انجمن صنفی روزنامهنگاران استان تهران با انتشار بیانیه ای جهت دار به پشتیبانی از دو خبرنگارنما پرداخته است.
در بخشی از این بیانیه آمده بود:
-بیانیه مشترک دو نهاد اصلی اطلاعاتی کشور درباره تحلیل رویدادهای اخیر، مضمونی نداشت جز اینکه باید روزنامهنگاری را جرم و ممنوع اعلام کرد، زیرا فعالیت عادی دو نفر از همکاران ما در انجام وظیفه حرفهای را مصداق اتهامی قرار دادهاند که به معنای پایان کار روزنامهنگاری است.
-فعالیت خبری مورد اشاره نهادهای اطلاعاتی، جزو ابتداییترین و بدیهیترین وظایف روزنامهنگاری محسوب میشود.
-به علت فقدان همین فعالیت است که مرجعیت رسانهای از داخل به خارج از کشور منتقل شده و امروز با چنین وضعی مواجهاید، بهطوری که اگر تمام روزِ خود را صرف تکذیب اخباری کنید که غلط و دروغ میپندارید، باز هم وقت کم میآورید، چون رسانه نداریم. از این رو، برخورد با فعالیت ابتدایی دو خانمِ روزنامهنگار حرفهای، ناشی از عصبانیتی است که نسبت به رسانههای برونمرزی وجود دارد.
-بیانیه دو نهاد اطلاعاتی به معنای آن است که همه ما روزنامهنگاران متهم و حتی مجرم هستیم و از آن مهمتر اینکه، حرفه روزنامهنگاری را در داخل کشور منتفی تلقی میکنند. از اینرو معتقدیم باید مجموعه نهادهای مدنی و صنفی مرتبط با رسانه و روزنامهنگاری در این مورد چارهاندیشی کنند و اعتراض خود را به این رویکرد ویرانگر که ریشه تضعیف نهاد رسانه و فرستادن مرجعیت رسانهای به خارج از مرزها را دربردارد ابراز کنند.
نکته جالب در بیانیه این است که فعالیت دو خبرنگار مذبور را عادی بیان میکند و آنرا جزو ابتداییترین و بدیهیترین وظایف روزنامهنگاری محسوب میکند در صورتی که فصل دوم قانون مطبوعات در خصوص رسالت مطبوعات داریم: «تلاش برای نفی مرزبندیهای کاذب و تفرقهانگیز و قرار ندادن اقشار مختلف جامعه در مقابل یکدیگر، مانند دسته بندی مردم بر اساس نژاد،زبان، رسوم، سنن محلی و…»
سوال این است که آیا اقدامات دو خبرنگار مزبور در این مسیر بوده است؟ آیا اقدامات این دو خبرنگار چیزی به جز تفرقه بین مردم و اقوام بوده است؟ همانطور که خواندیم در بیانیه اخیر نهادهای امنیتی آمده است: ((… تحریک بستگان متوفی و ارسال اخبار جهت دار پرداخت. همچنین است اقدامات «الف. م» که با استفاده از همان پوشش با حضور فوری در شهرستان سقز، به تحریک اطرافیان مرحومه، کارگردانی برخی صحنه ها و انعکاس اخبار و تصاویر جهت دار از مراسم تشییع، تدفین و تجمعاتِ شکل گرفته در آن شهر به ایفای مأموریت پرداخت.))
نکته دیگر این که در بیانیه انجمن صنفی روزنامهنگاران استان تهران سعی شده است حرفه خبرنگاری را چیزی به جز اطلاع رسانی صحیح القا کند اما خبرنگاری با جاسوسی گری متفاوت است و اطلاع رسانی شفاف و درست از رویدادها، رسالت هر خبرنگاری میباشد، نه تحریک مردم …
در پایان یادآور میشود برخی افراد تصویر زیر به اسم خبرنگاری از همین روزنامه ها شروع کردن و عاقبتی به جز وطن فروشی نداشتند.
جیسون رضائیان جاسوس آمریکایی، دلواپس دو خبرنگار اصلاحطلب روزنامه های شرق و هم میهن شد!
روزنامهنگاری، نه جرم است نه ممنوع؛ ولی جاسوسی و وطن فروشی چرا!