بدیهی است در قالب جمهوری اسلامی توسعه و تعالی همه ارزشها و توجه عمیق به آن مورد انتظار آحاد ملتی است که به آن رای داده و برای آن خونبهای زیادی نیز دادهاند.
دشمنان ما قطعا نه تنها انقلاب اسلامی را برنتابیدند بلکه هیچ ثبات، انسجام و پیشرفتی را در جمهوری اسلامی ایران نمیپذیرند و تلاش کردهاند در برهههای مختلف انقلاب اسلامی تاکنون از هر اقدام و تلاش و برنامه فروگذاری ننمایند. تحمیل جنگ و خساراتی که به زیرساختهای کشور وارد کردند تحریمها، ایجاد ناآرامیهای تجزیه طلبانه در کردستان و شرق کشور، کودتا، نفوذ، ترور و هرگونه اقدام مخرب و خسارت آور را همواره داشته و خواهند داشت.
اتفاقاتی از قبیل آنچه در این ایام با آن روبرو شدیم نمونهای تکراری است. اگرچه دشمنان از راهبردها و برنامهها و امکانات متنوع و جدیدتری استفاده نمودهاند. اما واقعیت این است که با حکمرانی اسلامی به طور جامع و باور و نگرش هوشمندانه میتوان و باید ظرفیتها و زیرساختهای ارزشی را مقاومسازی نمود و منافذ و کاستیها مورد توجه و بهانه دشمنان را مسدود کرد.
در حکمرانی اسلامی و حاکمیت در جمهوری اسلامی شاخصهای گفتگو، پاسخگویی، اظهارنظر، ثبات سیاسی و ایمنی کارایی دولت، کیفیت قوانین و مقررات، کنترل و مقابله با فساد، عدالت اجتماعی، اتخاذ تدبیر هوشمندانه و به موقع در راستای تعامل بین المللی و صد البته نهادینهسازی ارزشهای متعالی از جایگاههای قابل ملاحظه برخوردار است که دولتها و مسوولین در این حاکمیت باید تمام عیار به آن همت نمایند. اما قطعا باید به تفاوتهای گفتگو، پرسش، مطالبه، اعتراض و اغتشاش توجه جدی نمود.
گفتگو
برای ایجاد مفاهمه مشترک و گفتمان لازم برای سلامت روندهای جاری و رسیدن به تعالی و آرمانها امر ضروری است و همه ساختار کشور و مسوولان باید نسبت به آن مسوولیت پذیر و عامل باشند. جهاد تبیین موردنظر مقام معظم رهبری به همین مقوله تاکید دارد. خصوصا مبانی و فلسفه جمهوری اسلامی از یکسو و کنش و واکنشهای داخلی و بینالمللی از سوی دیگری مقتضی گفتگوی مسوولان با مردم و بالعکس خواهد بود.
پرسش
پرسشگری یکی از پایه های اصلی و مهم مفاهمه و رشد و تعالی است. خصوصا اینکه سطوح فراگیری و دانش و آگاهی افراد جامعه مختلف است اما باید نسبت به ابهامات یا برای آگاهی کافی و لازم بتوانند سوال کنند و جواب بگیرند.
پرسشگری و پاسخگویی دو روی یک سکه است و هر دو هم زمان باید جاری و ساری باشد. بنابراین هیچ مسوولی در نظام اسلامی از پرسشگری نه تنها نباید نگران باشد بلکه باید مهیای پاسخگویی باشد و موضوع پاسخگویی خود شاخص کنترل کیفیت مدیریتی است.
مطالبه
گاهی گفتگو و پرسش آرمانی است و در مسیر ایجاد یک اقدام عملی قرار می گیرد و حوادث و اتفاقات و مبانی فکری همواره ضرورتها و نیازهایی را بیان مینماید که میتواند به صورت مطالبه مطرح شود. مطالبه گری را میتوان به رمز موفقیت توسعه سیاسی، اقتصادی و فرهنگی تعبیر کرد و البته مطالبه با توجه به مبانی عقلی و فلسفی و ارزشی میتواند هدایتگر تصمیم سازی و تصمیم گیری بهینه در حکمرانی اسلامی باشد.
اعتراض
عدم توجه به مطالبات، عدم پاسخگویی به پرسشها، عدم گفتگوی لازم و کافی و یا بی توجهی و تنگنظری درباره آن زمینهساز اعتراض خواهد بود. اعتراض حق انسان آزاده است که در مقابل کمبودها، بی توجهیها، ناکارآمدیها، تناقضات ارزشی، ضدارزشها، بیاحترامیها، بی ادبیها، و امثال آن پدید میآید و عملا مثل دردی است که چراغ علامت مریضی است. و قطعا با مسکنهای مقطعی نمیتوان آن را مهار کرد. از این رو اعتراض میتواند بسیار بسیار هشدار دهنده خطرات و آسیبها باشد و شنیدن و گفته شدن آن سودمند است. از این رو بسترسازی لازم، کافی و البته حساب شده برای بیان اعتراض با پذیرش مسوولیتهای مسالمتآمیز آن به وسیله درخواستکننده و مراقبت کننده لازم و ضروری است.
اغتشاش
قطعا اغتشاش نتیجه هدایتگری کسانی است که عملا بخواهند با مبانی و اصل حکومت مقابله نموده یا آن را با چالش جدی که موجب تضعیف آن باشد مواجه نمایند.
اغتشاشات را نوعا گروهها یا دشمنانی در یک نظام هدایت میکنند که بقیه تغییر نظام دارند و درحالی که در چارچوب روند سلامت سیاسی در هیچ جغرافیای سیاسی پذیرفته نیست. ولی گاهی از سوی بیگانه هدایت و حمایت میشود. در جریانات اخیر کاملا هدایتگری فرایندهای اطلاعاتی و عملیاتی آمریکا، اسراییل، فرانسه، انگلیس، آلمان، عربستان سعودی و برخی کشورهای دیگر مشهود بوده و هست. از اینرو این فقره نه تنها برای هیچ واحد سیاسی در دنیا پذیرفته نیست بلکه برای جمهوری اسلامی هم نه تنها پذیرفته نیست بلکه رافت اسلامی نیز در آن جایی ندارد.
تخریب، تهییج، تطمیع و تحریک که موجب خسارات جانی و مالی فراوان شده نمیتواند مولفه و شاخص ارزشی را به ارمغان بیاورد. تبعات اغتشاش خسارت، تخریب و کشتار است که بانیان آن مزدور دیگران هستند و باید با آنها به اشد مجازات برخورد شود. اینکه بعضی رسانهها در چنین اتفاقاتی عقب نشینی میکنند و از عوامل به وجود آورنده کاستیها و ناکارآمدیها و بسترسازیها پاسخگویی، پرسشگری، مطالبهگری، دعوت به اظهارنظر یا همفکری بنمایند یک انحراف کامل برگرفته از ترس غیرمنطقی است.