کشورهای غربی و آمریکا از ماه فوریه و آغاز جنگ اوکراین اتهامات بسیاری را علیه مسکو وارد کردهاند.
در اقدامی که مسکو آن را رد کرده، کشورهای غربی، روسیه را به ارتکاب اقداماتی در اوکراین متهم کردهاند اما نگاهی به حضور آنها در افغانستان سوالات بسیاری را ایجاد میکند.
«عدم تحمل» جنایت جنگی باید به افغانستان تعمیم یابد
توجه فوری که کشورهای غربی به جنایات جنگی ادعایی و سایر جنایات در اوکراین کردهاند، مستلزم این است که آنها باید در قبال نقض آشکار حقوق بشر و همچنین تقویت چارچوب متزلزل حقوق بینالملل حقوق بشر، پاسخگو باشند.
با این حال، سرازیر شدن حمایت از اوکراین، درخواست پاسخگویی نسبت به اقدام علیه افرادی است که بسیاری دیگر در سراسر جهان سرنوشت مشابهی با آنها در سایر درگیریهای خشونتآمیز دارند و این پرسش مطرح میشود که آیا نژاد قربانیان و موقعیت جغرافیایی جنایات اهمیت بیشتری دارد یا اینکه خود جنایات یا رنج قربانیان از اهمیت بیشتری برخوردار است؟
همانطور که یک گزارش سال ۲۰۲۱ برای کنگره آمریکا ارزیابی کرد، «ابزاری که آمریکا از طریق آن علنا جنایات وحشیانه را فریاد میزند غیرقابل قبول است.»
در این زمینه، فوریتی که جامعه بینالمللی به جنایات ادعایی در اوکراین پاسخ میدهد، فرصتی برای اعمال درخواستهای پاسخگویی در مورد جنایات ارتکابی علیه قربانیان درگیریهای دیگر فراهم میکند.
نادیده گرفتن رنج افغانستانیها
در طول دهههای گذشته، جنایات متعددی، از جمله جنایات علیه بشریت، توسط بازیگران مختلف در افغانستان صورت گرفته و به خوبی مستند شده است.
از سال ۲۰۰۱ و تهاجم آمریکا به افغانستان، نظامیان این کشور جنایتهای بیشماری را در افغانستان مرتکب شدند و در کنار آمریکا نظامیان ناتو نیز جنایات بیشماری را علیه مردم افغانستان انجام دادهاند.
با وجود آنکه بسیاری از این جنایات در طول دهههای گذشته مستند شدهاند اما آمریکا و کشورهای عضو ناتو همواره از هرگونه تلاش برای بررسی این جنایتها جلوگیری کرده و یا چشم خود را بر روی این جنایات بستهاند.
در مارس ۲۰۲۰، دادگاه کیفری بینالمللی سرانجام به دادستان خود اجازه داد تا تحقیقاتی را درباره جنایات جنگی که از جولای ۲۰۰۲ در افغانستان صورت گرفته، آغاز کند.
تعداد انگشتشمار پروندهها علیه عاملان جنایات جنگی در افغانستان و تحقیقات دیوان بینالمللی کیفری گامهای مثبتی هستند اما اگر به عنوان معیاری برای سطح حمایت جهانی از پاسخگویی در مورد جنایات جنگی در بیش از چهار دهه در افغانستان در نظر گرفته شود، نشان دهنده یک بیتفاوتی همهجانبه از سوی جامعه بینالملل است.
معیارهای دوگانه عدالت
در حالی که نگاهها از سوی دولتها و رسانههای غربی به سرعت به جنگ اوکراین معطوف شده و پوشش رسانهای و همهجانبهای از این جنگ میشود اما جنگی که به مدت دو دهه در افغانستان ادامه داشت نادیده گرفته شده و با یک بیانگیزگی جامعه بینالمللی مواجه شده است.
اما به نظر میرسد که انگیزههای بیشتری پشت نابرابری در واکنش بینالمللی به اوکراین و افغانستان و دیگر درگیریهای اخیر وجود دارد؛ درگیری اوکراین در روایتی متفاوت قرار میگیرد و سوگیریهای متفاوتی را نسبت به «جنگ علیه ترور» که در قلمرو غیرغربی، در میان جمعیتهای غیرسفید پوست، با قربانیان و جنگجویان عمدتاً مسلمان انجام شد، برمیانگیزد.
علاوه بر این، یک روایت نگرانکننده گفتمان پیرامون درگیریهای «جنگ علیه تروریسم» در کشورهای غیر غربی را فراگرفته که ممکن است روایتهای بیشتری در مورد بیتفاوتی نسبت به پرداختن به جنایات جنگی در افغانستان به ما بگوید.
حتی اگر محاکمه به دلایل سیاسی یا امنیتی فورا امکانپذیر نباشد، جمعآوری شواهد و مستندسازی جنایات بهترین فرصت را برای دستیابی به مسئولیت کامل در آینده فراهم میکند.