دولت محافظهکار هند در زمینه سیاست خارجه با دشواریهای بسیاری روبهرو است؛ اختلاف ادامهدار با پاکستان، روابط با چین، قدرت گرفتن طالبان در افغانستان و چالشهای امنیتی کوچک و بزرگ که هر کدام به نحوی بر سیاستگذاری در این کشور پهناور و پرجمعیت تاثیر میگذارد.
آنچه در پی میآید گفتوگوی خبرنگار ایلنا با سه عضو اندیشکده «بنیاد تحقیقاتی آبزرور» در زمینه این چالشهاست. «سوشاینت سارین» پژوهشگر ارشد در این اندیشکده است و در زمینه تروریسم و پاکستان تحقیق میکند. «ناندان اونیکریشنان»، پژوهشگر حوزه اوراسیا و روابط بینالملل است. «هارش وی. پانت» نیز معاون اندیشکده آبزرور و پژوهشگر در زمینه روابط بینالملل است.
تروریسم و بنیادگرایی یکی از نگرانیها و مسائل مهم در خاورمیانه و شبهقاره است. در پی توهین به پیامبر اسلام (ص) از سوی یک نماینده پیشین هندی طی ماههای گذشته اعتراض زیادی از سوی مسلمانان سراسر جهان به این مسأله صورت گرفت. «نیپور شارما» نماینده سابق حزب حاکم هند در مناظرهای تلویزیونی اظهارات توهینآمیزی را نسبت به پیامبر اکرم (ص) مطرح کرد. اظهارات موهن وی باعث محکومیت دیپلماتیک هند توسط کشورهای مسلمان از جمله ایران، عربستان و امارات شد. همچنین تعدادی از کشورها سفیران هند را برای اعتراض شدیداللحن احضار کردند. در واکنش به این اظهارات توهینآمیز، القاعده، هند را به حملات تروریستی تهدید کرد و گفت که این کشور باید منتظر اقدامات تروریستی با مشارکت بمبگذاران انتحاری در دهلی، بمبئی و همچنین ایالتهای اوتار پرادش و گجرات باشد. این در حالی است که مدتی پیش نیز شاهد سالگرد به قدرت رسیدن طالبان در افغانستان بودیم. سطح تروریسم در کشورهای منطقه، از جمله هند را با توجه به تحولات اخیر چه میدانید؟
سوشاینت سارین: شکی نیست که مسأله تروریسم عنصری مهم در منطقه است و تحولات یک سال گذشته خود گواهی واضح در این خصوص است. تا جایی که به القاعده مربوط میشود دیگر عملا چیزی به نام این سازمان وجود ندارد. البته هستههای خاموش این سازمان تروریستی همچنان وجود دارند و نباید آنها را نادیده گرفت. همچنین از یاد نباید برد که تلاشهایی از سوی القاعده صورت گرفته تا عضوگیری در آن افزایش یابد.
این در حالی است که ایالات متحده آمریکا در اواخر ماه جولای اعلام کرد که «ایمن الظواهری» سرکرده القاعده را در حمله هواپیمای بدونسرنشین در کابل کشته است. مقامهای آمریکایی گفتند که او در بالکن محل اقامتش در منطقه شیرپور کابل در یک حمله دقیق هدف قرار گرفت و کشته شد. این حمله از نظر بسیاری ضربهای کاری به بدنه القاعده و سازوکار آن بود. با این همه، هنوز شاهد پروپاگاندای القاعده هستیم و نمیتوان المانهایی را که بالا از آنها حرف زدم، نادیده بگیریم. این مشابه پروپاگاندایی است که داعش پیشتر با آن عضوگیری میکرد و تلاش داشت هیمنه خود را بهوسیلهاش حفظ کند.
بنابراین به نظر ما القاعده همچنان تهدیدی برای شبهقاره هند محسوب میشود؟
سوشاینت سارین: در زمینه توانایی برای انجام عملیات و قدرت اجرایی القاعده، به نظرم قدرت این سازمان بهشکل قابلتوجهی کاهش داشته است. آنها کوشیدند در کشمیر دست به اقداماتی بزنند اما جلوی آن گرفته شد. القاعده و داعش قدرت اجرایی چندانی در هند ندارند. اما آیا این بدان معناست که باید آنها را کاملا نادیده بگیریم؟ خیر! به نظر من، چشمانداز تروریسم رو به وخامت گذاشته است. نگاه من این است که افغانستان بار دیگر به مرکز تروریسم بدل خواهد شد و گمان نمیکنم که هیچ یک از کشورهای اطراف از این مسأله ایمن باشند. به نظرم این مسأله هم تهدیدی جهانی خواهد بود و هم منطقهای. به نظر من، افغانستان بدل به مکانی امن برای تروریسم شده است.
