حوادث چند هفته گذشته نشان داد که ملت ایران یکبار دیگر در یگ بزنگاه تاریخی بسیار خطرناکتر از بزنگاه های دیگر قرار گرفته اند. اگر در دهه های قبل فتنه ای و یا حرکتی رخ می داد وسعت و عمق آن در مقایسه با امروز بسیار مضحک بنظر می رسید. در این نوشتار به بیان چرایی این ادعا خواهیم پرداخت:
1- تمام جبهه کفر و شرک با تمام قوا و توان انسانی و لجستیکی – فنی خود به میدان آمده است.
2- بر خلاف دورههای قبل دشمنان با کوله باری از تجریبیات فراوان وارد شده اند. به این معنا که فتنه حال حاضر نه فقط در تهران یا برخی مراکز استانها و از مناطق مرفه و اشراف سالار، که گستره آن به مناطق حاشیه ای و کم جمعیت و شهرکهای اقماری با اقشار ضعیف اقتصادی نیز کشیده شده است. زنده یاد مرحوم مصباح چه بخوبی فتنه ها و سطح پیچیدگی زمانی آنها را می دید و امروز ما هم دیدیم.
3- در حوادث دهههای قبل موضوع محدود به حرکات و تنش های سیاسی محدود می شد اما امروز در جغرافیای ایران عزیز موضوع اقوام، ادیان نیز در کنار موضوعات سیاسی مورد نظر است. به این معنا که نمی توان یک نسخه برای کل فتنه پیچید. در غرب کشور گروهکهای سیاسی – تروریستی مانند: کومله و دموکرات و… در قالب تجزیه طلبان پانکرد/ در جنوب سازمانهای تروریستی مانند :” الاهوازیه و…. در قالب تجزیه طلبان پان عربی/ در مناطق ترکنشین… پانکردهای وابسته به جریانات خارج از مرزها در حال تلاش برای فتنه انگیزی هستند.
4- ورود آشکار بیگانگان منطقه ای و جهانی به حمایت از تروریست های داخلی نیز آشکارا دیده می شود. البته در موضوعات مختلف در جایی تکفیری ها و در جایی تروریست های تکفیری – سیاسی. تجدید نظر در رفتارهای کشورهای اروپایی و آمریکا و منطقه در چند هفته گذشته بخوبی صدق این ادعا را به اثبات می رساند.
در مجموع برای دفع فتنه باید هم به موضوع وحدت و انسجام ملی توجه داشت و هم نمیتوان همانگونه که اشاره شد یک نسخه برای کل وسعت فتنه در نظر گرفت. در جایی باید با مذاکره و در جایی باید با قوای قهریه امنیتی – انتظامی و در برخی نقاط کشور خصوصا در مرزها با قوای نظامی با فتنه گران مقابله کرد.
خواننده گرامی توجه داشته باشد که باید در این برخوردها به مرزبندی بین معنا و میدان برخی مفاهیم که تعیین کننده نوع برخورد ملت ایران خواهد بود توجه داد. به این معنا که باید بین اعتراض و اغتشاش و تروریست تفاوت قائل شد. در اعتراض که بیشتر با تجمعات و حرکات خیابانی آرام و شعارهای بعضا اقتصادی و رفاهی همراه است باید با مذاکره و شنیدن سخنان معترضان موضوع را مدیریت کرد و در موضوع اغتشاش که با تخریب اموال عمومی و آتش زدن مراکز و اموال خصوصی و دولتی مردم همراه است با استفاده از نیروهای انتظامی و امنیتی ضمن رعایت اصل مذاکره نسبت به دستگیری لیدرها و جلوگیری از تخریب اموال اقدام نمود. اما در موضوع حرکات تروریستی که با بکار گیری سلاح گرم و سرد و قتل و سلب امنیت مردم همراه است قطعا بکارگیری نیروهای نظامی و انتظامی با مدیریت فرمانده های کارآزموده این مدیریت باید با شدیدترین صورت اقدام پذیرد.
در هر صورت حضور مردم و عدم همراهی با فتنه گران قطعا اصلی ترین موضع در پایان دادن به این قائله و حفظ انسجام و وحدت ملی خواهد بود. همانگونه که فتنه گران روزهای 24 و 25 و 26 را برای خود مهم می دانستند همین عدم همراهی مردم بازار فتنه را به شکست کشانید و تروزیست ها را به فاز نظامی و در حقیقت آخرین راهکار انتقام از مردم شریف ایران وارد ساخت.