مقدمه:
سیاست خارجی مهمترین وجه زندگی سیاسی- اجتماعی ملتها و کشورها به شمار می رود، چون بقا و حیات آنها به سیاست خارجی بستگی دارد. در جمهوری اسلامی دولت ها بر اصول، ابعاد و ویژگیهای خاصی تاکید می کردند که بعضا با یکدیگر متفاوت و حتی متمایز بوده است. در دولت دکتر روحانی با اتخاذ استراتژی «تعامل سازنده با جهان» سران دولت پیشرفت و توسعه را در ملاقات با کدخدا معنی کردند و برای رسیدن به آن برنامه ریزی و تلاشهای زیادی انجام دادند، ولی روی کارآمدن ترامپ در آمریکا و خروج او از برجام باعث شد تا به یکباره شوک اقتصادی بزرگی بر کشور وارد شد و دولت هم تا پایان دوران حکمرانی خود نتوانست، نظریه و راهبرد جدیدی برای خود ایجاد کند.
در برابر نظریه فوق، جریان انقلاب به این نتیجه رسید که غربی ها در رابطه با جمهوری اسلامی ایران بیش از آنکه به دنبال تنش زدایی و همزیستی مسالمت آمیز باشند، درصدد تسلیم و تمکین ایران هستند. این مسئله باعث شد تا آنها در برابر سیاست غرب گرایی موضوع «سیاست همسایگی» و «توازن در روابطخارجی» را در دستور کار قرار دهند. در یک سال گذشته برای استحکام پایه های آن تلاشهای مختلفی انجام دادهاند که در مواردی به دستاوردهای محسوسی منجر شده و در موارد دیگر حصول به نتیجه به بازهزمانی بیش از یک سال نیاز دارد.
در ادامه استراتژی دولت قبل و کنونی در عرصه بینالملل تشریح میشود:
1- سیاست خارجی دولت یازدهم و دوازدهم
دکتر حسن روحانی در مبارزات انتخابات ریاست جمهوری 1392 بخش قابل توجهی از انتقادات خود را متوجه سیاست خارجی دولت احمدی نژاد کرد و سیاست خارجی تنش زا و تهاجمی را مسئول بخش اعظم مشکلات کشور معرفی نمود. به همین علت، او اصل و محور سیاست خارجی دولت خود را «تعامل سازنده با جهان» معرفی نمود که یکی از محورهای آن موضع «احترام متقابل با آمریکا» است. دکتر روحانی کلید حل مشکلات سیاسی و اقتصادی کشور را در این سیاست می دید.
بر همین اساس اقداماتی در دستور کار دولت قرار گرفت که در ادامه به برخی از آنها اشاره میشود:
1/1- تلاش در جهت کسب رضایت غرب: در سالهای بعد از انقلاب، غربی ها همواره تلاش نمودند، ایران اسلامی را به عنوان یک پدیده امنیتی و تهدید در عرصه جهانی معرفی کنند تا زمینه برای تحریم بیشتر، افزایش هزینه اقتصادی و سیاسی فراهم شود. دکتر روحانی با باور به وجود این مسئله، تلاش نمود از طریق تعامل سازنده با جهان، اعتمادسازی، تنشزدایی، بهبود چهره و تصویر، ایران را به عنوان کشوری صلح طلب، اقتصادی و فرهنگی به دنیا معرفی کند.
2/1- دیپلماسی هسته ای: یکی از دلایل پیروزی حسن روحانی در انتخابات، نگاه متفاوت او به مسئله هستهای بود. روحانی موضوع هستهای را بالاتر از سایر مسایل و موضوعات و منافع کشور قرار داد و اظهار داشت «هم سانتریفیوژ باید بچرخد، هم چرخ زندگی مردم». دولت اعتدال ضمن نقد سیاست خارجی در زمینه هستهای در دولت احمدینژاد که باعث افزایش فشار و تحریمهای بین المللی علیه کشور شد، خواهان «سیاست معقول و منطقی» و «دیپلماسی فعال و پویا» شد. بر همین اساس تلاش کرد تا دولت او از طریق تعامل با جهان خارج هم حق برخورداری از انرژی هسته ای مسالمت آمیز را حفظ کند و هم بهانه ها برای فشار و تحریم را از دست رقبای بین المللی خارج نماید.
3/1- احترام متقابل به آمریکا و تلاش برای تعامل بیشتر با اروپا: حسن روحانی یکی از مهمترین حامیان مذاکره با آمریکا در رقابتهای انتخاباتی بود. او در این زمینه اظهار داشت: «در شرایط کنونی باید شرایط فعلی را به دقت مورد ارزیابی قرار داد و در صورت اقتضا از مذاکره و گفت و گوی دو جانبه با آمریکا پرهیز نکرد.» علاوه بر آن، در چهارچوب فکری دولت اعتدال، اروپا اهمیت زیادی دارد، آنها فرصت های اروپا برای ایران را در اتخاذ موضع نرمتر نسبت به آمریکا در قبال موضوعات مرتبط با ایران، امکان بهره برداری از اختلافات میان اروپا و آمریکا، تنوع در روابط اقتصادی و فرار از انحصار چین میدیدند.
