در اولین سوال از جناب دکتر فروتن باید به این مسئله اشاره کرد که چه مشکلات و چالشهایی در عرصه سیاستگذاری خانواده وجود دارد؟ و آیا برای حل این چالشها، طرح وزارت خانواده چقدر کاربردی و نتیجهبخش است؟
بنده در خصوص بحث وزارت خانواده معتقد هستم که بهتر است ما براساس نقشه راهی که رهبری برای خانواده تعیین کرده است حرکت کنیم. ممکن است نظراتی داشته باشیم ولی باید طبق این صحبت حرکت کنیم.رهبری در این خصوص چی فرمودند؟ ایشان گفتهاند باید یک مرکزی درست کنید با 9ویژگی:
1.قانونی 2. اجرایی 3. فعال 4. نافذ 5. مومن 6.نقش هماهنگ کننده 7. نقش همسان سازی داشته باشد 8. هم افزایی داشته باشد 9.یک مرکز درست شود که پاسخگو به مجلس باشد. چرا میگوییم مجلس؟ چون به طور مستقیم با نمایندگان مردم مرتبط است و توسط آنها ارزیابی می شود.
جمع بندی خودمان این بود که اگر ما بخواهیم درمورد خانواده و جمعیت به یک تشکیلاتی با این ویژگیها برسیم عمدتا به وزارت خانواده می رسیم. چرا؟ چون ما یا باید موسسه درست کنیم که این ویژگی ها را ندارد یا سازمان درست کنیم که قبلا درسش را پس داده. (سازمان ملی جوانان که مستقیم با ریاست جمهوری در ارتباط بود و یک سازمان هم داشتیم به نام سازمان گردشگری که به وزارت خانه تبدیل شد.) اگر ساختارش به شکل معاونت شود که بازهم درسش را پس دادهاست. (معاونت زنان ریاست جمهوری.)
خلاصه ما هر روشی که بوده را تست کردیم. از طرفی بحث ما بحث اضطرار است و فرصت نداریم. مانمیخواهیم ایده آل فکر کنیم بلکه میخواهیم عملیاتی فکر کنیم. براین اساس جمع بندی خودم وزارت خانه است.
نکته اول در خصوص وزارت خانواده این است که در ساختار وزارتخانه با نمایندههای مردم مقابل میشویم. نکته دوم اینکه ما معتقدیم در بحث خانواده باید یک مجموعهای که رهبری گفتند، درست شود. باید ملاکهایی از جمله تحکیم خانواده و ازدواج جوانان، تشکیل خانواده توسعه خانواده تعالی خانواده و … در آن رسیدگی شود و باید یه همچین تشکیلاتی را برای جوانان درست کنیم و برنامهریزی کنیم.
ما به این نتیجه میرسیم که کشور به طور سیستماتیک به خانواده نگاه نمیکند و درنتیجه موفق نبودهاست. در معاونت امور زنان اگر ما بحثمان خانواده است، مگر می شود خانواده به غیر از مرد باشد؟؟ دراین صورت ناخودآگاه فقط خانواده کمرنگ میشود و این خطرناک است . قضیه وزارت ورزش و جوانان از نظر من این است که میخواستند سازمان تربیت بدنی را وزارت خانه بکنند و مشکل این بود که وزن سازمان تربیت بدنی اندازه وزارتخانه شدن نبود. به همین دلیل سازمان ملی جوانان را هم به آن اضافه کردند. خب نتیجه آن چی شد؟ سه طرح در مجلس مطرح شد که خواستار جداسازی بخش جوانان از وزارت ورزش و جوانان شدند. اما هیچکدام از طرحها به این اشاره نکرد که اگر جوانان جدا شود، وزارت ورزش باقی میماند و ورزش به تنهایی وزارت نمیخواهد!
