انتشار همزمان دو ادعا درباره درگذشت امام خمینی و فرزندش سید احمد خمینی، خانواده فرزند بنیانگذار انقلاب اسلامی و مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام را به شکایت و صدور بیانیه وادار کرد.
دیروز حسین دهباشی، مستندساز، در توئیترش اعلام کرد بابت مطلبی که پیشتر درباره علت درگذشت احمد خمینی نوشته بود در دادگاه تجدیدنظر به شش ماه حبس تعزیری محکوم شده است.
او ۱۶ بهمن ۱۴۰۰ توئیتی منتشر و بلافاصله آن را حذف کرد که عکسی بود از امام خمینی در حال پیاده شدن از پلکان هواپیما در ۱۲ بهمن ۱۳۵۷ و علت درگذشت حاضران آن عکس را نوشته بود: ابوالحسن بنیصدر مرگ در فرانسه، صادق طباطبایی مرگ در آلمان، حسن لاهوتی مرگ در اوین، صادق قطبزاده اعدام، مرتضی مطهری ترور و احمد خمینی، مرگ با مصرف بیرویه.
از حسین دهباشی دو شکایت مطرح شد. یکی از طرف مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی(ره) و دیگری از طرف خانواده. اولی را دادگاه به علت اینکه مدعی بود مؤسسه نمیتواند از طرف سید احمد خمینی شکایت کند رد کرد، ولی شکایت دوم را وارد دانست و آن را بررسی کرد.
پایگاه اطلاعرسانی جماران وابسته به مؤسسه تنظیم و نشر امام خمینی(ره) چند روز پس از انتشار این توئیت، در یادداشتی حسین دهباشی را متهم کرد که به سید احمد خمینی «نسبت ناروا» زده و نوشت: «پست او با حجم سنگین اعتراض دنبالکنندگانش همراه شد تا جایی که او به حذف مطلب خود اقدام کرد. البته بعد در جواب یکی از معترضین این سخن باطل را به مرحوم آیتالله هاشمی رفسنجانی نسبت داده است. انتسابی که امروز توسط فرزند آقای هاشمی به شدت رد شد. البته دهباشی درصدد توجیه سخن برآمده و نوشته که شاید مراد، «مصرف بیرویه داروهای مختلف که مربوط به بیماری های مختلف» بوده است! و اضافه کرده که «برخی دوستان بالا» که «از قبل با او مرتبط بودهاند»، از او خواستهاند که پست خود را حذف کند.»
این سایت در مطلب دیگری با «وهنآلود و توهینآمیز» خواندن توئیت دهباشی، علت شکایت از او را اینطور توضیح داد: «بسیاری از رسانههای معاند و مخالف صرفاً با توجه به سوابق تاریخپژوهی ایشان، ادعای مذکور را همچون سندی قطعی و ناگفته قلمداد نموده و مورد بحث و تحلیل قرار دادند و برخی نیز به تبع آن، اقدام به تمسخر، تحقیر و توهین نسبت به مرحوم یادگار امام کردند. اگرچه دهباشی وقتی خود را با خیل معترضان مواجه دید، مجبور به حذف توئیت خود شد و حتی در برخی کامنتهای رد و بدل شده، به توجیه کلام خود که میتوان آن را حمل بر بازگشت ضمنی از ظاهر عبارت خود دانست، اما تاکنون از اعلام صریح دیدگاه و اصلاح روشن سخن خود و اعلام اعتذار اجتناب کرده است و با توجه به سابقهٔ تاریخپژوهی وی و اینکه در مواردی، گفتهها و تاریخنگاریهای امثال او، ممکن است همچون سندی دانسته میشود، در صیانت از تاریخ، ضرورت دارد تا تکلیف مدعای ایشان در مورد یادگار امام، روشن شود.»
درگذشت احمد خمینی به روایت هاشمی رفسنجانی
دفتر نشر معارف انقلاب که ناشر آثار آیتالله اکبر هاشمی رفسنجانی است در واکنش به ادعای انتساب دلیل فوت احمد خمینی به هاشمی با صدور اطلاعیهای توضیح داد که: «اخیرا مطلبی در فضای مجازی در رابطه با علت درگذشت یادگار امام راحل، مرحوم حجتالاسلاموالمسلمین حاج احمد خمینی و نسبت دادن آن به آیتالله هاشمی رفسنجانی طرح گردیده است که صحیح نمیباشد. آیتالله هاشمی رفسنجانی جزئیات بیماری و درگذشت یادگار امام راحل را در خاطرات خود مرقوم کردهاند.»
