روی شکل و فرم مذاکرات غیر مستقیم و محرمانه احتمالی هم دست میگذارد: «اگر این مذاکرات محرمانه احتمالی صورت بگیرد، یا به واسطه کشورهای میانجیگر منطقه مانند عمان، قطر و … خواهد بود یا از طریق دفتر حافظ منافع آمریکا.»
فرجیراد حالت سوم را ناظر بر فعالشدن کانال اتحادیه اروپا میداند. این استاد حوزه ژئوپلیتیک در ترسیم دقیقتر و جزئیتر شکل و ساختار مذاکرات احتمالی غیر مستقیم و تبادل پیامها بین تهران و واشنگتن به این مهم نیز اشاره دارد که اگر پای کشوری مانند عمان در میان باشد، احتمالا تبادل پیامهای تهران و واشنگتن و مذاکرات غیر علنی صرفا به تلاش برای آزادشدن زندانیان دوتابعیتی دو کشور ایران و آمریکا محدود شود. اما این دیپلمات اسبق در عین حال تأکید دارد که اگر مذاکرات از طرف دفتر حافظ منافع یا اتحادیه اروپا انجام شود، میتواند موضوعات کلانتری مانند برجام را هم دربربگیرد.
با وجود همه نکات یادشده، فرجیراد این موضوع مهم را هم گوشزد میکند که با وجود احتمال مذاکرات غیر مستقیم و محرمانه و تبادل پیام بین ایران و آمریکا، اگر تهران در شرایط کنونی به دنبال حصول توافق و به تبع آن بهبود وضعیت اقتصادی و معیشی است، باید به برخی امور هم سروسامان بدهد و به نوعی آنها را مدیریت کند. در کنار آن به باور دیپلمات پیشین کشور، تهران مجبور است اختلافات پادمانی خود با آژانس بینالمللی انرژی اتمی را هم حلوفصل کند. بنابراین از این منظر، استاد ژئوپلیتیک صرف شکلگیری کانال تبادل پیام یا آغاز پروسه مذاکرات محرمانه احتمالی بین تهران و واشنگتن را به معنای حصول توافق نمیداند بلکه سفیر اسبق ایران در نروژ آن را مسیری تلقی میکند که برای رسیدن به نقطه ایدهآل باید از شر موانع خلاص شود.
نتانیاهو، بازیگر جدید ۲۰۲۳
با آنکه واشنگتن و سه کشور اروپایی عضو برجام در چهار ماه اخیر عملا سیاست خارجی خود را منهای برنامه هستهای ایران تعریف کرده و فعلا روی موضوع حقوق بشر و جنگ اوکراین تمرکز دارند اما بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر جدید اسرائیل، اولویت خود در حوزه سیاست خارجی را ایران و در صدر آن تقابل با برنامه هستهای و توقف کامل روند احیای برجام قرار داده است. هفته گذشته نتانیاهو در اولین جلسه کابینه سیاسی - امنیتی خود گفت که بازگشت به توافق هستهای اولیه با وجود به بنبست رسیدن مذاکرات کاملا ممکن است. با این حال آنتونی بلینکن، وزیر امور خارجه آمریکا، بهتازگی در گفتوگو با الی کوهن، وزیر امور خارجه جدید اسرائیل، بیان کرد توافق هستهای در این مرحله اجراشدنی نیست. البته بنا بر گزارش رسانههای اسرائیلی، مقامات ارشد آمریکا قرار است در ماه میلادی جاری در قدس اشغالی با بنیامین نتانیاهو و کابینه او دیدار کنند و رایزنیهایی سیاسی درباره موضوعات مهم از جمله ایران داشته باشند. آنگونه که شبکه آی۲۴ در تشریح جزئیات این خبر آورده است، سفر آنتونی بلینکن، وزیر امور خارجه آمریکا، قرار است به منظور آشنایی بهتر دولت بایدن با دستور کار دولت جدید رژیم صهیونیستی صورت گیرد. طبق گزارشها، سفر بلینکن همچنین به منظور آمادهسازی مقدمات سفر ماه فوریه بنیامین نتانیاهو به آمریکا انجام میشود. پیش از سفر بلینکن، جیک سالیوان، مشاور امنیت ملی آمریکا قرار است ۱۹ ژانویه برای برخی رایزنیهای سیاسی با نتانیاهو و وزرای کابینه او در قدس اشغالی باشد. هم سالیوان و هم بلینکن تلاش خواهند کرد با نتانیاهو و کابینه او بر سر حساسترین مسائل از جمله «تهدید ایران»، روابط با فلسطین و تلاشهایشان برای کشاندن اسرائیل به دیوان بینالمللی کیفری و جنگ اوکراین به تفاهم برسند.