2- نتایج اتخاد استراتژی «تعامل سازنده با جهان»
دکتر محمدجواد ظریف و هیات مذاکره کننده هستهای با نقشه راه گفتمان دکتر روحانی وارد عرصه سیاست بینالملل به منظور عملی سازی و کاربردی کردن استراتژی دولت یازدهم و دوازدهم شدند. مقام معظم رهبری در خصوص تیم مذاکره کننده هستهای می فرمایند: «بنده هیئت مذاکرهکننده را هم امین میدانم، هم غیور میدانم، هم شجاع میدانم، هم متدین میدانم؛ این را همه بدانند.» فرمایش رهبر معظم انقلاب اسلامی را میتوان به این صورت تفسیر نمود که این تیم را نباید جاسوس و خائن و فراماسون نامید، اگر نقدی صورت می گیرد، براندیشه و کارآمدی آنها است.
انتخاب وزیر امور خارجه به عنوان مذاکره کننده ارشد، حاکی از نحوه نگرش شخص رئیس جمهور به مسئله هسته ای و اهمیت آن است. در این راستا برجام در 23 تیر 1394 میان ایران و 5+1 منعقد شد و بر اساس این توافقنامه که تاییدیه پایدار متعهدین آن را به همراه داشت، پرونده ایران از شورای امنیت مللمتحد، اتحادیه اروپا و ایالات متحده (تحریمهای ثانویه) خارج می شد.
اما با پیروزی ترامپ و ورود او به کاخ سفید، سیاست های خصمانه ترامپ علیه ایران شدت گرفت. ترامپ یک تیم ضد ایرانی متشکل از پمپئو، جان بولتون و برایان هوک و نیکی هلی را برای مهار ایران به خدمت گرفت و در 18 اردیبهشت 1397 خورشیدی، رسماً از برجام خارج و بازگشت تحریمها به صورت گذشته را اعلام کرد. برقراری فاز جدید از نظام های تحریم، بحران و تنش آفرینی در خلیج فارس و ترور سردار شهید سلیمانی در عراق و تمدید تحریمهای تسلیحاتی تنها بخشی از سیاست آمریکا در قبال ایران بود.
خروج ترامپ از برجام شوک بزرگی بر دولت روحانی وارد کرد و دولت را در شرایطی قرار داد که از یک طرف نمی توانست از آثار، پیامدها و دستاوردهای سیاستها و راهبردهای دولت اول خود در سالهای گذشته بهرهبرداری کند و از طرف دیگر از اراده لازم در دولت دوم به منظور انتخاب استراتژی جدید برخوردار نبود. دولت تا پایان کار خود نتوانستند از این شوک خارج شود. استراتژی و راهبرد جدیدی برای دولت بازتعریف نمایند. با حمله به منتقدین داخلی یا استراتژی ادامه راه برجام از طریق اروپا در فکر اصلاح روندها بود، ولی هیچگاه دستاوردی از این استراتژیها حاصل نشد.
نتایج سیاست خارجی مبتنی بر تعامل دولت روحانی بر اقتصاد ایران تجربه بدترین شرایط اقتصاد ایران بعد از انقلاب بود. تورم افسار گریخته، بیکاری، رکود، گرانی، بحران ارزی و بحران سکه، گرانی مسکن همه از نتایج رویکرد تعامل حسن روحانی در سیاست خارجی است. ارزش پول کشور سقوط کم سابقه ای را تجربه کرد. سفره مردم کوچکتر و قدرت خرید مردم پایین آمد. قیمت برخی از اجناس بیش از صددرصد افزایش یافت. بحران های اقتصادی در قالب اعتصابات و اعتراضات و همچنین بحرانهای زیست محیطی مانند خشکی دریاچه ها، کم آبی و خطر ریزگرد ها روز به روز فصل تازهای از مشکلات را برای کشور ایجاد می کرد، در چنین شرایطی بود که دولت انقلابی به قدرت رسید.
3- سیاست خارجی دولت سیزدهم
پایه اصلی سیاست خارجی دولت سیزدهم بازگشت به اصول سیاست خارجی نظام اسلامی و راهبردهای تنظیمی از سوی رهبر معظم انقلاب است. مبتنی بر این نگاه، مدیران دولت انقلابی که اعتماد بیش از حد دولت روحانی به غرب و بویژه ایالات متحده آمریکا را عامل مشکلات کشور میدانستند، در پرتو بررسی عمیق و دقیق علل و عوامل ناکارآمدی دولت قبل در سیاست خارجی، اولویت دستگاه دیپلماسی را بر «توازنگرایی در سیاست خارجی و ارتباط با کشورها» و «سیاست همسایگی» و ارتباط با همسایگان تغییر دادند.
