اگر پیگیر اخبار باشید حتما متوجه شدهاید که آمارها خبر از افزایش ناباروری میدهند با این وجود و با توجه به این که کشور ما احتیاج دارد تا نرخ نا باروری افزایش پیدا کند در حال حاضر شرایط و چالشهای اقتصادی در کنار مراکز ناباروری که عموما در شهرهای بزرگ تاسیس شدهاند بزرگترین چالش زوجین نابارور است. به همین منظور با علی صادقیتبار، مدیر مرکز درمان نا باروری ابن سینا، به گفتگو نشستیم که به طور مفصل در ادامه میآید.
درحال حاضر چند زوج نابارور در کشور داریم؟
ناباروری به صورت اولیه و ثانویه وجود دارد. اولیه مواردی است که فرد از ابتدا اندامهای تولید مثلی را ندارد یا به طور ناقص آفریده شده است یا اشکالاتی دارد. ولی غالب کیسهای ناباروری، کیسهای ثانویه هستند. حدود دو و نیم میلیون نفر زوج نابارور در کشور داریم که اینها در سنین باروری میتوانند اقدام به درمان ناباروری و بچهدار شدن کنند. اگر این دوران بگذرد دیگر درمان ناباروری منتفی میشود و طبیعتا باید فقط مسیر فرزندخواندگی را درپیش گیرند.
علت ناباروری ثانویه چیست و سزارین در ایجاد این نوع ناباروری چقدر نقش دارد؟
ممکن است گاهی دلیل ناباروری دلیل آناتومیک باشد مشکلاتی که از نظر آناتومی در آن فرد وجود دارد. گاهی ممکن است دلیل ناباروری مشکلات ایدئولوژیک باشد، گاهی اختلالات ژنتیک، گاهی ناباروری به دلیل عوامل عفونی است، ناباروری به خاطر عواملی مانند چسبندگیهایی است که باعث نا باروری در ارگانهای مختلف به خصوص در مادر شده است؛ ممکن است رژیمهای غذایی، اختلالات کم خونی یا اختلالات هورمونی به خصوص که در محور هیپوفیز و اندامهای تناسلی و تخمدان و بیضه وجود دارد، باعث نا باروری شده باشد.
آیا این تعداد مراکزی که برای درمان نا باروری داریم، جوابگوی زوجین نابارور ما هست یا خیر؟
ما حدود صد و ده مرکز درمان ناباروری در سراسر کشور اعم از بخش دولتی، خصوصی و جهاد دانشگاهی داریم. برای درمان، این تعداد مراکز جوابگو است و این میزان مراجعات را جواب میدهد؛ اما اگر حمایتهای ویژهای در نظر گرفته شود مثل حمایتهایی که اخیرا بیمهها برای ناباروری انجام میدهند؛ مراجعه به مراکز زیادتر خواهد شد. در آن صورت ممکن است که ما نیاز به تاسیس مراکز دیگر هم داشته باشیم. این موضوع در دستور کار وزارت بهداشت قرار دارد؛ میخواهد مراکز سطح دو و سطح سه را ایجاد کند تا بتواند درمانهای ناباروری را در دسترس مردم قرار دهد. در حال حاضر مراکز عمدتا خودشان را با میزان نیازی که جامعه دارد انطباق داده اند و به عبارتی مرکزی نیست که بیماری مراجعه کند و بگویند که ما نمیتوانیم شما را پذیرش کنیم. ممکن است با ازدحام در بعضی از مراکز مواجه باشیم، ولی حتما درمانها به طور دقیق و خوب برای آن عزیزان در زمان مقرر انجام میشود.