به نظرم پرسشی که بسیاری از کشورها باید از خود بپرسند این است که آیا میخواهند دولتی به رهبری طالبان قدرت بیشتری گرفته و از ثبات برخوردار شود؟ آیا این به نفع هند و ایران و پاکستان است؟ به نظر من، چنین نیست. به نظرم این مسأله یک تهدید است. همه کشورها به نحوی روابطی با طالبان برقرار کرده و به آنها باج دادهاند و معتقدم که همه در آینده از این کار پشیمان خواهند شد. همین الان هم برخی کشورها به چنین دیگاهی رسیدهاند، برای مثال پاکستان و دلیلش هم این است که آنها بیشترین دخالت را در وضعیت این کشور دارند.
بنیادگرایی و افراطگرایی در کشوری چون هند صرفا به تفکرات گروههایی چون القاعده خلاصه نمیشود. برای مثال، در بخشهای شرقی و مرکزی هند شاهد حضور شبهنظامیان تندرو ناکسالایت هستیم. نظر شما درباره این شکل از افراطگرایی چیست و آیا نزاع دولت هند با این شبهنظامیان به پایان رسیده است؟
سوشاینت سارین: به نظرم این قضیه کموبیش کنترل شده است. دیگر خبر چندانی درباره حملات ناکسالایتها به گوش نمیرسد. به نظر من این قضیه یکی از موفقیتهای دولت «نارندرا مودی»، نخستوزیر هند بوده است. طی هفت سال گذشته، دولت مودی موفق به کنترل و کاهش تهدید این گروه شده است. البته باید بگویم که به نظر من این گروه هیچگاه از محبوبیت برخوردار نبود. البته نمیشود گفت که گروههای تروریستی محبوبیت چندانی دارند. با این همه، تهدید و نگرانیای که از جانب این گروه وجود داشت کموبیش فروکش کرده است.
ناندان اونیکریشنان: اصولا ناکسالایتها تهدیدی نبودند که منجر به نابودی یا چندپارگی هند شوند. بنابراین در زمینه بُرد و میزان تاثیر آنها نباید اغراق کرد. ما آنچنان آنها را تهدیدی به حساب نمیآوریم. البته باید اعتراف کرد که نابرابری در هند موضوع مهمی است و توسعه به میزان یکدست در هند به یک اندازه نبوده و برخی مناطق با عدم توسعه دستوپنجه نرم میکنند. همچنین نباید نقش چالشها و تنشهای اقتصادی و سیاسی را نیز نادیده گرفت. اما نکته مهم این است که دولت مودی تلاش دارد با رویکردی درخور این مشکلات را رتق و فتق کند. به نظرم، دولت در این زمینه موفقیتهایی نیز داشته است.
تنشهای مرزی میان هند و چین همچنان ادامه دارد و دو طرف یکدیگر را به کارشکنی در زمینه رسیدن به یک راهحل جامع متهم میکنند. برای مثال، روز پنجشنبه وزارت دفاع چین طی بیانیهای به رزمایش مشترک هند و آمریکا در مرز با این کشور واکنش نشان داد و آن را محکوم کرد. از سوی دیگر، طی روزهای گذشته نیز «وانگ ونبین» سخنگوی وزارت خارجه چین طی نشستی خبری از دهلی خواست تا مسیر درست را در زمینه بهبود روابط با پکن پیش بگیرد. نظر شما در زمینه این تنشهای مرزی چیست و باید منتظر چه نتیجهای در این زمینه باشیم؟
هارش وی. پانت: در حال حاضر، تنشهای مرزی با چین مهمترین موضوع برای هند است. طی یکی دو سال اخیر نیز شاهد تنشهای بسیاری در مناطق مرزی بودیم. تا زمانی که چین این مسأله را حل نکند، بهبود روابط میان دو کشور چندان خوشبینانه به نظر نمیرسد. به نظر من، هند در این زمینه عقبنشینی نخواهد کرد و پکن باید رویکردی کاملا متفاوت پیش بگیرد تا دهلینو را برای بهبود روابط قانع کند. اما متاسفانه موضع دولت چین این است که طرف آنها هیچ مسئولیتی برای بهبود اوضاع نداشته و این طرف هندی است که باید قدم پیش بگذارد. بنابراین حلوفصل این مشکل آسان نخواهد بود. با این همه، روابط اقتصادی میان چین و هند بهرغم این اختلافها ادامه دارد و حتی افزایش هم یافته است.
ناندان اونیکریشنان: این را نیز باید اضافه کرد که گرچه اختلاف میان دهلینو و پکن بسیار جدی و مهم بوده و حل آن نیز دشوار است، اما نباید بهبود اوضاع را ناممکن دانست. حدس من این است که طی یک سال آینده به راهحلی در این زمین خواهیم رسید. البته این راهحل نمیتواند همه مشکلات را میان دو کشور حل و فصل کند. بنابراین اینگونه نیست که همهچیز گلوبلبل خواهد شد، اما تنش فعلی به نظرم طی یک سال آینده کمتر خواهد شد. اما این بدان معنا نیست که همهچیز به گذشته خواهد بازگشت. بنابراین ممکن است شاهد افزایش روابط در سطوح مختلف از جمله در زمینه اقتصاد باشیم اما وضعیت مثل روز اول نخواهد بود. این اتفاق زمانی خواهد افتاد که چارچوبی گسترده برای حل تمامی اختلافها ایجاد شود.