همینها الان هم میخواهند بهزیستی را وزارتخانه بکنند و نقشه آنها دقیقا مثل وزرات ورزش است. وزن بهزیستی که به وزارتخانه نمیخورد و هیچ ارتباطی با موضوع خانواده ندارد. باید چند بخش بهش اضافه کنند تا اندازه وزارتخانه شود. خب باید دقت کنیم وقتی بهزیستی وزارتخانه شد، همانطور که وزارت ورزش و جوانان را تقسیم کردند، بهزیستی را نیز تقسیم می کنند. چرا؟خب اگر شما (جوانان) مریض شوید به پزشک نیاز دارید اما اگر من(پیر) بیمار شوم به ده تا پزشک نیاز دارم. کشور ما در ۳۰ سال آینده نصف جمعیتش بالای ۳۰ سال میشود و ۳۰ سال آینده که بچههای من پیر میشوند دیگر نمیتوانند از من نگهداری کنند خب درنتیجه من را باید پرورشگاه و آسایشگاه بگذارند. یعنی مسئله بهزیستی تمام قضیه رو به خودش جذب می کند.خب پس ما اول باید از این زاویه طرح را نگاه کنیم بعد بگوییم چیکار کنیم. من اول می خواهم بگویم در چاه نیوفتیم. بالاخره این طرح با ۳۶ امضا به مجلس رفتهاست. بعضی از دوستان که به دنبال وزارتخانه شدن بهزیستی هستند لابیهای فراوان دارند.
خوب پیشنهاد ما چیه؟بهزیستی در ابتدا چند سازمان بود و بعد از سی یا چهل سال تبدیل به بهزیستی شد. از اول انقلاب وزارت بهداری و بهزیستی نام گرفت سپس جدا شد و زیر نظر وزارت بهداشت رفت. بعد دوباره زیر نظر وزارت تعاون قرار گرفت. ما میگوییم ۷۰ یا ۸۰ درصد وظایف بهزیستی همان وظایف وزارت بهداشت است. اگر هم به بخش رفاه مربوط میشود، همان وزارت رفاه جایش خوب است. دلیلی ندارد در طرح وزارت خانواده بهزیستی ادغام شود.
نکته دوم این است که:مشکل ما معاونت زنان و خانواده ریاست جمهوری است. مگر معاونت زنان ریاست جمهوری در قوه مجریه حضور ندارد؟مگر بازوی اجرایی ریاست جمهوری نیست؟ اینها را خود معاون قبول ندارد. (معاون امور زنان) میگوید ما سیاستگذار و بالادستی هستیم و اجرایی نیستیم.
میپرسی خوب اگر شما اجرایی نباشید چه کسی اجرایی است؟جواب می دهد مشاوران ما در وزارتخانه ها اجرایی هستند. یعنی در حقیقت وقتی ما به عنوانِ بالادستی نگاه میکنیم یک شورای فرهنگی ، شورای فرهنگی اجتماعی و خانواده ، ستاد زن و خانواده به عنوان سیاستگذار داریم. یکی هم معاونت زنان و خانواده. یعنی همه شدیم سیاستگذار؛پس کی اجرا کند؟
جمع بندی چیست؟ما اگر بخواهیم طوری که رهبری گفتند حرکت کنیم، باید یک مرکزی که مخصوص خانواده باشد که هم کودک، نوجوان، جوان، زن و مرد را در نظر بگیرد.
خب خیلی ممنون و متشکر در خدمت دکترلاور هستیم .صحبت هایی که دکتر فروتن داشتند از ضرورت وزارت خانواده بود و اینکه چرا باید وجود داشته باشد. مشکلاتی در ساختارهای موازی وجود دارد. همه ساختارها برای سیاست گذاری کردن است و اشارهای نیز به طرحی که در حال حاضر در مجلس وجود دارد کردند و گفتند این طرح فسادی که ممکنه اتفاق بیوفتد را درنظر نگرفتهاست. شما نظرتان را در مورد وزارت خانواده بگید و آیا به نظر شما چنین طرحی اجرایی شود؟ و در صورت وجود چگونه میتوان این ساختارهای موازی را در خودش حل و جمع کند؟
همانطور که دکتر گفت اجازه بدید در رابطه با ضرورت پرداختن به مسئله خانواده و یک نگاه جدی به آن گذر کنیم به خاطر اینکه آمارها نشان دهنده این وضعیت هستند.نکته بعدی؛ بحث خانواده بحثی چند وجهی است وما اصلاً نمی توانیم تک بعدی به آن نگاه کنیم یعنی مثل مسکن نیست که بتوانیم به طور ساده آن را حل کنیم . بحث خانواده وقتی مطرح میکنیم به دنبال خود بحث مسکن، فرهنگ و آموزش به همراه دارد( یعنی آموزش را ما در بستر خانواده میدانیم،). علاوه بر این بر اشتغال نیز موثر است.