مجموعه این اخبار و گزارشها درباره مناسبات تلآویو – واشنگتن خود را به نشست دیروز سخنگوی وزارت امور خارجه هم کشاند. او در پاسخ به پرسشی درباره رایزنیهای مستمر مقامات آمریکایی و اسرائیل با محوریت و دستور کار ایران و نگاه تهران در این موضوع تصریح کرد: «اینکه مقامات آمریکایی با مقامات رژیم صهیونیستی درباره ایران گفتوگو میکنند، چیز جدیدی نیست. متأسفانه بر اساس اسناد و شواهد، سیاست خارجی آمریکا در قبال ایران در گروگان صهیونیستها و رژیم صهیونیستی است.»
در ادامه کنعانی به تلاش مشترک اسرائیل و آمریکا درباره مذاکرات برجامی و آخرین وضعیت گفتوگوهای هستهای هم بیان کرد: «همان طور که بارها اعلام شده است، موضوع هستهای تنها موضوع سیاست خارجی ایران نیست و توافق نیز یک مسئله دوجانبه است و همانطور که بارها اعلام کردهایم کشوری که نقض تعهد کرده و باید پاسخگو باشد آمریکاست.»
کنعانی ضمن تأکید بر این نکته که سیاست ایران در قبال موضوع هستهای روشن است و در همان چارچوب عمل میکند، گفت: «ما دارای آمادگی برای جمعبندی مذاکرات مبتنی بر بستهای که ارائه شده است هستیم. البته همان طور که بارها گفتهایم، ذرهای از خطوط قرمز و حقوق مردم ایران در این زمینه عدول نمیکنیم و این خواسته مردم ایران است و تیم مذاکرهکننده ایران در این چارچوب عمل کرده و میکند.»
اگر چه ایران دوباره از آمادگی برای احیای توافق هستهای گفت اما سیر تحولات حکایت از آن دارد که با روی کار آمدن نتانیاهو دیگر برجامی وجود ندارد. این گزارهای است که استفان والت در فارنپالیسی هم به آن اشاره کرد. این نظریهپرداز برجسته روابط بینالملل در بخشی از یادداشت خود که مربوط به ایران است، مینویسد: «در سال ۲۰۲۱ هشدار دادم که احتمالا بایدن با فشار مجدد برای اقدام نظامی علیه ایران مواجه شود. در اینجا من بیش از حد بدبین بودم، چون این موضوع هرگز در سال ۲۰۲۲ به نقطه عطفی نرسید اما بنیامین نتانیاهو به عنوان نخستوزیر بازگشته و در رأس دستراستیترین کابینه در تاریخ اسرائیل قرار گرفته است. هرگونه امکان دستیابی به توافقی جدید برای محدودکردن برنامه هستهای ایران اکنون مانند یک رؤیا به نظر میرسد.»
والت ادامه میدهد: «تصمیم احمقانه دونالد ترامپ، رئیسجمهوری سابق ایالات متحده، برای خروج از توافق برجام به تهران اجازه داد تا نسبت به زمانی که برنامه جامع اقدام مشترک اجرا میشد، به بمب نزدیکتر شود و به نظر میرسد مقامات فعلی ایران بیشتر علاقهمند به ذخیره اورانیوم با غنای بالا و تقویت زیرساخت هستهای خود نسبت به مذاکره در مورد محدودیتهای جدید هستند.»
این نظریهپرداز معتقد است «آمادگی و تمایل ایران برای ارائه هواپیماهای بدون سرنشین به روسیه، احتمال پیشرفت دیپلماتیک در آن جبهه را کمتر میکند. نتانیاهو قبلا گفته بود که توقف برنامه هستهای ایران یکی از اهداف اصلی سیاست خارجی وی است و این به معنای تحت فشار قراردادن دولت بایدن برای حمایت از اقدامات تهاجمیتر است. جنگ در خاورمیانه احتمالا آخرین چیزی است که بایدن و آنتونی بلینکن، وزیر امور خارجه ایالات متحده، در حال حاضر میخواهند اما این امر مانع از آن نمیشود که نتانیاهو و متحدانش در داخل ایالات متحده برنامه خود را پیش نبرند.»
علاوه بر آنچه استفان والت در فارنپالیسی نوشته، ریچارد هاس، رئیس اندیشکده «شورای روابط خارجی» آمریکا هم در وبسایت «پراجکت سیندیکیت» در ۱۰ محور دست به پیشبینی روند تحولات جهانی در سال ۲۰۲۳ دست میزند و آخرین محور را هم به ایران اختصاص میدهد. هاس اعتقاد دارد «ایران احتمالا موضوع غالب سال ۲۰۲۳ خواهد بود.»
