این روزها اگر به فضای مجازی برویم، با یک ایران ویران شده و در حال تجزیه شدن، مدام در حال درگیری، خون و خونریزی، اغتشاش و کشت و کشتار روبرو خواهیم شد. وضعیت به گونه ای است که برخی ضد انقلاب خارج نشین توهم می زنند که ایران در آستانه براندازی است و این توهم را از طریق فضای مجازی به مردم داخل کشور القا می کنند!
اما وقتی به کف خیابان و نقاط مختلف کشور می رویم، وضعیت کاملاً با آنچه که در فضای مجازی گفته می شود، متفاوت است.
واقعیت این است که دشمن چندین دهه است که در فضای حقیقی با وجود به کارگیری انواع حیل و نقشه ها نتوانسته است که به اهداف خود برسد اما سعی بر این دارد که با کمک لشکر رباتی و با کمک ضد انقلاب خارج نشین، افراد مغرض داخل کشور، برخی سلبریتی های سطحی نگر و فریب خورده، در فضای مجازی، ذهن ها و احساسات مردم عادی را تسخیر کرده و در واقع از طریق جنگ ادراکی شناختی وارد میدان شود.
جای هیچ شکی نیست که در این جنگ ادراکی شناختی که در فضای رسانه به وجود آمده، باید کمترین تلفات و آسیب ها را متحمل شویم؛ اما این اتفاق تا زمانی که فضای مجازی کشورمان تحت سیطره و اشغال پلتفرم های دشمن است و همچنین تا زمانیکه کلیت فضای مجازی، قاعده مند و ساماندهی نشود، رخ نخواهد داد!
یعنی اینکه با این وضعیت، ما در معرض بمباران رسانه ای و در حقیقت سلاح شیمیایی دشمن قرار گرفته و به طور پیوسته در لاک دفاعی فرور رفته ایم.
اخبار جعلی و کشته سازی هایی که در چند روز اخیر در فضای مجازی بی در و پیکر در حال دست به دست شدن است هر کدام به تنهایی می تواند آرامش روانی مردم و امنیت کشور را تحت تأثیر قرار دهد و موجب بروز احساسات و هیجانات کاذب شود. قطعاً اگر مسئولین از صبح تا شب هم بدوند و مدام تکذیب کنند، روشنگری کنند و در این حالت به جای پرداختن به مسائل اصلی کشور درگیر حواشی شوند، باز هم به نتیجه نمی رسند؛ زیرا بسیاری از مردم اساساً روایت های اول را می شنوند و می بینند و به هر دلیلی ممکن است سراغ واقعیت نروند و یا در گرداب حباب اطلاعاتی که خودشان و یا پلتفرم های خارجی برایشان ایجاد کرده اند، بمانند.
این را هم اضافه کنیم که برخی از افرادی که واقعیت ها را هم می شنوند، به مرور زمان و با ادامه یافتن اخبار ناامید کننده و جعلی، چه بسا دوباره به همه اتفاقات به دیده شک می نگرند و شاید به همین راحتی سخن و روایت حق را باور نکنند.
مقام معظم رهبری نیز چند سال قبل در دیدار با مسئولین نظام فرمودند: «این[طور] نمی شود. اینکه ما بهعنوان اینکه نباید جلوی فضای مجازی را گرفت، در این زمینهها کوتاهی کنیم، این مسئلهای را حل نمی کند و منطق درستی هم نیست. خب امروز فضای مجازی مخصوص ما که نیست، همهی دنیا امروز درگیرند با فضای مجازی؛ کشورهایی که شبکهی ملی اطلاعات درست کردهاند و [فضای مجازی را] کنترل کردهاند به نفع خودشان و به نفع ارزشهای مورد نظر خودشان، یکی دو تا نیستند.
بهترینِ کشورها، قویترینِ کشورها، در این زمینهها خط قرمز دارند؛ راه نمی دهند؛ خیلی از بخش های فضای مجازی اعزامشدهی از سوی آمریکا و دستگاههای پشت سر و پشت صحنهی این قضیه را راه نمی دهند؛ کنترل می کنند. ما هم باید کنترل کنیم؛ این کنترل کردن معنایش این نیست که ما ملت را از فضای مجازی محروم کنیم؛ نه، معنایش این نیست.
امروز بهمنی از گزارههای درست و نادرست دارد روی سر مراجعین اینترنت ما فرود میآید؛ اطلاعات غلط، اطلاعات نادرست، اطلاعات مضر، شِبه اطلاعات -بعضی چیزها اطلاعات واقعی نیست، اطلاعنمایی است- خب این ها دارد مثل یک بهمنی فرود میآید؛ ما چرا باید اجازه بدهیم این اتفاق بیفتد؟ ما چرا باید اجازه بدهیم آن چیزهایی که برخلاف ارزش های ما است، برخلاف آن اصول مسلمهی ما است، برخلاف همان اجزا و عناصر اصلی هویت ملی ما است، بهوسیلهی کسانی که بدخواه ما هستند، در داخل کشور توسعه پیدا کند؟ نه. کاری کنید که از منافع و سودها و بهرههای فضای مجازی همه بتوانند استفاده کنند، سرعت اینترنت را افزایش هم بدهید -این کارهایی که باید انجام بگیرد، انجام بگیرد- اما در آن چیزهایی که به ضرر کشور شما، به ضرر جوان شما و به ضرر افکار عمومی شما نیست؛ این چیز خیلی مهمی است؛ این کار باید انجام بگیرد».
نکته بعدی این است که علاوه بر قانونمند کردن فضای مجازی کشور و نجات آن از دیکتاتوری و تاخت و تاز پلتفرم های آمریکایی، همچنین در مرحله بعد باید در مورد سواد رسانه ای مردم هم بازنگری جدی صورت گیرد.
از آموزش و پرورش و دانشگاه ها گرفته تا صدا و سیما و سایر نهادها باید با برنامه ریزی و اقدامات جدی، به مردم این توانایی را بدهند که در این اقیانوس بی کران مجازی که در عصر ما به وجود آمده، بتوانند تا اندازه ای گلیم خود را از آب بیرون بکشند و به طور پیوسته، احساسات و هیجان آنها دستمایه قرار نگیرد و به همین راحتی فریب نخورند.