دانیل رزنر در فارین پالیسی نوشت: جنگ روسیه در اوکراین بسیاری از کشورها را مجبور کرد منافع ملی خود را به خطر بیاندازند. سفر جو بایدن، رئیس جمهور ایالات متحده به خاورمیانه در ماه گذشته، صدای بسیاری از منتقدان در واشنگتن را به دلیل ریاکاری او برانگیخت. بایدن علیرغم وعده مبارزات انتخاباتی خود مبنی بر تبدیل عربستان سعودی به یک کشور “مطرود”، در تلاش برای ورود نفت بیشتر به بازارهای جهانی، با محمد بن سلمان، رهبر واقعی عربستان دیدار کرد. برای بسیاری که از سیاست خارجی ایالات متحده سرخورده بودند، این رفتار او نشانهای از قربانی شدن ارزشهای اعلام شده آمریکا بر سر راه سیاست واقعگرایانه بود.
به گزارش سرویس بین الملل «انتخاب»، در ادامه این مطلب آمده است: البته ایالات متحده تنها دموکراسی نیست که دست به این بازبینی زده است. ارمنستان را در نظر بگیرید. به عنوان مدیر مشترک برنامه روسیه و اوراسیا در دانشکده حقوق و دیپلماسی فلچر در دانشگاه تافتس، اخیراً به آنجا سفر کردم تا با رهبران دانشگاهها و وزارت خارجه ارمنستان درباره مشارکتهای احتمالی ملاقات کنم. ارمنستان چارهای جز اتحاد با حکومتهای قدرتمند برای حفظ خودمختاری خود از همسایه ترکیه – متحد ناتو – ندارد. اکنون جنگ در اوکراین موقعیت مبهم ارمنستان را در قفقاز جنوبی پیچیده کرده است.
نتیجه آنکه به دلیل موقعیت جغرافیایی، با دو کشور تحت تحریمهای جهان یعنی روسیه و ایران دوست شدهاند.
ارمنستان با جمعیتی کمتر از ۳ میلیون نفر، کوچکترین کشور قفقاز است. آذربایجان، رقیب دیرینه آن، از نظر وسعت جغرافیایی و جمعیت حدود سه برابر بزرگتر است. برای درک اینکه ارمنستان چقدر کوچک است، در نظر بگیرید که بزرگترین جاذبه توریستی این کشور در داخل مرزهایش قرار ندارد: کوه آرارات – که طبق عهد عتیق جایی است که کشتی نوح به خشکی رسید – درست در بالای مرز ترکیه است.
اگرچه از داخل ارمنستان و از صومعه خور ویراپ میتوانید منظرهای از آرارات را ببینید، اما ارمنیان هنوز اجازه ندارند از مرز ارمنستان و ترکیه عبور کرده و در کوه پیاده روی کنند. این واقعیت بزرگترین چالش ژئوپلیتیک ایروان را برجسته میکند: روابط ارمنستان و ترکیه، از زمان استقلال بعد از شوروی در سال ۱۹۹۱، همیشه ضعیف بوده است.
حمایت ترکیه از آذربایجان، فراتر از نارضایتی قدیمی از نسل کشی ارامنه در سال ۱۹۱۵، وضعیت امنیتی ارمنستان را تا حد زیادی تضعیف کرده است. این دو جمهوری شوروی سابق، از زمان استقلال دو جنگ بر سر قره باغ کوهستانی با هم داشتهاند، سرزمینی در آذربایجان که ساکنان آن عمدتاً ارمنی هستند. ارمنستان در اوایل دهه ۱۹۹۰ در اولین جنگ پیروز شد، اما درگیری سال ۲۰۲۰ برای ایروان بد پیش رفت. جنگ پهپادمحور باکو، با استفاده از فناوری خریداری شده از ترکیه، منجر به از دست دادن کنترل بخش قابل توجهی از ارضی برای ارمنیان داخل این منطقه شد.
روسیه امضاء کننده میانجی آتش بسهایی بود که به هر دو جنگ قره باغ پایان داد. طبق توافقنامه ۲۰۲۰، نیروهای حافظ صلح روسی از کریدور لاچین – جادهای که ارمنستان را به قره باغ کوهستانی متصل میکند – تا سال ۲۰۲۵ محافظت خواهند کرد. جای تعجب نیست که روسیه قدرتمندترین کشور منطقه که با ارمنستان و آذربایجان ارتباط دارد، از دوران تزار تا امروز نقش واسطه بین دو کشور را ایفا کرده است. اما ارمنستان در دوران پس از فروپاشی شوروی با روسیه متحد شده و روابط آذربایجان با ترکیه را متعادل میکند. ارمنستان هم عضو سازمان پیمان امنیت جمعی (CSTO)، یک ائتلاف امنیتی به رهبری روسیه، و هم اتحادیه اقتصادی اوراسیا، یک بازار واحد متشکل از پنج کشور پس از فروپاشی شوروی است، در حالی که آذربایجان عضو هیچکدام نیست. روسیه همچنین یک پایگاه نظامی بزرگ در ارمنستان دارد.