اهمیت این مسئله زمانی بهتر درک می شود که بدانیم، حتی در دولت روحانی که اولویت سیاست خارجه بر توسعه با غرب در نظر گرفته شد، در هفت ماهه اول 1397 تعاملات دوجانبه «ايران- پاكستان» و «ايران- افغانستان» حدود 3.5 برابر كل صادرات ايران به 27 کشور عضو اتحاديه اروپا بود.
بر همین اساس، دولت سیزدهم برنامه ریزی در جهت توسعه روابط با کشورهای منطقه را طرح ریزی کرد و در مسیر رفع سوءتفاهمهای موجود گام برداشت. در این راستا، دکتر سید ابراهیم رئیسی در طول یک سال گذشته ۶ سفر خارجی انجام داد که نشان از برنامهها و اولویتهای تازه دولت در حوزه سیاست خارجی است.
1/3- توازنگرایی و توجه به شرق؛ دولت دکتر رئیسی نگاه به شرق را مورد توجه قرار داده است. عضویت ایران در سازمان همکاری شانگهای نقطه کلیدی استراتژی نگاه به شرق دولت سیزدهم است. بدون شک این عضویت تاثیرات مناسبی بر روابط ایران با کشورهایی مثل چین، روسیه و هند دارد و راه ورود به اقتصاد بینالمللی را برای ایران آسانتر میکند. این سازمان ۲۱ درصد از ذخایر نفت و ۴۶ درصد از ذخایر گاز جهان را در اختیار دارد. عضویت ایران شروع مناسبی بر توسعه روابط اقتصادی گسترده با چین و روسیه و دیگر کشورهای شرق میباشد.
برخی از اصلاح طلبان و ضد انقلاب خارج نشین تلاش کردند تا با تبلیغات دروغین دولت را متهم به شرق گرایی مطلق و حرکت در خلاف راهبرد اساسی سیاست خارجی جمهوری اسلامی یعنی شعار «نه شرقی، نه غربی» کنند، اما با مطالعه دقیق سیاست خارجی دولت متوجه می شویم که دولت همزمان با تلاش در جهت توسعه روابط با شرق، به غربیها بیتوجهی نکرده است. به عبارت دیگر، دومین استراتژی اصلی دولت را نباید شرقگرایی بلکه باید «توازن در روابط با دیگر کشورها» تعریف کرد. دکتر رئیسی در این خصوص معتقد است:«حرف ما این است که در روابط خارجی باید توازن برقرار شود. در گذشته نگاه به غرب در عرصه سیاست خارجی سنگین شد و کشور معطل امید به دستان غربیها شده بود.»
دولت انقلابی در راستای سیاست «توازن گرایی» و همزمان با توسعه روابط خود با کشورهای همسایه و شرق، مذاکرات احیای برجام را با وجود تمام قوتها و ضعفهایی که بر اصل برجام مترتب بود، با جدیت پیگیری کرد. دولت جدید نگاه متفاوتی به اهمیت، روند و حتی دستاوردهای مذاکرات هستهای داشت و آن را به مسئله اصلی و اول سیاست خارجی جمهوری اسلامی تبدیل نکرد.
اما به طور جدی تیم مذاکره کننده و حتی شخص رئیسجمهور مذاکرات برجامی را دنبال میکردند. به گونهای که آقای رئیسی در اقدامی نادر که حاکی از اهمیت قائل شدن به موضوع است، اجازه تماس مستقیم به مذاکرهکننده ارشد پرونده هستهای با شخص خود را در صورت ضرورت صادر کردند. با همه این توجهها، دولت سیزدهم به منظور تقلیل آثار و پیامدهای اقتصادی برجام بر زندگی مردم، اجازه ندادند موضوع هستهای و مذاکرات وین به مسئله اصلی کشور به جهات اقتصادی، رسانهای و سیاسی تبدیل شود و اصطلاحا اقتصاد و معیشت مردم را شرطی نماید.
در واقع، دولت انقلابی با مجموعه اقداماتی همچون استراتژی توازن در روابط خارجی، حذف ارز 4200 تومانی، همراهی با نهادهای اقتدارآفرین و واکنش هوشمندانه به طرف غربی فهماند برجام تنها راه کشور برای حل مشکلات کشور نمیباشد. با این استراتژی تلاش کرد تا در ادامه روند مذاکرات برجامی اصل برگشت پذیری، اصل لغو تحریم ها، اصل راستی آزمایی را مورد توجه قرار دهد و در صورت نهایی و منتج به نتیجه شدن مذاکرات، تحریم های ظالمانه علیه ملت ایران لغو شود.
