در تاریخ شفاهی جمهوری اسلامی ایران همواره مواجه با مسئله حجاب محل اختلاف نظر های فراوان بوده است. بی شک شکل گیری و گسترش پدیده بدحجابی معلول علت های بسیاری است که به شرح چندی از ریشه های آن بصورت تفصیلی در گزارش های قبلی پرونده حجاب پرداخته شد.
مولفه مهم دیگری که در این باره نباید از آن چشم پوشید و غافل شد، رفتار غیر متخصصانه و سلیقه ای در امر سیاست ورزی کلان فرهنگی بوده و هست. شناخت درست سوژه اجتماعی و درک ابعاد آن حلقه مفقوده است که با توجه به شرایط متغیر و تغییر اولویت ها در امر حکمرانی، دولت ها آنچنان که خواستگاه جامعه بوده است بدان اهتمام نداشته اند. از این رو در ادامه به بررسی مواجهه دولت های گذشته از اکبر هاشمی رفسنجانی تا حسن روحانی می پردازیم.
دولت پنجم و ششم (اکبر هاشمی رفسنجانی)
بنابراین در قدم نخست به بررسی مقوله حجاب در دولت هاشمی رفسنجانی خواهیم پرداخت. یکی از مقولاتی که می توان از آن به عنوان تغییرات تفکرات هاشمی رفسنجانی درگذر زمان یاد کرد، نوع نگاه وی به مسئله حجاب و برخورد با پدیده بدحجابی در کشور است.
بازبینی تفکرات هاشمی رفسنجانی نشان می دهد که چگونه او که روزگاری بدحجابان را تهدید به برخورد خیابانی و تبعید به اردوگاههای کار اجباری میکرد در دهه هفتاد با مواضعی کاملاً متفاوت با گذشته بدحجابی را مشکل جمهوری اسلامی قلمداد نمیکند.
آقای هاشمی در روز ۱۲ اردیبهشتماه ۱۳۶۵ با اختصاص بخشی از خطبه نماز جمعه به مسئله خانواده و حجاب، به انتقاد از رواج الگوهای غربی در بین خانوادهها پرداخته و در رویکردی قابل تامل گفته است: ما الآن افرادی را میبینیم و هرقدر نصیحت میکنیم و از طریق تقوا میخواهیم به این محیط سالم برسانیم هنوز یک مقاومتهای منفی هست و خانمهایی متأسفانه پس از هفت سال از انقلاب هنوز به این راضیاند که مقداری از مویشان بیرون باشد؛ تابهحال با اینطور افراد خیلی با نصیحت و موعظه برخورد کردهایم و هنوز هم بعضی از شهرهای بزرگ این بلیّه را دارند و در بعضی مغازهها اینگونه مسائل ترویج میشود و در بعضی ادارات هنوز خوب مراعات نمیشود و اینها خطرناک است و فکر میکنم که پس از هفت سال تحملمان هم تمام بشود.
هاشمی همچنین در این رابطه به اظهارات تند کفایت نمیکند و با تهدید بدحجابان به کار اجباری میگوید: “البته شورای عالی قضائی یک پیشنویس لایحهای را تهیهکرده و ما قبلاً به حزبالله وعده داده بودیم که عمل میکنیم و مقدماتش را فراهم کردهاند و همین روزها به مجلس میآید. این لایحه در نظر گرفته است که اردوگاههایی در مناطقی در نظر بگیرند برای بازسازی خانمها و آقایانی که دچار مرحلهای از فساد اخلاق هستند.”
رفسنجانی در پایان خطبه نماز جمعه خود راجع به دلایل سیاسی برخی بدحجابیها گفته است: “ببینید من بارها در این بحثم گفتم که به اینها اهانتِ مرگ بر بیحجاب و اینها نکنید، بذارید اینها کمکم بفهمند، اما نمیفهمند؛ بعضیهایشان عناد دارند، بعضیهایشان اصولاً ضدانقلاب هستند؛ یعنی چون با انقلاب مخالف هستند اینجوری میکنند که بگویند ما با انقلاب نیستیم.
بههرحال مطمئن باشید که از این به بعد ان شاء الله با آمدن قانون که حرکت قانونی باشد، دیگر در جمهوری اسلامی ما تحمل نمیکنیم که برای تضعیف خانواده و تضعیف رابطه زن و شوهر و تضعیف رابطه بچه و مادر، تضعیف خواهر و برادر و به هم زدن این نهاد مقدس، افراد لاابالی و هوسباز بتوانند مصلحت این جامعه را به بازی بگیرند.
