در چند روز اخیر ویدئویی در فضای مجازی منتشر شده است که در آن یک خانم طی یک اقدام عجیب روی سقف خودروی پلیس نشسته است!
سرهنگ جلیل موقوفهای، رئیس پلیس پیشگیری تهران بزرگ با بیان اینکه متهم خانم از دستور مأمورین تمرد و بالای سقف ماشین کلانتری رفته و اقدام به داد و فریاد و جوسازی کرد، گفت: « این زن مدعی بود باید شوهر او را آزاد کنند. این در حالی است که تمرد از دستور پلیس در حقیقت مصداق قانون شکنی و تعدی به قانون است».
البته چنین اقدامی و یا شبیه به آن، برای اولین بار نیست که رخ می دهد. پیش از این نیز تصاویری از یک پزشک متخصص زنان و زایمان! در فضای مجازی منتشر شد که به نشانه اعتراض روی کاپوت خودروی پلیس نشسته بود!
در این زمینه بیان چند نکته خالی از فایده نیست:
یک: اول از همه یک پرسش اساسی و کلی وجود دارد که باید به آن پاسخ داده شود؛ وقتی کسی در برابر پلیس می ایستد، برایش خط و نشان می کشد، قدرت و اقتدار پلیس را در ملأ عام به سخره می گیرد، در هنگام دستگیری فرد متهم یا خاطی، در کار پلیس اخلال ایجاد می کند یا به دست و پای او می پیچد و یا جلوی حرکت خودروی پلیس را می گیرد، در اینجا پلیس چه وظیفه ای دارد؟ کوتاه آمدن از قانون و میدان دادن به فرد متخلف یا انجام وظیفه ذاتی خود؟
اگر در این طور مواقع، پلیس به طور قاطع با متخلف برخورد کند، ممکن است که عده ای ساده اندیش یا مغرض در فضای مجازی و حقیقی این برخورد پلیس را علم کرده و به این نیرو حمله کنند یا قضاوت های نادرست داشته باشند. فرقی هم میان گشت ارشاد یا سایر مأموریت های پلیس وجود ندارد.
اما حقیقت این است که نیروی انتظامی تراز جمهوری اسلامی در عین اینکه منطق، درایت و اخلاق را سرلوحه کار خود قرار می دهد، همچنین نمی تواند بی تفاوت از کنار توهین، سرپیچی از دستور پلیس و یا اخلال در کار این نیرو بگذرد.
واقعاً ساده لوحانه است که انتظار داشته باشیم تا پلیس با خواهش و التماس از متخلف یا کسی که در کار پلیس اخلال ایجاد می کند، مأموریت خود را انجام دهد!
اقتدار، از لوازم کار نیروی انتظامی است و در نبود آن، سنگ روی سنگ بند نخواهد شد و امنیت، نظم و آرامش جامعه در زمینه های گوناگون از بین خواهد رفت.
دو: پلیس نمی تواند به دلیل برخی تبلیغات منفی در فضای مجازی و یا برای بسته نگه داشتن دهان عده ای که همیشه و در هر حال یک بهانه ای برای حمله به پلیس دارند، از وظیفه ذاتی خود در تأمین امنیت و نظم اجتماعی کوتاه بیاید. دود این کوتاه آمدن هم به چشم شهروندان و هم به چشم پلیس خواهد رفت.
سه: وضعیت نیروهای پلیس کشورمان را در شرایط فوق و یا در شرایط مشابه، با نیروهای پلیس در برخی کشورهای غربی مقایسه کنید؛ نه به آن قدرت منفی پلیس در غرب و نه به این شرایط بسته ای که برای نیروهای زحمتکش پلیس در کشورمان ایجاد شده است.
مأمورین ما در حین انجام عملیات و مأموریت های خود بعضاً حواسشان به این سمت می رود که نکند فردا پشتشان خالی شود و یا مورد اتهام یا قضاوت های نادرست حتی از جانب خودی ها قرار بگیرند.
چهار: از همه اینها گذشته، علاوه بر وضع قوانین بازدارنده کافی در مورد توهین یا تمرد از دستور پلیس، همچنین ضروری است که تعداد مأمورین زن در نیروی انتظامی افزایش یابد. نیمی از جامعه ما را زنان تشکیل می دهند. برای مقابله با زنان و دخترانی که از قانون سرپیچی می کنند، وجود نیروی زن بسیار الزامی است. آمار جرم و جنایت و سرپیچی از قانون در میان زنان نیز گواه این است که هر چه زودتر باید در این راستا تدابیر ویژه ای اتخاذ شود.