شما اشاره به بیمهی درمان ناباروری کردید، وضعیت این بیمهها چگونه است؟ اصلا هزینههای درمان ناباروری چقدر است؟
اول باید ببینیم ناباروری چه درمانهایی دارد و متناسب با آن درمانها هزینههایی دارد. ما چهار نوع درمان کلی ناباروری داریم. اول درمانهای دارویی و سرپایی است. یک زوج وقتی نابارور هستند گاهی ممکن است متخصصانی که آنها را تحت معاینه قرار میدهند به این نتیجه برسند که با مصرف داروهای تقویت کنندهی قوای باروری و اصلاح مشکلاتی که دارند، این افراد میتوانند طبیعی درمان شوند. هزینههای این دسته از درمانها عمدتا هزینههای داروست و زوج به صورت طبیعی میتوانند درمان شوند.
دسته دوم درمانی است به اسم درمان iui یا تلقیح اسپرم پدر به انتهای رحم مادر. این کار، نسبتا کم هزینه است به این معنا که یک سری اقدامات دارویی و مصرف دارو را قبل از این که به مرکز نا باروری مراجعه کنند باید داشته باشند و اینجا هزینهی دارو دارند و بعد هم یک مقدار فعالیت و اقدامات آزمایشگاهی و کلینیکی وجود دارد.
سومین درمان، درمان ivf است. این نمونه کلاسیک و شایع درمان ناباروری است. در این روش درمانی هزینهها بیشتر است. شاید عمده هزینه درمان ناباروری، که به عنوان هزینههای سنگین درمان ذکر میشود، وابسته به این نوع درمان هست چرا که درمانهای این گروه از افراد، وابسته به تجهیزات و مواد خاصی است که گران قیمت است و در واقع کمپانیهای محدودی در دنیا تکنولوژی ساخت آن را دارند.
تیپ چهارم یا آخرین روش درمان نا باروری، درمانهای جایگزین هست. از سال ۱۳۸۲ مجلس شورای اسلامی قانونی را تصویب کرد که بر اساس آن این امکان در مراکز درمان نا باروری به وجود آمد که از درمانهای جایگزین و اهدا استفاده شود.
تجهیزات و مواد لازم داخل ایران تولید نمیشوند؟
تعدادی از آنها چرا، ولی تعدادی از آنها نه. البته به این معنا نیست که ما دانش فنیاش را نداریم؛ اساسا در دنیا هم متعارف نیست که همهی کشورها برای خود میکروسکوپ میکرواینجکشن بسازند. معمولا در دنیا به عنوان این که بعضی از کشورها زحمت کشیده و سرمایهگذاری کردهاند، کشورهای دیگر از آنها استفاده میکنند و البته تجربهی زیاد این کمپانیها منجر به کیفیت خوب محصولشان شده است.
درمانهای ناباروری که فرمودید هزینهها به طورکامل تحت پوشش بیمه قرار میگیرند؟ و آیا بودجهای که برای این هزینهها وجود دارد کافی است؟ یا این که باز هم باید خانوادهها هزینه کنند؟
پزشک زوجین را بررسی میکند و بهترین روش را انتخاب میکند. یعنی هیچ گاه این طور نیست که اگر به زوجی که از درمان اهدا استفاده کند؛ iui تجویز کنند. یا اگر قرار است که دارو بگیرد؛ درمان ivf تجویز کنند. هر کدام از این درمانها در واقع شانس خودش و مراحل خودش را دارد. سر جمع آن به عنوان هزینههای یک دور درمان ناباروری تلقی میشود. هزینههای نهایی متفاوت است در ارزانترین حالتها که یک خانم مشکل زمینهای نداشته باشد. یک آقا مشکلات جراحی و زمینهای نداشته باشد، با کمترین دارو درمان جلو برود و تعداد جنین مناسبی هم داشته باشند، حداقل حدود چهارده یا پانزده میلیون تومان هزینه دارد؛ ولی در شرایطی هم ممکن است زوج به داروهای زیادی نیاز داشته باشند؛ یا باید داروهایی با برندهای گرانتر استفاده کنند که کیفیت و اثر بخشی متفاوتی برایشان داشته باشد، و یا احیانا درمانها و اقداماتی در حین پروسه درمانی برای شان پیش بیاید. شاید هیستروسکوپی برایشان لازم باشد؛ بخواهند عکس رنگی رحم بگیرند آن وقت هزینههای شان بیشتر میشود و تا دو برابر رقم هم ممکن است برسد. هزینههای درمان همانطور که گفتیم در این نوع سوم زیاد است؛ که خوشبختانه توسط بیمهها تحت پوشش قرار میگیرد.