مسئله سوم سوابق نه چندان مطلوبی است که ما در حوزه کنشگران حوزه خانواده داریم. همین الان شما اگر توجه کنید، سازمانهای متعددی میبینید که میگویند ما در حوزه خانواده فعالیت میکنیم. سازمان بهزیستی بهزیستی ۵۴ وظیفه مجزا برای خودش تعریف کردهاست و نظارت بر مسئله زنان سرپرست خانوار و بد سرپرست را وظیفه خودش میداند. سازمان امور اجتماعی خودش رو متولی حساب میکند. سازمانهایی ازجنس وزارت فرهنگ و ارشاد نیز متولی هستند.
به نظرمن اتفاقا ناظر به همین دستگاههای اجرایی نباید به وزارتخانه برسیم. فقط وزارتخانه نبوده که ماتجربه نکردیم که این هم احتمالا میرود در مجلس و ۴۵ سال دیگر متوجه می شویم که این راه حل نیز جواب نداد. چرا؟به خاطر اینکه باید مشکل اصلی ساز و کار ها را بررسی کنیم .مشکل اصلی این است که سازمانها طبق صحبت حضرت آقا یک مرکز اجرایی قوی و کنش آور قانونی ندارند. یعنی سازمان ملی جوانان در این زمینه که ترکیب شورای جوانان در استانها یا در کشور (که عملاً همین روسای استانها بودند) مصوبه داشت ولی این مصوبات را کسی پیگیری نمیکرد.
اگر ما مجدد به ساز و کاری پیدا کنیم که اجرایی شدن آن پیگیری نمشود، عملاً باز هم قضیه را منتفی شده بدانید. میخواهم بگویم که عدم پیگیری و نظارت دلیل اصلی مشکلات است مانند قانون تسهیل ازدواج.اگر در جایی اجرای این مصوبات را مطالبه و پیگیری کنیم فکر میکنم بسیاری از مشکلات حل شود. البته ملاحظه عدم یکپارچگی و نظام مند بودن مجموعه قوانین حوزه خانواده وجود دارد که این یک چالش است. پس تجربه های شکست های قبلی نیز باید درس شود. درباره وزارتخانه مگر در دولت قبلی با وزارتخانههایی مواجه نبودیم که باز هم پاسخگو مجلس نبودند. مگر مجلس میخواهد چیکار کند؟ در نهایت استیضاح میکند که به دنبال آن دولت وزیر دیگری می گذارد.
مسئله بعدی نگاه سیستماتیک و نظام مند به حل مشکلات حوزه خانواده است. ما همه چرخها را باید در نظر بگیریم. مسئله پنجمی که وجود دارد این است که ما وقتی به بحث خانواده وارد می شویم در ساختار وزارتخانه کاملاً اتصال دولتی وجود دارد و این خودش معایب خاصی دارد.یعنی اولا باری اضافی بر شانه دولت است که باعث میشود چابکی و فعال بودن آن را بگیرد و با توجه به آن باید بازسازی و کارهای زیادی درست کرد. الان وزارت فرهنگ و ارشاد که دفاتر استانی زیادی هم دارد شما مواجه می شوید با یک اژدهای عظیمی که بسیاری از سرمایهها را به دلیل وجود ساز و کارهای اجرایی، صرف کرده است. مثلاً در فلان استان سالانه ۱۵۰ میلیون هزینه وزارت فرهنگ میشود یعنی ما مواجه میشویم با اینکه این اعتباری که میآید مفید واقع نمیشود. لذا به نظر می رسد مدل وزارتخانه این مدل مطلوب نیست.