هاشمی رفسنجانی همچنین دریکی دیگر از خطبههای نماز جمعه، به شکلی صریحتر درباره زنان بدحجاب صحبت میکند و میگوید: آقایانی که به کشورهای غربی رفتهاند، میبینند که نسل آنجا به چه بلایی دچار هستند. خانمهایی که فکر میکنند به نام آزادی و…، این حرفها زده میشود، چه میکنند؟ وقتیکه غرب، جنس زن را بهصورت مانکن در ویترین فروشگاهها میگذارد، آیا این ارزش و آزادی زن است؟! اگر زنها فهمیده بودند، همین نقطه کافی بود که علیه این آزادی شورش کنند.
آیا آزادی زن این است؟! آنهایی که به کشورهای اروپایی رفتهاند، خانمها را در ویترینها دیدهاند که اصلاً آنها را بهعنوان فواحش، برای مردم مطرح میکنند. در کشورهای اسکاندیناوی مثل سوئد، دانمارک و نروژ، اصلاً، روی فروش دخترهای جوانشان و عرضه کردن خانمهایشان، بهعنوان یک مرکز تأمین ارز کشور تکیه کردهاند و وقتی در مجلس آنها، برای جلوگیری از این کار بحث میشود، مخالفین میگویند نه! این منبع تأمین ارز ماست و جوانها به خاطر همین به اینجا میآیند.
این بیانات بخوبی نشان میدهد که از ابتدا در مقوله فرهنگ و رهنمود های ارشادی در جامعه، اهرم مورد استفاده دولت مبتنی بر موارد قهری و تهدید بوده است اگر امروز برخی از مردم ما در جامعه پذیری خود و احترام به قوانین مصر نیستند دلیل آن را باید در این گونه برخورد های ناصحیح و دوگانه ای که بدان خواهیم پرداخت جستجو نمود.
هاشمی در سال 82 نیز برخلاف نگاه تند خود در دهه 60، به نوع پوشش و حجاب زنان واکنش نشان می دهد، هاشمی در مصاحبهای با روزنامهی کیهان در سال ۸۲ با انتقاد از «خشک مقدسیها» به تاثیرات نحوه برخورد با موضوع حجاب اشاره کرده است.گزیدهای از پرسشها و پاسخهای بازنشر شده این مصاحبه را میخوانید:
«مثلاً از من میپرسیدند: زن میتواند کت و دامن بپوشد؟ گفتم: چه اشکالی دارد؟ سر همین جواب خیلی حرف زدند. بحث رنگ مطرح شد، گفتم که رنگ را خدا تعیین نکرده است. رنگ سیاهی که ما انتخاب کردیم، درست ضد آن چیزی است که اهل بیت (ع) انتخاب کردند. آنها سفید یا سبز میپوشیدند. بنیعباس بودند که سیاه را آوردند. گفتم کاری به رنگ لباس مردم نداشته باشید.
کاری به شکل لباس مردم نداشته باشید. زن باید پوشیده باشد، حالا لباس هرچه میخواهد، باشد. نباید تبرج باشد، چون یک اصل اسلامی است. بنابراین ما مسائل فرهنگی را در حد اعتدال قبول داریم. یعنی همان مقداری که اسلام خواسته است و نه آن مقداری که بخواهیم تحمیل کنیم. این مواضع و رویکرد های متناقض در رویه دولت های بعد مشهود است.
دولت هفتم و هشتم (محمد خاتمی)
محمد خاتمی در سال 76 با شعار توسعه سیاسی توانست با کسب 20 میلیون رأی راهی پاستور شود. دولت خاتمی به دلیل رویکرد مشخص خود به دولت اصلاحات مشهور شد و جریان چپ در جمهوری اسلامی را تبدیل به جناح اصلاح طلب امروزی کرد.
سید محمد خاتمی در سال 79 در اظهار نظری که روزنامه همبستگی آن را منتشر کرد درباره حجاب زنان گفت: مشکل این نیست که زنان چگونه لباس بپوشند ؛ مشکل این است که زنان بتوانند در عرصه های مختلف حضور داشته باشند.
خاتمی در جای دیگری میگوید: «اگر دین هم در برابر آزادی قرار بگیرد، این دین است که باید محدود شود نه آزادی»
محمد خاتمی در شهریورماه سال 78 نیز بیان می کند: «شما برای اینکه بتوانید پیشرفت بکنید، راهی جز راه غرب ندارید و راه غرب یعنی پذیرش خرد غربی.»