نشر معارف انقلاب سپس بخشهایی از روزنوشتهای آیتالله هاشمی رفسنجانی در اسفند ۱۳۷۳ را منتشر کرد که بازه زمانی بستری شدن سید احمد خمینی تا درگذشت اوست:
یکشنبه ۲۱ اسفند سال ۱۳۷۳
جلسه تنظیم بازار داشتم، تصمیماتی گرفتیم، در اثنای جلسه خبر رسید که حاج احمد آقا بیهوش شده و در بیمارستان است، جلسه را زودتر تمام کردم و به جماران، بیمارستان بقیهالله، مجاور منزلمان رفتم. دکترها گفتند، مغز به کلی از کار افتاده و امید علاج کمتر از یک درصد است. با همسرشان فاطمه خانم صحبت کردم. گفت دیشب تا ساعت دو و نیم بامداد حالشان طبیعی بوده و بعد خوابیده است. ظهر از ساعت دوازده تا دو و نیم در منزل جواد – اخالزوجه – بوده و ساعت شش بامداد، مطابق معمول خواب بوده … و ساعت هشت که به سراغشان رفتیم، … از هوش رفته بودند، دکتر خبر کردیم و به بیمارستان منتقل شدند. دکترها با شوک و تنفس مصنوعی، قلب را به کار انداختند و فشار خون به شش رسیده بود. با درخواست خانواده و موافقت آیتالله خامنهای، دکتر از لندن احضار شده است…
شام میهمان آیتالله خامنهای بودم، درباره حادثه احمدآقا و احتمالات آینده و سفرم به پاکستان صحبت کردیم، ایشان نگران وضع امنیت سفرند، ساعت نه و نیم شب به خانه آمدم، عفت از پیش خانواده امام آمده بود، وضع پریشان آنها را گفت. گفتم از سفر پاکستان منصرف شود. به بیمارستان رفتم وضع مثل گذشته است، فشار خون با دارو دو درجه بالا رفته است.
دوشنبه ۲۲ اسفند
ساعت هفت برای عیادت احمدآقا به بیمارستان رفتم، کمی امیدوار شدهاند. دکتر بیهوشی از لندن آمده و گفته مواردی هست که بعد از چند روز هم مغز به فعالیت برگشته است. فشار خون هم به ده رسیده بود. ولی عوارض منفی جسمی بروز کرده است.
سهشنبه ۲۳ اسفند
از تهران خبر دادند وضع احمد آقا فرقی نکرده است… شب تلفنی با عفت صحبت کردم، گفت وضع احمدآقا بد است.
چهارشنبه ۲۴ اسفند
خبر آمد که وضع حال احمدآقا رو به وخامت میرود و اگر فوت کند، فردا تشییع جنازه است.
پنجشنبه ۲۵ اسفند
دیشب پس از ورود به تهران به بیمارستان بقیهالله برای عیادت حاج احمدآقا رفتیم، حالشان خوب نیست. در اثر تزریق مایعات خیلی ورم کرده، به خانه رفتم و حدود ساعت یک بعد از نیمهشب خوابیدم، عفت هم تازگی از منزل امام برگشته بود و گفت خانواده امام خیلی ناراحتند.
ساعت هشت صبح باز به بیمارستان رفتم وضع مثل سابق است، دکترها با دیالیز درصدد کم کردن ورماند و امیدی ندارند. فقط بحث چند ساعت مطرح است.
جمعه ۲۶ اسفند
رادیوی ماشین در ساعت حدود چهار و نیم خبر فوت احمدآقا را داد و همه را غمگین کرد… ساعت یک بامداد به خانه رسیدم، عفت هم از منزل امام آمده بود.
شنبه ۲۷ اسفند
اول وقت، برای تسلیت به خانواده امام به منزل امام با عفت و فائزه رفتیم، همسر امام، مادر احمدآقا گریه کرد و اظهار افسردگی شدید نمود، همشیرهها و همسرش گریه کردند، من هم بیاختیار گریه کردم، سپس تسلیتشان دادم و توصیه به بردباری کردم، حسن فرزند احمدآقا را توصیه به تحصیل و توجه به امور خانواده نمودم، جمعی از اعضای بیت امام هم آمده بودند. از آنجا برای تشییع جنازه به دانشگاه تهران رفتم، آیتالله خامنهای هم آمدند، به امامت ایشان نماز میت را خواندیم … مراسم تشییع احمدآقا را از تلویزیون دیدم، فوقالعاده باشکوه است، اجتماع مردم خیلی بیش از حد انتظار است.