درمان اهدا که نوع چهارم است. در بین اهدا کننده و اهدا گیرنده، باید فردی با هدف کار خیر بیاید و کمک به اهدا کند. درمان آن هم یک سری هزینه دارد و باید این هزینهها تامین شود. متاسفانه در این نوع امکان پوششهای بیمهای وجود ندارد چرا که در قانون به درستی دیده شده که این درمانها حتما محرمانه باشد. محرمانه به این معنا که حتی زوجین نباید به اطرافیان خود و کسان دیگر بگویند که ما از درمان اهدا استفاده کردیم. با توجه به اینکه هیچ سندی را به سازمان بیمه نمیتوان ارائه کرد؛ بیمه هم نمیتواند پوشش دهد. اما در سال ۱۴۰۰ وقتی که بودجهی این اقدامات به سازمان بیمه سلامت ابلاغ شد، قرار بر این بود که سازمان بیمه مبلغی نزدیک به هفت میلیون تومان به هر سیکل درمان ناباروری کمک کند. خوشبختانه اخیرا با تغییری که در رویه سازمان بیمه سلامت اتفاق افتاد، اعلام شده که تصمیم دارند ۹۰ درصد هر هزینهای که بیمار در درمان ناباروری انجام میدهد، پرداخت شود. اگر این سیاست عملیاتی شود، طبیعتا ۹۰ درصد هزینههای درمان پوشش داده خواهد شد. من خیلی امیدوار نیستم و فکر میکنم این کار، کاری سخت است، ولی اگر واقعا این کار انجام شود، انقلابی در درمان ناباروری و به خصوص در مراجعه زوجین نابارور و فرزند دار شدن شان اتفاق خواهد افتاد.
بودجهای که مجلس شورای اسلامی برای جوانی جمعیت تصویب کرده است؛ بودجهای خوب و قابل توجه است؛ ولی مبلغی را که برای درمان ناباروری اختصاص دادهاند نسبت به کل آن بودجه مبلغ کمی است. اگرچه این مبلغ خوشبختانه قبل از سال ۹۹ که این قانون تصویب شود، خیلی خیلی کمتر بود و فقط در اختیار وزارت بهداشت قرار میگرفت تا در مراکز دولتی مصرف شود. در سال ۱۳۹۹ که این قانون تصویب شد بودجه بیشتری معادل هفت صد میلیارد تومان در اختیار سازمان بیمه قرار دادند.
ما در جهاد دانشگاهی به همکارانمان در مجلس شورای اسلامی و سازمان پژوهشهای مجلس پیشنهاد دادیم که صندوق ویژهای جهت ناباروری جدا از بیمهها تاسیس شود. در آن، بودجهای اختصاص داده شود که هر زوج نابارور با مراجعه مراکز و صرفا با ارائه شناسنامه و عقد نامه و تایید متخصص آن مرکز مبنی بر ناباروری، بدون بروکراسی اداری و به سرعت این بودجه به آنان اختصاص داده شود. به خاطر این که گروهی از زوجین هستند که علی رغم این که سازمان بیمه این حمایت را میکند، ولی واقعا امیدوار نیستند. بعد از دوندگیهای زیاد و خسته شدن از پروسههای اداری از خیر این حمایتها میگذرند و واقعا شایسته نیست که ما این پول را داشته باشیم، ولی در پیچ و خم اداری و با پیچیدگیها و کاغذ بازی اداری این پول را در اختیار زوجین قرار ندهیم.