چه باید کرد؟ما یک ساز و کار در دل قوه مجریه ایجاد کنیم. خب سوال مطرح میشود که خود مجلس و قوه قضاییه چی؟ما باید به یک مرکز اجرای فراقوهای برسیم که این هماهنگی را بتواند ایجاد کند و لازم الاجرا باشد. مجلس می تواند تسهیل ساز و پشتوانه ساز قانونی برای این مرکز باشد. اگر گزارش این مرکز مرجع قانونی مجلس باشد باعث ارزیابی و نظارت بر کشور خواهد بود.
به طور مثال به واسطه کرونا تجربه ستاد اجرایی داریم که مصوبات آن برای همه لازم الاجرا بود. یعنی ستاد کرونا وقتی تصویب میکند، قوه سیاستگذار و مجری تقویت میکند. اساسا اتفاقی که باید رقم بخورد این است که تا وقتی اولویت کنونی جامعه به این سمت و سو حرکت نکند، به هر میزان که نهاد و سازمان ایجاد کنیم هیچ گونه کارآمدی ندارد.در کشورهای غربی وزارت تنهایی به دنبال یک مطالبه سنگین به وجود آمد که هیچ نهادی توان پاسخگوی به مسئله تنهایی را نداشته و برای همین این وزارتخانه تشکیل شد. حل مسئله خانواده در کشور ما لازم است در حوزه مطالبه عمومی موفق شود و لاغیر. یعنی در حوزه فرهنگ سازی وارد شود. لذا اگر مرکز اجرایی قوی نیز وجود داشته باشد، تا زمانی که خانواده را به مطالبه عمومی مردم تبدیل نکنیم موفق نخواهد شد.
دکتر لاور بیشتر نقد ساختاری کردند .گفتند از کجا معلوم ساختار تشکیل بشه و مشکلات ساختاری قبلی را نداشته باشد. در حوزه رویکرد یک مقدار کمتر به آن پرداخته شد خانم کریمپور اگر بیشتر راجع به این مباحث نظری توضیح دهید و اینکه در بحث رویکرد چالشهای ممکن است، چه میتواند باشد؟
ما در ساختارهای حوزه زنان و خانواده یک مطالعه داشتیم. یک بخشی از این مطالعه زیر نظر دکتر کلهر بود و ایشونم حضور داشتند.ما دو راه داشتیم: گفتیم می خواهیم یک مطالعه علمی ناظر بر یک نهاد سیاستگذار در ساختارهای حوزه زنان و خانواده داشته باشیم. یک راه این است که بیایم به شکل ظاهری وسایل را از لحاظ ساختار هایی که وجود دارد آسیب شناسی کنیم.راه دیگر این بود که ما بیاییم ساختارها را بر اساس سیاست هایی که در حوزه خانواده وجود دارد بررسی کنیم. مطالعه ای که انجام شد شامل مراحلی میشد که من مراحل را به طور خلاصه خدمتتان بیان می کنم.
البته این نکته هم بگم که من در این جایگاه به عنوان مخالف وزارتخانه یا موافق آن حضور ندارم و فقط برای بررسی ابعاد آن و آسیب شناسی آن حضور دارم. به عنوان مقدمه عرض می کنم حوزه خانواده حوزه استراتژیک و خاص است. نقش عاملیت خانواده مهم است و اگر قرار است، تصمیمی در حوزه خانواده بگیریم باید به این عاملیت خانواده توجه کنیم.
آقای دکتر مثال کرونا را زدند. ولی ما در حوزه خانواده چالشها و مناقشات سیاسی داریم و هنوز نتوانستیم به یک الگوی سیاسی مشخص برسیم که بر مبنای آن یک گفتمان مشخص باشد. حتی دراقشار مختلف موضوع خانواده به یک طیف تبدیل شده و ظهور و بروز آن در تصمیم گیری ها و قوانین قابل مشاهده است.