یکشنبه ۲۸ اسفند
برای جلسه فاتحه احمدآقا به مرقد امام رفتم، آقای فلسفی منبر رفت… شب به خانه آمدم محسن و حمید اینجا بودند، درباره شایعات مربوط به مرگ حاج احمدآقا صحبت بود، خیلی شایعات نادرست به خاطر مرگ نابهنگام وجود دارد و به نظر میرسد ضدانقلاب در پشت شایعات نادرست باشد و رادیو اسرائیل هم شیطنت مینماید.
فراز و فرودهای پرونده شکایت
عباس سلیمینمین، مدیر دفتر مطالعات و تدوین تاریخ ایران روز ۲۰ بهمن ۱۴۰۰ در گفتوگویی با خبرگزاری تسنیم، توئیت دهباشی را به «مخالفان دیرینه سید احمد خمینی» مرتبط دانست و با تاکید بر اینکه «باید چهره احمد آقای خمینی تطهیر شود»، گفت: «احمد خمینی نشان داد که از قدرت پدرش هیچ استفادهای نمیکند چرا که امام در تاریخ ایران به صورت بیسابقهای دارای قدرت و منزلت در پیش ملت بود و پسرش به راحتی میتوانست از این قدرت سوءاستفاده کند اما هیچ سوءاستفادهای نکرد. ضدیت آنها با احمد آقای خمینی قابل فهم است، اما در مورد این فرد که تلاش دارد وارد بحثهای تاریخی شود نمیدانم چه انگیزهای دارد. اما میتوانم برادرانه این توصیه را بکنم که کسی که میخواهد وارد مباحث تاریخی شود اولین چیزی که باید رعایت کند مستند صحبت کردن است و درصدد تخریب شخصیتها به صورت ناروا برنیاید چون گناه بزرگی است.»
روز ۶ فروردین ۱۴۰۱ عباس سلیمینمین خبر داد که دادستان نسبت به قرار منع تعقیب صادر شده اعتراض داشته و به همین دلیل پرونده را به دادگاه ارجاع داده است. او در نامهای به حجتالاسلام غلامحسین محسنی اژهای، رئیس قوه قضائیه که خبرگزاری ایسنا منتشر کرد، نوشت که «قرائن گواه بر آن دارد که مشتکیعنه (حسین دهباشی) به بهانه اینکه شاکی وی را مجهولالمکان معرفی کرده، به دادسرا احضار نشده، حال آن که نشانی وی به راحتی با استعلام از مراجع ذیربط، برای بازپرس محترم دستیافتنی بود! حضور مشتکیعنه در شعبه رسیدگیکننده قطعا کمکی موثر به روشن شدن پرونده و قابلیت انتساب جرم به وی بود، زیرا در پاسخ به سؤال بازپرس، مجبور بود که مراد و منظور خود را از مرگ یادگار حضرت امام (مرحوم سید احمد) ناشی از «مصرف بیرویه»، روشن سازد.»
در نامه سلیمینمین به نکته دیگری اشاره شده است: «در رای منع تعقیب صادره در ذیل اتهامها «توهین به اشخاص عادی» قید شده است. مرحوم حاج سید احمد خمینی به عنوان امین امام و ملت ایران، نقش بیبدیلی در دوران رهبری امام ایفا کرد و زندگی کوتاه وی بعد از وفات پدر بزرگوارش بر منزلتش به عنوان الگو افزود زیرا این عزیز به گونهای زیست که بر تمامی شایعات بدخواهان داخلی و خارجی در زمینه قدرتطلبی، مهر ابطال زد. بنابراین به کارگیری کلمات و انتسابات در مورد این سرمایه اجتماعی متفاوت با افراد عادی است.»
