در هفتههای پرالتهاب اخیر جنوب شرق، رسانهها و فعالان سیاسی و مجازی در خطبههای مولوی عبدالحمید نه تنها کاهش تنش ندیدهاند، بلکه بالعکس، سیر سخنان او جنجالیتر و حتی در پارهای موارد تحریک آمیزتر شد و همزمان در سیستان و بلوچستان جهت اقدامات ضدامنیتی در خیابانها خطرناکتر نیز شده است. اینک پس از چند هفته سکوت و مدارای رسانهها و فعالان مجازی، به نظر میرسد که در روزهای اخیر مسیر متفاوت شده و بسیاری از آنها چارهای جز سخن گفتن درباره مولوی عبدالحمید و مواضع او نیافتند. جالب است که در همین فاصله کوتاه آغاز پاسخ دادن رسانهها و فعالان شبکههای مجازی به مولوی عبدالحمید، دهها تناقض و خلاف گویی از اظهارات او معلوم شده و خیلی زود، سست و غلط بودن بنیان برخی مواضعش در افکار عمومی به نمایش گذاشته شده است.
اما از سخن گفتن مولوی عبدالحمید اسماعیلزهی در این روزها باید استقبال کرد، او در حال واگویه سخنانی است که سالهاست پشت صحنه برایش گفتهاند، شنیده و الان به او اینگونه القا شده یا خودش احساس میکند که زمان مناسب برای علنی کردن این سخنان فرا رسیده است. به همین دلیل باید همچنان به مولوی عبدالحمید فرصت داد تا هرچه در پس پرده دارد بگوید و ابهامی درباره او و همفکرانش دیگر باقی نماند. او البته کار خیلی از دلسوزان داخل کشور را آسان کرد، همین که خوش گمانترین خواص جامعه و تصمیم سازان نیز دیگر نمیتوانند اظهاراتش را راحت توجیه و موجهسازی کنند و فراتر از خواص در کوچه و بازار، قضاوت مردم عادی نیز درباره او در حال نهایی شدن است، یک اتفاق مهم است. جالب است که برخی ساده اندیشان در همین روزها به قضاوت اشتباه خود درباره خوش بینی افراطی درباره مولوی عبدالحمید اعتراف کرده و تلاش کردند مواضع خود را تصحیح و حتی جبران کنند. این اتفاق مهمی است و مولوی عبدالحمید در حال از دست دادن بسیاری از کسانی است که پیش از این در کشور از او دفاع میکردند و الان احساس فریب خوردگی دارند و انگیزه جبران اشتباهات در آنها زنده شده است.
زمان که بگذرد و احساسات کاهش یابد و جامعه فرصت عاقلانهتر اندیشیدن به حوادث را پیدا کند، مشاوران مولوی عبدالحمید متوجه خواهند شد که چه بلایی سر او در افکار عمومی کشور آوردهاند. آنها در حال برداشتن نقابهایی از عبدالحمید در افکار عمومی هستند که تا سالها اثرش نه در محافل تصمیمساز و تصمیمگیر بلکه اثر بیشترش در صدها محفل اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و سیاسی مردمی و غیر حاکمیتی باقی خواهد ماند. اشتباه بزرگ مشاوران مولوی عبدالحمید این است که در محاسبات خود این را در نظر نگرفته بودند که قرار نیست همیشه سخنرانیها یک طرفه باشد و سخن گفتن درباره حقایق از سمت مقابل نیز آغاز میشود و این بازی دو طرفه خواهد شد. مشاوران عبدالحمید گفتگوی نقادانه درباره او را با بیتدبیری به سوژه رسانهها، شبکههای مجازی و فعالین سیاسی و اجتماعی تبدیل کردند.
مولوی عبدالحمید خود نیز به اشتباه مشغول کنایه و نیش زدن به خطوطی شد که به صورت طبیعی پاسخ خودجوش نیز در رسانه و فضای مجازی دریافت خواهد کرد و البته این پاسخها قاعدتاً معلوم نیست با چه شگفتیهای همراه باشد و به یکباره چه اخبار و تصاویر و پشتپردههایی در افکار عمومی به اشتراک گذاشته شود. فرصت جبران مواضع در افکار عمومی برای مولوی عبدالحمید به سرعت رو به پایان است، چون حرفهای که در روزهای آینده ممکن است گفته شود، آثار و تبعاتش سالیان طولانی برای او در میان افکار عمومی باقی خواهد گذاشت.