وی همچنین در آذر همان سال بیان می کند: «معتقدم دین برای آنکه بماند نباید آن را محصور در یک برداشت خاصی کرد. طبع بشر چنین است که اگر دین یا هر نهاد دیگری را وافی به مقصود نیافت یا آن را کنار بگذارد یا برداشت تازه از آن خواهد داشت و این امری است که در تاریخ رخ داده و باز هم رخ خواهد داد.»
دود رادیکالیزم در سیاست داخلی دولت های مختلف همواره به چشم مردم رفته است ، آنچه که در این میان مورد بازی قرار گرفته است احقاق حقوق مردم نبوده است بلکه مسائلی از قبیل عفاف و حجاب در جامعه دستاویزی برای جریان های فکری مختلف بوده است تا آرا عمومی را به سمت خود جلب کنند ، ضمن آنکه افراط گرایی در دولت محمد خاتمی در بحث حجاب همواره مورد انتقاد طیف های مختلف فکری بوده است بنابراین برخورد سلیقه ای و کش و قوس های فراوان دولتمردان به این پدیده فرهنگی آن را نه تنها درمان نکرده است و در مسیر تسهیل سعادتمندی انسانی که ارزش های کلان جمهوری اسلامی است قرار نداده ، بلکه روز به روز آن را بیمار تر نموده است .
دولت نهم و دهم (محمود احمدی نژاد)
محمود احمدینژاد که در سال 84 عملا زمام امور کشور را بدست گرفت او پس از پیروزی در انتخابات سال 84 در مقوله حجاب و عفاف، در جمع هیئت دولت مورخ 3 اردیبهشت سال 85 بیان می دارد: مسئله حجاب، مسئله ای فرهنگی است و با روشهای فرهنگی و گذشت زمان حل میشود و نه از طریق انتظامی وبه صورت بسیار سریع.
در جای دیگری میگوید: «مگر مشکل کشور ما تار موی جوانان است» «ما اینگونه برخوردها را توهین میدانیم که زن و مردی در خیابان راه بروند و کسی بیاید بگوید نسبت شما چیست؟ او با اشاره به اینکه هیچ کسی حق ندارد در این خصوص سوالی بپرسد، گفت: به اعتقاد بنده روش موجود روش درستی نیست، البته این به آن معنا نیست که ما نابسامانیهای اجتماعی را نمیبینیم یا نباید اصلاح کنیم.
دولت اینگونه رفتارها را قبول ندارد و تا آنجایی که بتواند برخورد و کنترل خواهد کرد. احمدینژاد با بیان اینکه برخیها در کشور به محض آمدن اسم زن ناراحت میشوند، گفت: آنها باید خود را اصلاح کنند وقتی نابسامانیهای اخلاقی پیش میآید همه مقصرند و مردها بیشتر از همه. رئیسجمهور اضافه کرد: باور ما این است که هر کجا زن به صورت گسترده وارد شد، اجتماع آنان بسیار سالمتر، صحیحتر و اخلاقیتر است.»
تناقض در گفتار و عمل در آنجا مشخص میشود که نگاهی اجمالی به طرح عفاف و حجاب که از قضا در همین دولت هم جان میگیرد بیندازیم؛ طرح عفاف و حجاب طرحی است که در برهههای مختلف اجرا و متوقف شده است. از زمان آغاز این طرح در سال 85، به مدت یکسال بهطور نامحسوس اجرا شد اما یک سال بعد و در آستانه انتخابات مجلس هشتم، طرح عفاف و حجاب برای مدتی مسکوت ماند. در سال 87 طرح عفاف و حجاب با روی کار آمدن گشتهای ارشاد ادامه یافت اما در سال 88 به دلیل مناسب نبودن فضای کشور بار دیگر این طرح به فراموشی سپرده شد چندی پیش فرمانده نیروی انتظامی که به شدت از سوی نمایندگان مجلس برای اجرای این کار تحت فشار بود، با اشاره به برخی مخالفتهای اجرایی، از عدم همراهیها در اجرای این طرح گلایه کرد و گفت زمانی گشت ارشاد را مجددا راهاندازی میکنیم که دیگر کسی به ما انتقاد نکند. با این وجود و پس از افزایش گلایه نمایندگان، تشکلها و شخصیتهای سیاسی و اجتماعی و به خصوص مراجع تقلید، نیروی انتظامی برنامههای اولیه خویش در این راستا را آغاز کرد.
