جنبش دانشجویی و فعالیت بیبدیل و پرچالش و مستمر آن در طی چند دهه اخیر در ایران همواره مورد بررسی و بحثهای زیادی قرار داشته است. از اوایل دهه بیست در کشور و درگیریهای مختلفی که در فضای سیاسی و اجتماعی آن زمان وجود داشت تا کودتای ۲۸ مرداد سال ۱۳۳۲ و در نهایت ۱۶ آذرماه آن سال، جنبش دانشجویی فعالیتهای زیادی را در دانشگاههای مختلف کشور انجام میداد.
با نزدیک شدن به ایام انقلاب اسلامی و پیروزی آن نیز باز هم جنبش دانشجویی از فعالین مؤثر در بخشهای مختلف کشور بود و روحیه آزادانه و آرمانگرایانه خود را حفظ کرد. حتی با وجود جنگ تحمیلی در دهه شصت نیز دانشجویان از فضای خود دست نکشیده و وظیفه خود را در این بازه زمانی به خوبی انجام دادند. بعد از آن در دهه هفتاد و آغاز فصل برخی اصلاحات ساختاری در کشور و همچنین چالشهای سیاسی موجود در آن زمان، جنبش دانشجویی به طبع فضای کشور، درگیر مسائل مختلف سیاسی و اجتماعی و فرهنگی شد و در حوادث مختلف آن زمان از جمله در سال ۷۶ یا ۷۸ تأثیرگذاری ویژهای داشت.
جنبش دانشجویی با ورود به دهه هشتاد و تغییر برخی فضاها در کشور و همچنین تجمیع شدن تعدادی از دفاتر اتحادیههای دانشجویی در آن زمان، فعالیت آنان فصل جدیدی از خود را در مسائل مختلف داخلی و خارجی در این دهه آغاز کرد و حوادث متعددی را پشت سر گذاشت. در نهایت در دهه نود و با روی کار آمدم دولت جدید و آغاز فصل مذاکرات برجام و حوادث بعد از آن در قسمتهای مختلف کشور، جنبش دانشجویی با حفظ روحیه مطالبهگرایانه و آرمانخواهانه خود به پیگیری بسیاری از مسائل پرداخت و در طی فعالیتهای خود بروز و ظهورهای زیادی داشت تا اینکه به گام دوم انقلاب اسلامی رسید.
راهی که جنبش دانشجویی طی این چندین دهه طی کرد، مورد بحث و بررسیهای زیادی قرار دارد و به نوعی دوران مختلفی را این مجموعههای دانشجویی طی کرده تا به وضعیت فعلی رسیده است. پیرامون این راه طی شده و فعالیتهای فعلی جنبش دانشجویی متناسب با مسائل و چالشهای امروز جامعه و کشور، به گفتگو با فعالان فعلی و سابق تشکلهای دانشجویی پرداختیم که قسمت اول آن، گفتگوی صریح و رودرو با مهدی عباسیمهر، دبیر اسبق اتحادیه دفتر تحکیم وحدت است که در ادامه می خوانیم.
بخش اول؛ جنبش دانشجوی از آذرماه ۳۲ تا دهه چهارم انقلاب اسلامی
مهدی عباسی مهر، دبیر اسبق دفتر تحکیم وحدت و مسئول معاونت سیاسی نهاد مقام معظم رهبری در دانشگاهها در ابتدای صحبتهای خود بیان کرد: جنبش دانشجویی میراث دار یک گذشته و عقبه ۷۰ ساله است که با افتخار و فراز و فرودهایی همراه بوده و ما این نام و میراث را از گذشتگانی به ارث برده ایم که در فضای دانشگاهها فعالیت کرده اند. در ایران از سال ۱۳۲۰ تا ۱۳۳۰ شاهد فعالیتهای دانشجویی در دانشگاهها بوده ایم؛ اما در آن مقطع از زمان دو عامل اصلی یعنی استبداد داخلی در دوره پهلوی اول و پهلوی دوم و استعمار بیرونی یعنی انگلیس و آمریکا از جمله عواملی هستند که میتوان از آنها به عنوان موتور محرکه جنبش دانشجویی یاد کرد. با این وجود اگر بخواهیم نقطه تلاقی استبداد داخلی و استعمار بیرونی را در یک روز و یک بزنگاه تاریخی خلاصه کنیم با ۱۶ آذر سال ۱۳۳۲مواجه میشویم.
