دفتر مطالعات سیاسی این مرکز در گزارشی با عنوان «تغییر نخست وزیر در انگلیس و تداوم چالشها و بحرانهای داخلی و خارجی» آورده است که قدرت سیاسی در انگلیس طی 12 سال گذشته در اختیار محافظه کاران بوده و حزب حاکم طی 6 سال اخیر چهار نخست وزیر را تجربه کرده است. آخرین تغییر در این زمینه به استعفای بوریس جانسون بازمی گردد که در پی رسوایی های سیاسی و حزبی ازجمله نقض مقررات و محدودیت های مربوط به پاندمی کرونا معروف به رسوایی «پارتی گیت» و کاهش حمایت از دولتش درنتیجه کناره گیری ۵۰ وزیر و نماینده پارلمان، در 16 تیرماه مجبور به استعفا از مقام نخست وزیری شد.
در گزارش مرکز پژوهشهای مجلس تصریح شده است که متعاقب کنارهگیری جانسون، رقابت درون حزبی بر سر ریاست حزب محافظه کار و احراز مقام نخست وزیری میان لیز تراس وزیر خارجه بوریس جانسون و ریشی سوناک وزیر دارایی سابق درگرفت. درنهایت لیز تراس با 57/4کسب درصد آرای اعضای حزب محافظه کار (81.326 رأی) در مقابل ریشی سوناک با کسب 42/6درصد (60.399 رأی) به پیروزی رسید و روز 5 سپتامبر (14 شهریور) به عنوان نخست وزیر، جانشین بوریس جانسون شد. این مقام تا برگزاری انتخابات سراسری در سال ۲۰۲۴ به عهده او خواهد بود.
این گزارش خاطرنشان کرده است که لیز تراس پنجاه وششمین نخست وزیر انگلیس و سومین نخست وزیر زن در تاریخ این کشور پس از مارگارت تاچر و ترزا می است. به عقیده برخی تحلیل گران، تراس گام در راه مارگارت تاچر، اولین نخست وزیر زن انگلیس که از سال 1979 تا 1990 حکومت کرد و ترزا می که از سال 2016 تا 2019 این سمت را بر عهده داشت، می گذارد. اگرچه نخست وزیر جدید تمایل دارد که شبیه تاچر جلوه کند، اما واقعیت این است که اعضای حزب محافظه کار چنین تصویری از وی ندارند و بیشتر تحت تأثیر حمایت بوریس جانسون به او رأی داده اند.
گزارش مرکز پژوهشهای مجلس تصریح میکند که تراس در وضعیتی دولت را تحویل می گیرد که انگلیس در داخل با بحران هایی مانند افزایش تورم، خطر رکود و افزایش قیمت انرژی و در خارج با معماهایی نظیر برگزیت، جنگ اوکراین و روسیه و مذاکرات هسته ای با ایران مواجه است. چالش هایی که بروز هرگونه اشتباه یا ناتوانی در مدیریت آنها می تواند هزینه سیاسی بسیار سنگینی نه فقط برای کشور انگلیس که برای حیات سیاسی لیز تراس به همراه داشته باشد.
گزارش پیشِ رو ضمن بررسی ابعاد و وجوه مختلف سیاست خارجی لیز تراس به برآورد الگوی رفتاری انگلیس در برخورد با ایران به ویژه در مذاکرات هسته ای می پردازد تا از رهگذر آن به دلالت های راهبردی مناسب برای محافل تصمیم گیرنده کشورمان نائل آید.