اما ارمنستان در ازای وفاداری خود به مسکو، هنوز دستاورد زیادی نداشته است. روسیه در طول جنگ اول قره باغ از ارمنستان حمایت کرد، اما با افزایش تنش با غرب، مسکو بیشتر نگران اطمینان از وفاداری ارمنستان بود تا حل و فصل مناقشه این کشور با آذربایجان.
در سال ۲۰۱۳، ولادیمیر پوتین، رئیسجمهور روسیه، ارمنستان را تحت فشار قرار داد تا به شراکت شرقی اتحادیه اروپا نپیوندد. روابط در سال ۲۰۱۸ پس از انتخاب نیکول پاشینیان به عنوان نخست وزیر ارمنستان در پی اعتراضات انقلاب رنگی علیه رهبر قدیمی، سرژ سرکیسیان، تیرهتر شد. روسیه خواهان برخورد با رهبر معترضان و بانیان سرنگونی سرکیسیان بود که همیشه روسیه را در اولویت قرار میداد. در طول جنگ ۲۰۲۰ قره باغ کوهستانی، میانجیگری روسیه صرفا در ممانعت از تشدید اوضاع و نه چیزی بیشتر، محدود شد.
در حالی که CSTO برای سرکوب قیامها در برخی از کشورهای عضو – اخیراً در قزاقستان – استفاده میشود، در طول درگیری ۲۰۲۰ در ارمنستان مستقر نشد. هم مقامات سابق و هم مقامات فعلی ارمنستان به شدت نسبت به روابط سازنده بین روسیه و ترکیه (و رؤسای جمهور آنها) و کنار ماندن ارمنستان نگران هستند. اما اگرچه پوتین ممکن است بزرگترین متحد نباشد، ارمنیها به درستی اشاره میکنند که روسیه و ایران در مخالفت با حمایت ترکیه از آذربایجان، متحد آنها بودهاند. هیچ کدام از این دو کشور تمایلی به گسترش نفوذ ترکیه در حیاط خلوت خود ندارند.
در حالی که روسیه شریک امنیتی مهمتر است، اما روابط دیرینه ارمنستان با ایران نیز مفید است. ارتباطات گردشگری و انرژی بین دو کشور قوی است. در حالی که روابط ایران با آذربایجان بهبود یافته، تهران درباره مداخله ترکیه مشکوک است. برای ارمنستان، تجارت انرژی با ایران به آن اجازه میدهد کمتر به روسیه متکی باشد. جای تعجب نیست که در بهار گذشته، پاشینیان به مطبوعات گفت: “اکنون ما روابط بسیار نزدیکی با ایران داریم. ”
از آنجا که روسیه و ایران سهام قابل توجهی در قفقاز دارند، روابط با آنها همیشه برای ارمنستان اولویت خواهد بود. زیرا ارمنیها معتقدند ایالات متحده و اروپا تنها به قفقاز جنوبی توجه دارند. مقامات ارمنی که با آنها صحبت کردم از ایده مشارکت بیشتر اروپا و ایالات متحده در منطقه استقبال کرده، اما باور نمیکنند که این اتفاق بیفتد.
در نبود دخالت فعالتر غرب در قفقاز جنوبی، ارمنیها در مورد تهاجم روسیه به اوکراین و تحریمهای بعدی غرب علیه مسکو احساس دوگانگی عمیقی دارند. از یک سو، آنها متوجه افزایش قابل توجه لفاظی امپریالیستی روسیه شدهاند و این باعث میشود آنها – ساکنان یک جمهوری دیگر شوروی سابق – عمیقاً ناآرام باشند. از سوی دیگر، ارمنیها نگران هستند که تحریمهای تحت رهبری ایالات متحده علیه روسیه زیادی خوب عمل کرده و مانع از توانایی روسیه در مقام ضامن ثبات ارمنستان علیه ترکیه و آذربایجان شود. این واقعیت که ترکیه از مهارت دیپلماتیک خود به عنوان یک دلال استفاده کرده و روابط خود را در آسیای مرکزی در طول جنگ تقویت کرده – مانند مذاکره در مورد توافق غلات بین اوکراین و روسیه – تنها باعث ایجاد ناراحتی بیشتر در ارمنستان میشود. همچنین کشورهای اروپایی برای تامین نیازهای انرژی خود بیشتر به آذربایجان متکی هستند.