در حال حاضر وامی نیز برای درمان ناباروری به زوجین نیازمند اهدا میشود؟
بله قبلا وزارت بهداشت بودجهها را به بانکهای عامل میداد و اطلاع میداد بیمارانی را که نیازمند هستند به ما معرفی کنید. پانزده میلیون تومان وام به آنها میدادند که الان این وامها دیگر محدود شده است و ما الان برای دستهای از بیمارانی که واقعا محدودیت دارند و نیازمند مالی هستند، به منابع خیریه مراجعه میکنیم.
اما دولت باید به مراکز درمان نا باروری که چنین نقش مهمی را در کشور ایفا میکنند، اعتماد کند. برای چند ده بیمار مبلغی را به حساب آنها واریز کند، و حتما هم پول را به حساب مرکز باید واریز کنند، چون به خود بیماران دهند ممکن است که بعضا پیش از آن گرفتاریهای دیگری داشته باشند و صرف امور دیگر زندگی شان کنند. این پول باید انحصارا در اختیار مرکز قرار گیرد و کاملا صرف درمان آن زوج شود.
آیا در فلوشیپهای ناباروری کمبودی داریم ؟
خوشبختانه با توجهی که وزارت بهداشت به تربیت فلوشیپهای ناباروری انجام داده است و شناسایی مراکزی که قابلیت تربیت این عزیزان را دارند که از زیر ساخت و تشکیلات آموزشی هم برخوردار هستند، این نیاز در کشور دارد مرتفع میشود. امروزه آن دسته از دانشگاههایی که توانستهاند متخصص زنان را حداقل سه دوره با کیفیت و استانداردهای خوب تربیت کنند و اثر بخشی فعالیت آنها و ارزیابی دورههای آنها به عنوان دورههای خوب تلقی شده، به آنها اجازه داده میشود که بتوانند مرکز درمان نا باروری داشته باشند و بتوانند فلوشیپ ivf را تربیت کنند. طبیعتا متناسب با نیاز مراکز درمان ناباروری این افراد دارند تربیت میشوند، ولی اگر قرار باشد افراد افزایش پیدا کنند باید تدبیری هم برای تربیت نیروهای فلوشیپ ivf اندیشیده شود که خوشبختانه این کار متناظر و متناسب در حال انجام شدن است. وقتی مرکزی قرار است تربیت شود، به خصوص خارج از سهمیهی آزمونی که هر سال برگزار میشود؛ بورسیهی هیئت علمی آن دانشگاهها میآیند و در مراکز صاحب صلاحیت برای ارائه این دوره شرکت میکنند و این دوره را میگذرانند. به نظر من متناسب دارند تربیت میکنند.
پس به نظر شما کمبودی در این حوزه نداریم؟
فعلا کمبودی نیست. اما اگر مراکز زیاد شود متخصص هایی باید دوره فلوشیپ ivf را بگذرانند و در آن صورت این آمادگی در مراکز تربیت کننده نیرو هم وجود دارد. ضمن اینکه این دوره حداقل یک سال و نیم زمان میبرد.
با توجه به این که گفتید مراکز درمان ناباروری باید افزایش پیدا کند، باید از الان تربیت را شروع کنند تا یک سال و نیم دیگر ما آن تعدادی که میخواهیم را داشته باشیم.
ساخت یک مرکز ناباروری هم چیزی کمتر از یک سال و نیم زمان نمیبرد. تامین فضا، تجهیزات، تربیت نیروهایی که باید آن جا کار کنند، چون فقط نیروی متخصص زنان نیست. گروه بزرگی از نیروهایی که باید همه آموزش ببینند از فلوشیپ اورولوژی که باید دوره آندورولوژی ببینند؛ عزیزانی که دوره جنین شناسی را گذراندند؛ دوره تخصص جنین شناسی و کارشناسهای متعدد حتی خانمهایی که به عنوان پرستار و ماما در این مراکز کار میکنند، باید دورههای خاص ببینند.