2/3- سیاست همسایگی و ارتباط با همسایگان؛ بررسی سفرهای رئیس جمهور نشان می دهد که هر کدام از این سفرها با برنامه ریزی قبلی صورت گرفته و به بار نشستن دستاوردهای آن نیاز به مدت زمان بیش از یک سال دارد. در ذیل به برخی از موارد آن اشاره می شود:
1- در سفر دکتر رئیسی به روسیه توافقات مهمی در خصوص همکاریهای حوزه بالادستی نفت و گاز، ترانزیت و نیروگاهی در دستور کار قرار گرفت. در این سفر هدف گذاری شد تا سطح تجارت دو کشور به ۱۰ میلیارد دلار ارتقا یابد.
2- دولت انقلابی در سفر به تاجیکستان موضوع عضویت دائم جمهوری اسلامی ایران در سازمان همکاری شانگهای را به صورت جدی پیگیری کرد. سازمان امنیتی همکاری شانگهای در سال های اخیر حوزه فعالیت خود را به سمت تعاملات اقتصادی و فرهنگی گسترش داده است. امروزه اجلاس وزرای اقتصادی، روسای بانک مرکزی، وزرای مخابرات و وزرای فرهنگ کشورهای عضو در این سازمان برگزار میشود.
3- احیای روابط سطح بالا با تاجیکستان اتفاق دیگری است که در این سفر انجام گرفت. در حاشیه حضور آقای رئیسی و هیأت همراه در تاجیکستان، ملاقاتهای سطح بالایی میان آقای رئیسی و وزیر خارجه تاجیکستان و مقامات حاضر در اجلاس برگزار شد که میتواند تأثیرات خوبی را در توسعه روابط کشورمان داشته باشد. اهمیت این سازمان زمانی بهتر درک می شود که بدانیم برخی از اعضای سازمان با تحریمهایی از سوی کشورهای غربی و آمریکا مواجهه هستند.
4- دکتر رئیسی در سفر به ترکمنستان، قرارداد سوآپ گازی با ترکمنستان و آذربایجان را امضاء کرد. این قرارداد در ابعاد اقتصادی، سیاسی و ترانزینی برای ایران حائز اهمیت است.
5- دولت انقلابی در سفر به قطر همکاریهای دوجانبه در ابعاد مختلف اقتصادی، تجاری، امنیتی، سیاسی، فرهنگی و اجتماعی را هدفگذاری نمود. ایجاد مرکز تجاری با همکاری ایران و قطر، مذاکرات درخصوص بازدید سران قطری از دستاوردهای دانش بنیان ایران، تفاهماتی برای ایجاد واسطههایی بین ایران، هند، قطر و کشورهای آفریقایی توسعه همکاری های دو کشور در زمینه های استاندارد و گمرک تنها بخشی از دستاوردهای سفر به قطر بوده است.
نتیجهگیری
دولت انقلابی با هوشمندی و بهره برداری از تجربه دولت قبل در موضوع مسائل خارجی ورود کرده است و با تحرک و پویایی توانست، به دستاوردهای مهمی دست یابد. «ارتباط با همسایگان» یا «سیاست همسایگی» استراتژی مهم دولت سیزدهم است. اهمیت این مسئله زمانی بهتر درک می شود که بدانیم در هفت ماهه اول 1397 تعاملات دوجانبه «ايران- پاكستان» و «ايران- افغانستان» حدود 3.5 برابر كل صادرات ايران به 27 کشور عضو اتحاديه اروپا بوده است. در راستای این سیاست رئیس جمهور در یک سال گذشته به کشورهای روسیه، تاجیکستان، ترکمنستان و قطر سفر دیپلماتیک داشته است و در جهت توسعه روابط به توافقات خوبی دست یافته است.
دولت انقلابی در کنار سیاست ««ارتباط با همسایگان»، استراتژی «توازن در روابط خارجی» را نیز در برنامه خود قرار داد. آنها از یک طرف عضویت ایران در سازمان همکاری شانگهای را مد نظر قرار دادند تا از این طریق به روابط اقتصادی ایران با روسیه و چین و هند توسعه یابد و از طرف دیگر مذاکرات برجام را ادامه دادند تا از این بتوانند موجبات لغو تحریم ها را فراهم نماید، در این میان نکته ای بسیار اهمیت دارد، نیاز دولت به فرصت و بازه زمانی بیشتر تا بتواند حاصل زحمات خود را برداشت کند و اقتصاد و معیشت مردم از سیاست های مطلوب دولت تاثیر بپذیرد.