گفتیم باید مسئله را مشخص کنیم. مسئله ما این بود که چالش ها در حوزه زنان و خانواده وجود دارد که ناکارآمدی ساختار است. برای این ناکارآمدی ها ساختارهایی تعریف کردیم از جمله شورای فرهنگی اجتماعی زنان و…کار ما آسیب شناسی نهادهای موجود است. شما فرمودید ستاد،ما تجربه ستاد ناکارآمد هم داریم. ستاد ملی زن و خانواده که میبینیم دولت یازدهم اصلاً برای آن تشکیل جلسه نداد و دولت دوازدهم دو جلسه به آن اختصاص داد. وظایفی که برای آن مشخص شده عملاً آنها را به خواب فرو برده و نیازمند یک بازنگری است.
ایده دیگری که موجود است بحث ایجاد وزارتخانه و یک نهاد فراقوهای است. این را که رهبری مطرح کردند و ماهم با افرادی مانند دکتر افروز و دکتر فروتن صحبت کردیم و پیشنهاد دادن.یک بعد مسئله دیگر تجربه سایر کشورها است . آقای دکتر افروز می گفتند ما در کشورهای دیگر هم ساختار وزارت خانواده داریم چرا در ایران نداشته باشیم. ما کشورهای مختلف را بررسی کردیم و دیدیم آنها ساختارهای مختلفی استفاده کردند. بعضی ها وزارت خانواده و دیگری وزارت زنان دارند. بعضیها یک وزارت متمرکز در حوزه خانواده ایجاد کردهاند. بعضی دیگر یک حوزه خانواده به همراه یک فرابخش دارند. الگوی دیگر الگوی خانواده به همراه یک بخش سیاسی دیگر مثلاً خانواده و امور اجتماعی تعبیه کردهاند.
ما حدود ۳۴ کشور را بررسی کردیم. درنهایت به این نتیجه رسیدیم که اگر بخواهیم در حوزه خانواده صرفاً در مطالعات تطبیقی رفرنس دهیم کفایت نمیکند چون حوزه خانواده به گونهای نیست که بشود از کشورهای دیگر تبعیت کرد بلکه هر کشور بر اساس سیاستهای کلان خود ساختارها را طراحی میکند.مثلاً کشورهایی مانند آلمان یا کشورهای اسکاندیناوی یا کشورهای اروپایی که دولت_رفاه هستند بیشتر به سمت وزارت خانه رفته اند. البته به نظر من اینگونه نیست که هر کشوری وزارتخانه دارد دولت_رفاه است.
نکته ای که متوجه شدیم این است که ضرورت دارد آنها را با سیاستها بررسی کنیم. مثلاً آمریکا چون به سمت سیاست های لیبرال رفته است، اداره کل دارد.مسئله دیگر این است که مثلاً کشور کانادا سالهای قبل از سیاستهای رفاهی را اعمال کرد و الان آمده به سمت سیاستهای نئولیبرال و نتوانسته است در سیاستهای قبلی خود آن قدر موفق باشد.
نکته مهم بعدی مراحل سطوح تصمیم گیری و اجرایی در حوزه زنان است که خدمتتان عرض می کنم:مسائل زنان و خانواده صرفا ناظر بر اجرا نیستند، یعنی ما فقط در بحث اجرا چالش نداریم. یک سیاست کلی داریم که از ابلاغیههای رهبری و غیره گرفته شدهاست.
ما بحث سیاستها را تقسیم بندی کردیم و به سیاستهای کلی، تقویمی، قضایی ، اجرایی و نهادهای پشتیبان تقسیم بندی کردیم. طبق این سطح بندی ها متوجه شدیم با یک ساختار چند وجهی مواجه هستیم. بنابراین اگر قرار است تصمیمی در حوزه زنان و خانواده گرفته شود باید ناظر بر این سطوح باشد.