دهباشی در پاسخ به سلیمینمین نوشت که «بازپرس محترم اینجانب را – مطابق روال معمول – به دادسرا احضار و تفهیم اتهام و اخذ توضیح نموده و ادعایتان مبنی بر مجهولالمکان بودن و عدم احضار نگارنده نادرست است. علیرغم دفاعیات اینجانب، دادسرای محترم فرهنگ و رسانه، پرونده را به دادگاه ارجاع داده و تاکنون قراری مبنی بر منع تعقیب صادر نشده است.»
دفتر مطالعات و تدوین تاریخ ایران که سلیمینمین مدیر آن است در پاسخ به دهباشی نوشت که «نقد حکم انشاء شده توسط بازپرس محترم دقیقا مستند به متن قرار منع تعقیب ارسالی ایشان برای شاکی است از جمله در مورد ذکر مجهولالمکان بودن مشتکیعنه که به صراحت نشان از عدم احضار متهم دارد.»
روز ۱۰ اردیبهشت ۱۴۰۱ مرکز رسانه قوه قضائیه اعلام کرد: «در خصوص قرار منع تعقیب صادره برای اتهامات انتسابی به حسین دهباشی در پرونده شکایت شاکی از جانب بیت امام(ره)، این قرار توسط دادگاه کیفری دو تهران نقض و پرونده با صدور قرار جلب دادرسی برای انجام پارهای تحقیقات به دادسرای تهران اعاده شده است. در ماه گذشته نیز دادستان تهران به قرار صادره در مورد اتهامات انتسابی به حسین دهباشی اعتراض کرده بود.»
روز اول مرداد حسین دهباشی به جرم «اهانت به مرحوم سید احمد خمینی(ره)» در دادگاه کیفری به ۶ ماه حبس تعزیری محکوم شد. شاکی مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی(ره) به ریاست حجتالاسلام سید حسن خمینی بود. روز ۲۶ مرداد دادگاه تجدیدنظر حکم دادگاه درباره اهانت حسین دهباشی به احمد خمینی را تائید و او را به ۶ ماه حبس تعزیزی محکوم کرد.
جدال بر سر «مصرف بیرویه»
دهباشی در توئیتی نوشته که دادگاه تجدیدنظر تنها دو روز پس از اعتراض به حکم قبلی به صورت غیابی و بدون دعوت از متهم یا وکیل او تشکیل و ابلاغ محکومیت کرد. به نوشته او «دادگاه این استدلال که عبارت «مصرف بیرویه» معادل کلمه «اوردوز» است را نپذیرفت.» دهباشی پرسیده «برای نگارنده کماکان این پرسش باقی است که با توجه به شکایت یادگار یادگار مرحوم امام راحل و رای عدلیه در خصوص نادرست خواندن مطلب اینجانب، علت درست درگذشت مرحوم چیست و چرا پس از گذشت سی سال کماکان پنهان مانده است؟»
دهباشی لایحه دفاعیه و حکم دادگاه تجدیدنظر (به تاریخ ۲۲ مرداد ۱۴۰۱) را منتشر کرده است. در لایحه دفاعیه آمده که «دادگاه اخیر در بند ۱ دادنامه خود ذکر کرده که از عبارت «مصرف بیرویه»، معنای «مصرف بیرویه مواد مخدر» استنباط میشود که اولا مطابق تعریف رایج، «مصرف بیش از حد یا بیشمصرفی (واژه مصوب فرهنگستان زبان و ادب فارسی» یا اوردوز (به انگلیسی: Overdose) به «استفاده آگاهانه یا ناآگاهانه هر نوع مواد، اعم از دارو در مقادیر بزرگتر از توان متابولیک بدن گفته میشود که ممکن است بدن را به حالت سمی درآورده و مرگ را منجر شود» و مشخص است که منحصر به مواد اعتیادآور نیست. و ثانیا مطابق توئیتهای همزمان منتشره و نیز مطلب مندرج در تلگرام موکل، تصریح شده که به نظر برخی مطلعین و آنچنانکه تقریبا همه میدانیم – مرحوم احمدآقا در واپسین سالهای زندگی خود مبتلا به بیماریهای جسمانی مختلف بوده و محبور به استفاده از دارو و با عصا تردد مینمودند لذا احتمالا منظور مرحوم آقای هاشمی رفسنجانی از اوردوز ایشان، برهم خوردن نظم مصرف و مسمومیت ناخواسته دارویی بوده است که طبعا مصرف بیرویه در معنای «مسمومیت دارویی» خواهد بود.»
