تظاهرات روز شنبه ۳۰ مهرماه در شهر برلین، پایتخت آلمان که با تبلیغات و تمهیدات پیشبینی شده کمسابقه همراه بود، صرف نظر از اثرگذاری واقعی آن بر محیط داخلی کشور از چند زاویه قابل تأمل و بررسی است.
برنامهریزان این تظاهرات که ذیل عنوان مخالفین جمهوری اسلامی ایران سازماندهی و اجراء شد از ابتدا در تلاش بودند تا با برگزاری اجتماعی با جمعیت گسترده ضمن هم دل و هم صدا نشان دادن مخالفین جمهوری اسلامی، توهم اکثریت بودن را در ذهن آنها نهادینه کنند و زمینهای برای وارد کردن فشار به کشورهای دیگر برای برخورد با ایران را فراهم سازند.
بهدلیل مانور گسترده رسانههای فارسی زبان پشتیبان و جهت دهنده به این تظاهرات بر گزاره «انبوه بودن» شرکتکنندگان در این تظاهرات، لازم است در ابتدا کمیت و کیفیت جمعیت شرکت کننده تجزیه و تحلیل شود.
حتی اگر ادعاهای غیر مستند ارائه شده از سوی رسانههای فارسی زبان معاند در خصوص تعداد افراد شرکت کننده در تظاهرات روز شنبه را بپذیریم، با توجه به تعداد کل جمعیت ایرانیان مقیم اروپا، حداکثر بین ۲ تا ۴ درصد از آنها در این تظاهرات شرکت کردهاند که قطعاً با عنایت به هزینههای سنگینی که برگزار کنندگان برای انتقال جمعیت از اقصی نقاط اروپا به برلین متحمل شدهاند، نمیتواند موفقیت قلمداد شود.
در ارزیابی تظاهرات برلین، آنچه که از تعداد جمعیت، اهمیت بیشتری دارد، کیفیت و ماهیت آن است. در حالی که طی روزهای گذشته بارها اعلام شده بود که افراد شرکت کننده در تظاهرات هیچگونه پرچم و نشانهای که مبین خاستگاه، وابستگی و جهتگیری آنها باشد، به همراه نیاورند، اما تصاویر منتشر شده از تظاهرات نشان داد که گروههای مختلف با نشانهها و علائم ویژه خود در تظاهرات حاضر شدند.
عدم توجه به تذکر ارائه شده حاوی دو پیام مهم است و آن یکپارچه نبودن و فقدان رهبری در میان مخالفین و همچنین رقابت شدید برای دیده شدن و محور بودن.
همراه آوردن پرچمها و نشانههای مختلف از سوی شرکتکنندگان دارای ویژگی مهم دیگری نیز بود و آن مشخص شدن خاستگاه هر یک از گروههای شرکت کننده در تظاهرات و نسبت مطالبات آنها با اعتراضاتی که در ایران مطرح شد.
بررسی نشانههایی که در تظاهرات برلین از آن استفاده شد، نشان میدهد که بخش اصلی جمعیت شرکت کننده، طرفداران همجنس گرایی، منافقین، تجزیهطلبها، سلطنت طلبان و آنارشیستها بودهاند.
صرف نظر از ماهیت هریک از این گروهها و بیارتباط بودن مطالبات این افراد با موضوعاتی که از سوی معترضین در ایران مطرح شد، مشخص است که نسبتی میان آنها وجود ندارد.
در کنار این افراد گروه محدودی نیز در تظاهرات حضور داشتهاند که باید از آنها بهعنوان معترضین یاد کرد و طبیعتاً همانگونه که نظام حق اعتراض برای هموطنان در داخل کشور را به رسمیت می شناسد، ایرانیان مقیم سایر کشورها نیز از این دایره مستثنی نیستند و حتماً همانگونه که حضور آنها در پای صندوقهای رأی در خارج از کشور در جریان برگزاری انتخاباتهای مختلف مغتنم است، اعتراض آنها نیز باید شنیده شود و مورد توجه قرار بگیرد.
اما موضوع بسیار مهمی که در این خصوص باید به آن توجه شود و رسانههای معاند تعمداً از آن عبور کردند عدم حضور بیش از ۹۵ درصدی جمعیت ایرانیان مقیم اروپا در نمایش در هزینه روز شنبه در برلین بود.
در حالی که این رسانهها همواره با دروغ پردازی ادعا میکنند که مردم ایران بهدلیل نبود آزادی و ترس از برخوردهای امنیتی در اجتماعات اعتراضی در داخل کشور شرکت نمیکنند، در خصوص برخورد سرد ایرانیان مقیم اروپا با نمایش برلین در مهد آزادی! که سرویس ایاب و ذهاب و هزینه خورد و خوراک و … هم برای آن پیشبینی شده بود، چیست؟!
بهتر است غرب و اذناب منطقهایاش بیش از آن که بهدنبال فتنهانگیزی در سایر کشورها باشند، بر روی مشکلات سیاسی، اقتصادی و امنیتی خود متمرکز باشند تا مردم این کشورها هر روز شاهد رکوردهای جدید در سقوط دولتها، تورم افسارگسیخته، کمبود غذا و هیزم و گاز و بنزین و… نباشند.