خب تا اینجا من خواستم اولویت بحث سیاستگذاری بر ساختار رو خدمتتون عرض کنم و تاکید کنم. ما طبق بررسیها متوجه شدیم که ما در حوزه زنان و خانواده یک ساختار کاملاً پیچیده و چند لایه چند وجهی و تقریباً غیر متمرکز داریم که در اینها فقدان شرح وظایف داریم.
الان ما برای معاونت زنان ریاست جمهوری یک شرح وظایف مشخصی که وظیفه خاصی داشته باشد را نداریم حتی شرح وظایف هم ندارند. شرح وظایف مختصری روی سایت هست که نکته جالب این است که ممکنه ما همان وظایف را در سازمان امور اجتماعی زنان و غیره هم ببینیم. برای همین ما در این ساختارها چه در سیاست گذاری چه در اجرا نقطه کانونی مشخصی نداریم. نظمی در این ساختارها مشاهده نمیکنیم. هر کدام به یک نهاد بالادستی جدا منتصل میشوند.
ممکن است درجاهای دیگر هم این چالش وجود داشته باشد ولی خب اگر بخواهیم در حوزه خانواده یک ساختار تعیین کنیم، باید این ابعاد را در نظر بگیریم. مسئله دیگر بحث تنوع موضوعات در حوزه زنان و خانواده است که باعث شده امکان تمرکز وجود نداشته باشد. چون فرابخشی است و تقریبا می توانیم بگوییم تصمیمات سایر بخشها هم مربوط به خانواده میشود.
در سطح کلان سیاستگذاری به عنوان سطحی که باید راهبری انجام دهد و سیاست ها را اعمال کند، مغز نظام تصمیمگیری را نداریم. درست است که سیاستهای کلی توسط رهبری ابلاغ می شود ولی هیچ بدنهای که بتواند اینها را در وزارتخانههای مختلف پیگیری کند وجود ندارد. به طوری شاهد این هستیم که در دستگاههای اجرایی این سیاستهای کلی نادیده گرفته میشوند.
بحث دیگر متولیهای چندگانهای است که باعث شده ما مسئولیتپذیری توسط این متولیها را نداشته باشیم.عملا وقتی میبینیم در حوزه خانواده چند متولی وجود دارد و آن مسئولیتپذیری دیگر اتفاق نمی افتد. در ساختار حوزه زنان و خانواده ساختار انتخاب اعضا مشخص نیست، جنس اقدامات هم کاملاً متفاوت است. اقدامات حوزه زنان در یک سازمان و یا وزارتخانه خاصی جایی نمیگیرد.
نکته خیلی مهم دیگری که ما در این ساختار داشتیم این است که موازی کاری وجود دارد. ستاد ملی زنان و خانواده،شورای زن و خانواده و غیره یکپارچگی ندارد و حتی در حوزه گفتمانی هم این عدم یکپارچگی دیده میشود. اگر بخواهیم جمع بندی داشته باشیم نتیجه این است که تاکید من روی این استدلال بود که برای خانواده اینکه ما صرفاً به مطالعات تطبیقی رفرنس دهیم درست نیست .ممکن است در نهایت کار ما را به الگوی وزارتخانه برساند، ولی مهم این است که بعد از بررسی خودمان باشد نه تقلید از کشورهای دیگر.
بحث دیگر که باید به آن توجه میشد ،نسبت بین دولت و خانواده بود. یعنی دولت به معنای state یا حاکمیت تا چه حد میتواند در حوزه خانواده دخالت بکند ؟مسئله بعدی این است که ما از ساختارهای این حوزه ارزیابی صحیح داشته باشیم و همین ارزیابی میتواند به ما کمک بکند. باید به طور صریح روشن کنیم که ما اگر میخواهیم الگوی وزارت خانه ای داشته باشیم که سیاست های صرفا رفاهی داشته باشد ، قطعا با چالش هایی روبهرو خواهیم شد.
ساختار تنها یک جزء از نظام اداری کشور است و ما اگر بخواهیم در حوزه زنان و خانواده تصمیم اساسی بگیریم و وزارت خانه ای یا ستادی ایجاد بکنیم اگر شرح وظایف مشخص نداشته باشیم باعث میشود که به بن بست برسیم. الگوی سیاستگذاری باید مقدم بر ساختار باشد و ناظر به الگو سیاستگذاری آن را تعیین کنیم.