اما در حکم دادگاه آمده که «آنچه تجدیدنظرخواه در لایحه تجدیدنظرخواهی و دفاعیات بعملآمده در مرحله بدوی بدان تمسک جسته، رافع مسئولیت کیفری و سوءنیت مجرمانه وی در الفاظ مستعمله در توئیت اشاره شده که در عرف عامه حکایت از مصرف مواد ممنوعه و مخدره دارد نبوده.»
رسول آرامش، وکیل خانواده سید احمد خمینی امروز (۲۷ مرداد) در گفتوگو با ایسنا، به تشریح این حکم پرداخته و گفته: «دادگاهی که به شکایت مؤسسه نشر آثار امام(ره) رسیدگی میکرده، شاکی را فاقد سمت شناخته و قرار منع تعقیب صادر کرده و دادگاهی که به شکایت اعضای خانواده حضرت امام(ره) رسیدگی میکرده است، شاکی را ذیحق دانسته و به شکایت رسیدگی کرده و او را به اتهام نشر اکاذیب محکوم کرده است.»
به گفته او «این ادعای غیرمستند را به مرحوم هاشمی رفسنجانی نسبت داده است. با این حال، دادگاه به این ادعا هم رسیدگی کرده و صریحاً در رأی خود آورده است که چنین ادعای غیرمستندی اساساً موجّه و محکمهپسند نیست. ضمن اینکه ایشان در دادگاه به هیچ عنوان سندی مبنی بر اینکه آقای هاشمی چنین مطلبی را گفته باشد ارائه نکرد.»
خبرگزاری تسنیم نیز به نقل از یک منبع مطلع نوشته «دهباشی در هیچ کدام از دادگاهها سندی را ارائه نداده است. و اینکه مدعی است این مطلب را از آقای هاشمی شنیده دروغ است. چرا که هم خانواده آقای هاشمی رسما آن را تکذیب کردهاند و هم سندی بر مطلب خود ندارد. اگر جز این است مطلب آقای هاشمی را منتشر کند. دهباشی مرتباً مینویسد که چرا بیت امام(ره) علت فوت را اعلام نمیکنند؟ در حالیکه از همان روز اول رحلت یادگار امام علت مرگ ایشان سکته قلبی اعلام شده بود. و این مطلب در تمام این سالها توسط اطبا اعلام شده و گواهی پزشکی قانونی هم در این باره موجود است. از روز اول طرح این ادعای زشت از طرف دهباشی، بیت امام(ره) اعلام کرده بود که اگر ایشان رسماً حرف خود را پس بگیرد و اعلام کند که سندی در این باره ندارد از شکایت صرفنظر میکند.»
البته دهباشی اردیبهشتماه در توئیت خود نوشته بود: «صمیمانه و بار دیگر از دوستداران مرحوم یادگار امام راحل – از بابت آنکه مطلب مذکور باعث آزردگی خاطر ایشان گردید – دلجویی شده و پیشنهاد میشود از این پس – و مقدم بر شکایت از مورخین – شجاعانه و صادقانه خود در شفافیت حوادث تاریخی پیشقدم شده و راه بر شبهات مبهم و نادرست ببندند.»
این پرونده فعلا به مرحله تائید حکم ۶ ماه حبس تعزیری دهباشی رسیده ولی گفته شده که اگر او حرف خود را پس بگیرد، شاکیان نیز از شکایت خود میگذرند.
حمیدرضا نقاشیان در کنار امام خمینی
ادعای محافظ موقت: ترور امام خمینی
در کشاکش شکایت از حسین دهباشی در فقره ادعای درگذشت سید احمد خمینی، ادعایی درباره رحلت امام خمینی مطرح شد؛ این بار از جانب حمیدرضا نقاشیان که خودش را «محافظ امام» معرفی کرده بود و در مصاحبهای ویدئویی با شبکه اینترنتی «رهیافتگان» (که روز ۸ مرداد منتشر شد) مدعی ترور بیولوژیک رهبر انقلاب شد.
به گفته او: «در آن زمان چند عملیات برای ترور امام خمینی مطرح شده بود که خنثی شد. یکی از این عملیات، بمبگذاری کنار دیوار «بیت امام» بود، دیگری کودتای نوژه بود و عملیات دیگر هم قرار بود از سوی کشمیری انجام شود که بعدا مرتکب عملیات دیگری شد. کشمیری با یک چمدان طراحیشده همراه با رجایی آمده بود ولی وقتی بچههای حفاظت خواستند او را بازرسی کنند قهر کرد و رفت که بعدا مشخص شد میخواستند خانه امام را منفجر کنند.»