تصویر فوق بخوبی نشان میدهد که تحقق قانونی که به طیف های جامعه فکری و اعتقادی عطف بنهد و از سوی دیگر شرع مقدس را نیز حفظ کند تا چه میزان تا اکنون که مجدداً جامعه دچار التهاب شده است از امور واجب ممکلت ماست .
دولت یازدهم و دوازدهم (حسن روحانی)
واما در دوره حسن روحانی رویکرد او در دوره انتخابات نسبت به مقوله عفاف و حجاب در این سخنرانی بخوبی مشهود میشود: «ما در انتخابات آمدهایم تا به بداخلاقی پایان بدهیم و به خشونتورزان و افراطیون بگوییم دوره شما تمامشده است. شما هشت سال در این کشور بودید و مردم دیدند که در این کشور چه کردید. ما دنبال آزادی هستیم و حتی در سالن سخنرانیمان بداخلاقها را راه میدهیم. اینجا روزی است که باید برای روزهای آینده تصمیم بگیریم.
منطق شما ممنوع کردن است و چیز دیگری ندارید. منطق شما هوچی بازی است و چیز دیگری ندارید. آنها در هشت سال ۸۶۰هزار خانم را بیکار کردند اما در دولت یازدهم ۷۵۰هزار بانو سرکار رفتند. اگر شما جوانان در خانه بنشینید، بدانید که در پیادهروهای ما هم دیوار خواهد بود. شما آنها را نمیشناسید من آنها را میشناسم. آنها روزی در جلسهای تصمیم گرفتند که در تهران و در پیادهرو دیوار بکشند. آنها میخواستند پیادهرو زنانه و مردانه ایجاد کنند، همانطور که در محل کارشان بخشنامه تفکیک جنسیتی را ایجاد کردند.»
روحانی در جای دیگری میگوید: به نظرم، عفیف بودن چیزی فراتر از حجاب داشتن است. به نظر من اگر زنی یا مردی حجاب رسمی مد نظر ما را رعایت نکند، عفیف بودنش زیر سؤال نمیرود. قبل از انقلاب زنان زیادی در جامعه ما حجاب نداشتند، ولی آیا انسانهای عفیفی نبودند؟ من هشدار میدهم که حجاب را عین عفاف ندانیم. به نظر من زنان زیادی از جامعه ما حجاب مطلوب قانون را ندارند، ولی عفیف هستند. عفت شاخصهای زیادی دارد. کما اینکه میتوان کسانی را هم یافت که ظاهر مطابق قانون دارند و حجاب دارند (چه مرد و چه زن) ولی اصول عفت را رعایت نمیکنند. بنابراین تاکید ما باید بر عفت باشد. باید ببینیم عفت را چه چیزی تهدید میکند. به نظر من عفت مردم ما را فقر اقتصادی و ناتوانی در ازدواج، بیشتر تهدید میکند تا رعایت حجاب مطابق استانداردهایی که عدهای دوست دارند و تعریف کردهاند.
در جمع بندی میتوان رویکرد های متناقض و استاندارد های چند گانه دولت های مختلف را سمی دانست که بر پیگر جامعه تزریق شده است، بی گمان، سیاستی در جامعه تحقق بخش و بهینه است که شمول آن همه آحاد ملت را در گیرد و موجب شکاف اجتماعی و همچنین تقلیل سرمایه اجتماعی نشود، رفتاری که هیچگاه تا کنون فکری سازنده برای برون رفت از آن اندیشیده نشده است و دور از انتظار نیست که ادامه این روند در دولت رییسی فرصت های کشور را برای اصلاح و تجویز نسخه ای مبتنی بر عقلانیت، را سوخت کند.
در نهایت باید گفت که اتخاذ تصمیمات متفاوت در این زمینه نشان از ضعف تئوریک برای حل این معضل بوده و هست و این بی شک یکی از مهمترین متغیرهای دخیل در التهابات امروز جامعه اتخاذ همین رویکرد ها در چند دهه اخیر بوده است. در یکسال گذشته از دولت رئیسی برای اصلاح این رویکردها عملکردی به سزا و تاثیرگذاری ندیدیم اما امیدوارم این دولت در آینده اصلاح رویکردهای اشتباه دولت های قبل را مورد بررسی قرار داده و از آن ها برای عملکردی بهتر عبرت بگیرد.