از طرف دیگر هاس به این نکته مهم نیز اشاره دارد که «با توجه به همراهی ایران با روسیه و تمایل ایالات متحده برای اجتناب از ایجاد یک مسیر نجات اقتصادی برای ایران، برجام احیا نخواهد شد.»
رئیس اندیشکده «شورای روابط خارجی» آمریکا در پایان ارزیابی خود عنوان میکند: «ایران ممکن است به امید دستیابی به یک گشایش، به پیشبرد برنامه تسلیحات هستهای خود ادامه دهد که البته احتمال دارد باعث حمله اسرائیل نیز بشود. این اتفاقات ممکن است سال نوی مبارکی را ایجاد نکند اما سالی جالب را تضمین میکند.»
بر خلاف آنچه استفان والت و ریچارد هاس نوشتهاند، فرجیراد بازگشت بنیامین نتانیاهو به قدرت در واپسین روزهای سال ۲۰۲۲ را عامل تأثیرگذاری برای عدم احیای برجام نمیداند. دیپلمات اسبق ایران مؤید این گزاره خود را روند تحولات سالهای ۲۰۱۴ و ۲۰۱۵ میداند که نهایتا به برجام ختم شد. از نگاه این تحلیلگر مسائل بینالملل، نتانیاهو با وجود تمام تلاشهای مخرب خود در آن سالها نتوانست مانع از شکلگیری برجام توسط دولت باراک اوباما شود. با این ارزیابی، فرجیراد در ادامه گپوگفتش با «شرق» یادآرو میشود که اکنون هم جو بایدن به عنوان معاوناول دولت باراک اوباما و رئیسجمهوری فعلی آمریکا سعی دارد میراث آن دولت را برای خود حفظ کند. با چنین خوانشی، سفیر پیشین ایران در نروژ یقین دارد که جو بایدن به احیای توافق هستهای میاندیشد اما به باور فرجیراد چون در چهار ماه اخیر فشار افکار عمومی به واسطه موضوع حقوق بشر و مسئله جنگ اوکراین علیه تهران پررنگ شده است و فضا برای مذاکرات علنی وجود ندارد، جو بایدن میتواند مذاکرات محرمانه را ولو با فشارهای نتانیاهو در دستور کار قرار دهد. حتی سفیر پیشین ایران در ایسلند این احتمال را هم میدهد که در سایه مواضع مقامات ایران و آمریکا در چند روز گذشته، روند و پروسه تبادل پیام و مذاکرات غیر علنی و محرمانه تاکنون انجام شده باشد. بنابراین به زعم فرجیراد اگر تاکنون مذاکرات محرمانهای شکل گرفته باشد، حکایت از آن دارد که مخالفتهای نتانیاهو نمیتواند پارامتر تعیینکننده برای احیای برجام باشد.
البته این استاد دانشگاه اذعان دارد که فشارهای نخستوزیر صهیونیستها میتواند روند را با مشکل و کندی مواجه کند ولی نمیتواند آن را به انسداد کامل بکشاند و مذاکرات هستهای را به شکست برساند. از طرف دیگر سفیر پیشین کشور به این گزاره مهم نیز اشاره دارد که «روی کار آمدن بنیامین نتانیاهو به معنای تغییر سیاست خارجی ضد ایرانی تلآویو نیست.»
با این نگاه، فرجیراد به تلاشهای کارشکنانه، ترور، جاسوسی، خرابکاری و تکاپوهای سیاسی و دیپلماتیک اسرائیل در دوره نفتالی بنت و یائیر لاپید نقبی میزند و یادآور میشود که همین سیاست ضد ایرانی در تمام این مدت وجود داشت اما جو بایدن در مقاطع حتی تا مرز توافق با ایران هم پیش رفت. بنابراین اگرچه این کارشناس مسائل بینالملل اعتراف میکند که شاید ضرباهنگ و شدت نگاه ضد ایرانی اسرائیل در دوره نتانیاهو پررنگتر از قبل شود، اما آن را لزوما به معنای موفقیت نتانیاهو در تحتالشعاع قراردادن سیاست خارجی اروپا و آمریکا برای عدم احیای برجام نمیداند. دیپلمات پیشین کشور در پایان تأکید دارد که اگر آمریکا اولویت سیاست خارجی خود را به توافق هستهای اختصاص دهد، نتانیاهو اگر چه اکنون در وضعیت بهتری نسبت به سالهای ۲۰۱۴ و ۲۰۱۵ قرار دارد و میتواند روی موج ضد ایرانی فعلی یک مانور دیپلماتیک تمامعیار داشته باشد، اما نهایتا مانند هشتسال پیش مجبور است توافقات احتمالی را بپذیرد.»