نقاشیان در پاسخ به این که چطور مطمئن میشدید از طریق غذا قرار نیست توطئهای علیه امام خمینی انجام شود، توضیح داد: «خودمان اول از آن غذا میخوردیم و آن را امتحان میکردیم. وقتی هم اعضای خانواده غذا درست میکردند که نگرانی نداشتیم. در موارد دیگر هم یا خودمان آشپزی میکردیم یا این کار را به افراد امین میسپردیم، مثلا در مدرسه علوی و رفاه، افراد امین آشپزی میکردند.»
او در ادامه مدعی وجود پروندهای درباره «ترور امام از طریق دارو» در وزارت اطلاعات شد: «من در دورهای روی این پرونده کار نسبتا سنگینی انجام دادم. در آن پرونده گفته میشود که امام با مشکل قلبی به بیمارستان رفت اما بعدا مشکل خونریزی معده شناسایی شد. آقای هاشمی نگذاشت این جریان افشا شود اما در آن پرونده گفته شده که حضرت امام را ترور کردند و به قتل رساندند.»
نقاشیان افزود: «داروهایی از طریق افرادی به عنوان رابط خریداری شده است. من از همه این افراد بازجویی کردم و متوجه شدم که آنها داروها را از طریق داروخانهای زیرپلهای در انگلستان تهیه کردهاند که این داروخانه قبل از آن وجود نداشته و برای این کار ایجاد شده و دوباره بعد از شهادت رهبر انقلاب تعطیل شده است. این عناصر را بازجویی کردیم و متن آن در پرونده موجود است.»
نقاشیان اضافه کرده که این مساله را در مصاحبه با خبرگزاری فارس گفته اما آنها صلاح ندانستند که منتشر کنند. خبرگزاری فارس در گفتوگویی با نقاشیان که ۲۰ بهمن ۱۳۹۹ منتشر کرده، او را اینطور معرفی کرده است: «نقاشیان بعد از شهادت استاد مطهری و بنا به درخواست حضرت امام وارد مأموریت جدیدی میشود و گروه فرقان را شناسایی و متلاشی میکند. او با شروع جنگ در سالهای دفاع مقدس، نقش مهمی در موفقیتهای جبهه و جنگ با عبور از سد تحریمهای سخت، تهیه ملزومات مورد نیاز جنگ در سالهای دفاع مقدس بر عهده میگیرد. کوتاه مدت در وزارت اطلاعات قصد خدمت میکند و سپس مأموریتهایی مهمتر را در وزارت کشور به عهده میگیرد و با جدایی از کارهای دولتی و برای جدا نشدن از محور مقاومت و انقلاب وارد حوزه فرهنگ شده و از سال ۱۳۶۶ تاکنون در بخش خصوصی در سمتهای متفاوت مدیریت در مؤسساتی مانند موسسه مطالعاتی صاحبالزمانی و موسسه هنر و ادبیات پارسی و موسسه سخنگستر با انتشار روزنامههای ایراننیوز و صبح اقتصاد فعال است.»
بلافاصله پس از انتشار ویدئوی مصاحبه نقاشیان، سایت جماران در خبری نوشت: «اخیرا ویدئویی در فضای مجازی منتشر شده که در آن، فردی که خود را محافظ امام خوانده است، ادعاهایی را در خصوص بیماری و رحلت رهبر کبیر انقلاب اسلامی بیان کرده است؛ شایان ذکر است که این فرد جز دوره کوتاهی در ابتدای ورود امام به ایران در سال ۵۷، در بیت امام و حفاظت از ایشان نقشی نداشته است و ادعاهایی که مطرح شده نیز به هر انگیزه و علت که بیان شده، سراسر کذب و بیپایه است.» جماران خبر داد که مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی درباره این موضوع در روزهای آینده بیانیهای منتشر میکند.