وی در ادامه صحبتهای خود گفت: حوادث ۱۶ آذر به فاصله دو ماه بعد از کودتای انگلیسی و آمریکایی ۲۸ مرداد و جنایتی که رژیم پهلوی با سقوط دولت مصدق مرتکب شد اتفاق افتاد. در این روز قرار بود که دکترای افتخاری دانشگاه تهران از سوی محمد رضا شاه به نیکسون معاون وقت رئیس جمهور آمریکا اعطاء شود، اما این اقدام با واکنش دانشجویان، جریانهای انقلابی در بازار و عموم جامعه مذهبی مواجه شد؛ به گونهای که یک روز بعد از ورود نیکسون به دانشگاه تهران اعتراضات گستردهای از سوی دانشجویان شکل گرفت و در پی آن با حضور نیروهای نظامی به داخل دانشگاه و درگیری با دانشجویان دانشکده فنی سه نفر از دانشجویان این دانشگاه توسط عوامل رژیم پهلوی به شهادت رسیدند و این روز به عنوان یک واقعه تاریخی و به نام روز دانشجو در تاریخ کشورمان ثبت شد.
۱۶ آذر سال ۱۳۳۲ را باید مبدع بزرگترین حرکت دانشجویی در تاریخ ایران دانست
عباسیمهر در ادامه افزود: ۱۶ آذر سال ۱۳۳۲ را باید مبدع بزرگترین حرکت دانشجویی در تاریخ ایران دانست و جریانهای دانشجویی را به عنوان یکی از محورها و جریانهای اصلی در مقابله با رژیم پهلوی در برابر زیادهخواهیهای خارجی تلقی کرد. بررسی تاریخچه جنبش دانشجویی حاکی از این است که با وقوع قیام ۱۵ خرداد سال ۱۳۴۲ و وقوع جریانها و خیزشهای انقلابی تا سال ۱۳۵۷ یکی از گروههای موثر کشورمان به ویژه در همراهی با امام جریانهای دانشجویی بوده اند که تجلی این همراهی را میتوان در سالهای ۵۶ و ۵۷ در سطح دانشگاهها مشاهده کرد.
همچنین وی تأکید کرد: در آن مقطع جریانهای دانشجویی در حسینیه ارشاد و مسجد هدایت پای درس علمای آن زمان از جمله مرحوم آیت الله فلسفی، آیت الله طالقانی، شهید مطهری و شهید مفتح مینشستند و از طرفی به فعالیتهای خود ادامه میدادند. در این بازه زمانی جریانهای فعال انجمنهای اسلامی در سطح دانشگاهها فعالیت میکردند و با پیروزی انقلاب اسلامی و غلبه جریانهای انقلابی نیزشاهد حضور فراگیر جریانهای دانشجویی انقلابی تحت عنوان انجمنهای اسلامی در دانشگاهها بودیم.
زدودن ظواهر استبداد پهلوی و گروهکهای مسلحانه غیر انقلابی؛ اقدام جنبش دانشجویی پس از انقلاب
دبیر سابق دفتر تحکیم وحدت با اشاره به فعالیتهای جنبش دانشجویی در دوران انقلاب اسلامی گفت: با پیروزی انقلاب اسلامی جریانهای دانشجویی نه تنها به شئون فکری و حرکتهای خیزش انقلاب در فضای دانشگاه فکر میکردند بلکه به سایر شئون جریانهای انقلاب در امور کشور نیز توجه داشتند و البته امام خمینی هم اعتماد قابل توجهی به جریانهای دانشجویی انقلابی داشت به گونهای که به واسطه این توجه چند جبهه دیگر در فضای دانشجویی به صورت جدی شکل گرفت که مهمترین اقدام آنها زدودن ظواهر سلطنت و استبداد پهلوی و همچنین زدودن گروهکهای مسلحانه غیر انقلابی مثل منافقین، چریکهای فدایی و احزاب مسلح در سطح دانشگاهها و در قالب «انقلاب فرهنگی» بود.