فروتن در ادامه با بررسی طرح وزارت خانواده که در ماههای اخیر به تصویب رسید، اظهار داشت:
الان در مرحلهی پس از وصول طرح در مجلس هستیم و سه راه داریم
-
همین طرح با همین ترکیب چهارگانه( که ۲۰ درصد رای را هم داریم) ،تقویت کنیم تا همین طرح تصویب بشود
-
بهزیستی باید جدا بشود به دلایلی که ذکر شد
-
بهزیستی جدا شود که در بحث ها مطرح شد که کودکان و نوجوان اضافه بشوند تا حلقه کامل بشود
اگر روی این سه مورد کار کنیم موفق تر خواهیم بود طبق صحبت حضرت آقا ما باید از بحث کردن در مورد موضوع گذشته باشیم و به اصل موضوع بپردازیم
حضرت آقا صراحتا میفرمایند
-
از بحث گذشته باشیم
-
باید این مرکز درست شود ، اینکه چگونه باید درست شود را آقایان بحث کنند
دو حلقه را حضرت اقا در آن جلسه مطرح کردند ۱.اجرایی و ۲. حلقه نهاد مردمی
ولی من به دو حلقه دیگر هم معتقدم حلقهی فراقوهای و حلقه مجلس که ما مشکلمان این است که در مجلس پنجم کمیسیون تخصصی خانواده داشتیم و الان با کمیسیون آثار باستانی و ورزش هم تراز شدهاست.
اگر بخواهیم روی بحث رسانهای کار بکنیم باید اول تکلیف این مسئله را مشخص کنیم و پیشنهاد من این است که زیاد وارد بخش تربیت بدنی نشویم چون موج دیگری برای خودمان ایجاد میکنیم.دوم اینکه به هر قیمتی شده بهزیستی را حتما جدا کنیم حتی اگر این وزارت خانه رای نیاورد. این بحث بین بد و بدتر است .
همانطور که میدانید طرحی در مجلس مطرح شد تحت عنوان وزارت خانواده و جوان ، این طرح با ۱۹ امضا که از این امضاها ۱۰ امضا با ۳۶ امضایی که داریم مشترک است. ولی طرح اعمال وصول نشد و دلیلش مشخص نیست.
ولی هدف اصلی از بیان این مسئله این بود که بدانیم ۴۶ امضا پشت این طرح داریم . این مسئله را حتما در نظر بگیریم .در جهت تصویب طرح جلو برویم و در جهت اینکه بهزیستی باید جدا بشود و زیر نظر وزارت بهداشت باشد.
در این طرح صرفا به عنوان وزارت خانواده نباید کار کرد برای آینده هم باید کاری انجام داد. در حال حاضر بحث سالمندی مملکت را زمین میزند. این یک بحث جدی است و نظر ما این است که سازمان بهزیستی قوی تر بشود زیر نظر وزارت بهداشت برود و سالمندی آن تقویت بشود و یک پارچه باشد. شاید بهتر باشد بحث حلقه کودک و نوجوانان را در ابتدا مطرح نکنیم.
در مجموع معاونت زنان و خانواده ریاست جهوری ،معاونات جوانان و ورزش ، کانون فرهنگی فکری کودکان و جوانان ،سازمان ملی تربیت کودک با هم جمع بشوند و یک معاونت به نام جمعیت درست شود. دشمن از این جهت نفع میبرد که سیاست کی بود؟ کِی بود ؟من نبودم را جلو ببریم و در اینده جوانی برای شغل هایمان نداریم.مخصوصا با وجود فضای مجازی جوانان ما به سمت خوبی کشیده نمیشوند.
پس با توجه به این شرایط
-
باید مثل ICU بیمارستان برخورد کنیم و طبق صحبت اقا باید برویم سراغ اجرا
-
چون مجلس اجرای این طرح را شروع کرده ما هم روی اجرا تمرکز کنیم