دفتر نشر معارف انقلاب، ناشر آثار آیتالله هاشمی رفسنجانی ۱۰ مرداد در اطلاعیهای اعلام کرد: «پیرو انتشار شایعهای در فضای مجازی توسط یکی از افراد در رابطه با ترور بیولوژیک امام خمینی و ادعای آگاه شدن آیتالله هاشمی رفسنجانی از این موضوع، به اطلاع میرساند این ادعا فاقد صحت بوده و برای نخستین بار پس از ۳۳ سال از رحلت امام خمینی تولید شده است و هیچگونه اشارهای به این موضوع در خاطرات و دستنوشتههای آیتالله هاشمی رفسنجانی وجود ندارد و فرایند پزشکی بیماری و رحلت امام خمینی طی سه دهه گذشته بارها توسط تیم متخصص پزشکی در رسانهها برای اطلاع افکار عمومی بیان شده است. لذا از رسانهها و فعالان مجازی خواهشمند است نسبت به طرح ادعاهای غیرمستند توسط افراد غیرمسئول حساسیت داشته باشند.»
نظر وزارت اطلاعات درباره پرونده ترور امام
۱۷ مرداد ایرنا در خبری نوشت: «به دنبال ادعاهای اخیر حمیدرضا نقاشیان مبنی بر وجود پروندهای در وزارت اطلاعات در مورد ترور بیولوژیک حضرت امام خمینی(ره) و به دنبال استعلام موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی(ره) از وزارت اطلاعات در این مورد، این وزارتخانه علاوه بر تکذیب رسمی اظهارات آقای نقاشیان، رونوشتی از نامه خود را به مقام قضایی ارسال نموده است. نقاشیان در مقطع رحلت حضرت امام خمینی(ره) یا پس از آن، هیچ مسئولیتی در وزارت اطلاعات نداشته است. ادعاهای کذب نقاشیان در انتساب خود به وزارت اطلاعات مسبوق به سابقه بوده و نامبرده در سالهای گذشته به اتهام «غصب عنوان وزارت اطلاعات» و عناوین مجرمانه دیگر، دارای چند پرونده در دستگاه قضایی میباشد.»
فردای آن روز مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی این اطلاعیه را صادر کرد:
«بسمه تعالی
در روزهای گذشته مصاحبهای در رسانههای مجازی از قول جناب آقای حمید نقاشیان منتشر گردیده بود که طی آن، ایشان مدعی احتمال ترور بیولوژیک حضرت امام خمینی(س) گردیده و بر وجود اسنادی در این باره در وزارت محترم اطلاعات نیز اشاره کرده بود. پایگاه خبری جماران در ابتدا با توجه به اسناد متقن موجود در موسسه تنظیم نشر آثار امام(س) این خبر را تکذیب کرد و در ادامه با استعلام از وزارت محترم اطلاعات و نیز گفتوگو با شخص جناب آقای نقاشیان جویای مدارک ایشان گردید.
وزارت محترم اطلاعات در پاسخ رسمی به این استعلام وجود هرگونه سندی در این باره را قاطعانه تکذیب نموده است و شخص آقای نقاشیان هم ضمن اشاره به اینکه آنچه مطرح کرده است صرفا یک احتمال ابتدایی بوده که دلیل روشنی برای اثبات آن موجود نیست، در ضمن مصاحبهای که در جماران منتشر میشود ادعای خود را تصحیح کرده است. در پایان لازم میدانیم همه علاقمندان به امام خمینی(س) و انقلاب اسلامی را از طرح سخنانی که از یک سو تاریخ انقلاب اسلامی را با تحریفهای جدی مواجه میسازد و از دیگر سو روح و عاطفه مردم شریف ایران را جریحهدار کرده و از جهتی دیگر دارای هیچگونه پشتوانه منطقی نبوده و مبتنی بر احتمالات ناصحیح و غیرمستند میباشد بر حذر داریم.»
با این بیانیه و مصاحبهای که وعده داده شده به زودی منتشر میشود، پرونده ادعای ترور بیولوژیک امام خمینی بسته شد؛ ادعایی که حتی سایت دویچهوله فارسی نیز در تحلیلی با اشاره به مصاحبه نقاشیان درباره فعالیتش در وزارت اطلاعات و کشور تا سال ۱۳۶۶ نوشته بود: «کسی که از سال ۶۶ در بخش خصوصی مشغول کار بوده، به نهادهای امنیتی و به پروندهای با این درجه از اهمیت نمیتواند دسترسی داشته باشد، چه برسد به این که متهمان آن را بازجویی کند.»