او تأکید کرد: همزمان با انقلاب فرهنگی در دانشگاهها حرکت اصلی و بزرگ جنبش دانشجویی تسخیر لانه جاسوسی در اعتراض به رفتارهای دولت آمریکا به واسطه اعطای پناهندگی به شاه مخلوع و حمایتهای پشت پرده سفارت این کشور از گروههای ضد انقلاب برای براندازی انقلاب اسلامی بود که امام خمینی نیز از آن به عنوان انقلاب دوم و انقلابی بزرگتر از انقلاب اول یعنی انقلاب اسلامی نام برد. به هر روی تسخیر لانه جاسوسی یکی از نقاط طلایی تاریخ انقلاب اسلامی است که توسط دانشجویان پیرو خط امام و انجمنهای اسلامی رخ داد و به فراخور این حرکت بزرگ نیز نهادهای انقلابی مثل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، جهاد سازندگی و سایر ارگانهای انقلابی به عنوان یکی دیگر از مأموریتهای اصلی دانشجویان تاسیس شدند.
عباسیمهر افزود: بسیاری از چهرههای مطرح در جریان جنگ و یا برخی از افرادی که امروز دارای مسئولیت هستند و یا حتی جز چهرههای هنرهای محسوب میشوند کسانی هستند که در فضای دانشگاهها فعالیت میکردند و توانستند در جریانات مختلف مانند انقلاب فرهنگی، تسخیر لانه جاسوسی و یا در هشت سال دفاع مقدس به عنوان فرماندهان جنگ به ایفای نقش بپردازند. در آن مقطع دانشجویان با تاسیس سپاه و تقویت آن، از طریق انجمنهای اسلامی در دانشگاهها دانشجویان را به جبهههای جنگ اعزام میکردند و تعداد زیادی از دانشجویان هم که به شهادت رسیدند جزو فعالان تشکلهای دانشجویی بودند که از جمله آنها میتوان از شهید علم الهدی، شهید وزوایی، شهید رجب بیگی و شهید باقری نام برد. با این اوصاف دانشجویان توانستند با حضور موثر خود در جبهههای حق علیه باطل ورق را به نفع نظام جمهوری اسلامی بر گردانند. مضاف بر این بسیاری از ابتکارتی که در جنگ اتفاق میافتاد به واسطه حضور همین بچهها در جبههها بود.
دهه شصت؛ دهه تثبیت انقلاب اسلامی
این فعال سابق دانشجویی با اشاره به حوادث دهه شصت بیان کرد: دهه ۶۰ را باید دهه حضور دانشجویان انقلابی در جبهههای جنگ و در عرصههای مختلف انقلاب برای تثبیت انقلاب اسلامی بدانیم؛ اما در دهه ۷۰ به واسطه شکلگیری دولت سازندگی و تقویت جریانات تکنوکرات در جامعه و دولت جنبش دانشجویی یک خلاء بزرگ را در فضای عمومی احساس کرد از این رو به واسطه سوء عملکرد دولت سازندگی به مطالبه آزادی پرداخت که نتیجه این مطالبه روی کار آمدن دولت اصلاحات در دهه ۷۰ و تغییر معادلات سیاسی در کشورمان بود.
چسبندگی جنبش دانشجویی به احزاب در اوخر دهه شصت و هفتاد
عباسیمهر بیان کرد: یکی از آسیبهای جدی جنبش دانشجویی در دهه ۶۰ چسبندگی آن به احزاب و جریانهای سیاسی بود که این چسبندگی در دهه ۷۰ با روی کار آمدن دولت اصلاحات به اوج خود رسید. به گونهای که در این دوره فعالین دانشجویی عرصههای مختلف مدیریتی را به دست گرفتند و در پی آن نیز شاهد شکل گیری حوادث کوی دانشگاه، اتفاقات متاثر از روزنامه سلام و بروز انحرافات در درون جنبش دانشجویی بودیم. همچنین در این دهه آزادی در چارچوب قانون اساسی و مانیفست انقلاب اسلامی رنگ و بوی غرب زدگی و غرب گرایی پیدا کرد و از درون آن جریانهای جدید و فعال انقلابی در درون دانشگاهها شکل گرفت؛ به گونهای که در دهه هفتاد به صورت ویژه شاهد تکثر در جریانهای انقلابی بودیم؛ پس از این منظر دهه هفتاد دهه تغییر گفتمانها و رویکردها بوده است.
همچنین وی تأکید کرد: در دهه ۷۰ گروهها و تشکلهای با عناوین مختلف به بیان مطالبات مختلفی در فضای دانشجویی و دانشگاهی میپرداختند؛ اما به واسطه تمرکز بیش از حد و به نوعی افراط گرایی دولت و جریانات سمپاد دولت اصلاحات روی آزادیها و مطالبات سیاسی و از سوی دیگر سوء عملکرد دولت سازندگی یک فاصله طبقاتی در جامعه در حوزه معیشتی، اقتصادی و اجتماعی شکل گرفت.
از اواخر دهه هفتاد با توجه به دغدغههای رهبر معظم انقلاب در حوزه عدالت و پیشرفت و همچنین تمرکز جریانهای انقلابی در دانشگاه و حوزه روی گفتمان عدالت، این گفتمان در دانشگاه و جامعه تقویت شد و در پی آن مطالبه عدالت در انتخابات ۱۳۸۴ در انتخابات ریاست جمهوری شکل گرفت و در نتیجه ضمن استقرار یک دولت با گفتمان عدالت جریانهای مطالبهگر عدالت در کشور تقویت شد و صدای عدالت خواهی در جامعه ضریب یافت.
دهه ۸۰ دهه عدالت خواهی جنبش دانشجویی
دبیر سابق دفتر تحکیم وحدت گفت: در دولت احمدی نژاد با توجه به چسبندگی که به گفتمان عدالت وجود داشت سعی شد تا نهایت استفاده از این گفتمان برده شود. اگر چه در بخشهایی هم از گفتمان عدالت سوء استفادههایی صورت گرفت؛ اما در بخشهایی هم از این ظرفیت برای تحقق شعارها استفاده شد. به هر روی دهه ۸۰ دهه عدالت خواهی در ایران است و در این دهه به واسطه مسائلی که برای نظام و جامعه پیش آمد همچون پرونده هستهای و امثالهم، مطالباتی زیل عدالتخواهی و تحت عنوان حق اساسی کشور در انرژی هستهای، رودررویی با زیادهخواهیهای غرب گرایان و کشورهای غربی در حقوق اساسی کشور و همچنین تمامیت خواهی رژیم صهیونیستی در منطقه شکل گرفت و به تبع آن ما شاهد خیزشهای دانشجویی در بحث صیانت از انرژی هستهای، تقابل با رژیم صهیونیستی، دفاع از آرمان فلسطین و دفاع از مستضعفین بودیم.
همچنین وی اظهار کرد: تجمعات، برگزاری تریبون ها، مناظرات و حرکتهای اجتماعی که بعضا بعد بین المللی مییافت از نقاط طلایی فعالیتهای دانشجویان در دهه ۸۰ به شمار میروند؛ اما بعد از وقایع ۸۸ و شکل گیری فتنه یکی از مأموریتهای اصلی جنبش دانشجویی مقابله با فتنه و جریان فتنه در درون دانشگاهها بود. در آن مقطع شاهد بودیم که بسیاری از گروههای فعال دانشجویی، احزاب و جریانهای سیاسی در برابر خواسته نامشروع و غیرقانونی جریان زیاد خواه بازنده انتخابات سکوت اختیار کردند، اما جریان دانشجویی در برابر این جریان به ایستادگی و مقابله به مثل پرداخت و با اتحادی که بین آنها و گروههای مذهبی و انقلابی در بیرون از دانشگاهها شکل گرفت در برابر جریان فتنه پافشاری شد.
عباسی مهر با تأکید بر انحرافات دولت در دهه هشتاد گفت: مسئله دیگر اینکه در دهه ۸۰ به واسطه انحرافاتی که در دولت رخ داد و احساسی که در جریانهای سیاسی اصولگرا به وجود آمد، از این جهت که دیگر یک تاز میدان هستند و از طرفی اختلافاتی که در درون دولت و قوای دیگر شکل گرفت، جنبش دانشجویی ضمن دفاع از آرمانها و ارزشهای انقلاب با یک رویکرد منطقی نه تنها به حفظ استقلال دانشجویی خود پرداخت، بلکه به منتقد دولت، مجلس و روابط بین دستگاهها تبدیل شد به گونههای که ما در بازه سالهای ۸۹ تا ۹۲ ماهیت مستقل بودن جنبش دانشجویی را در همه ارکان شاهد بودیم.