شروع جنگ میان روسیه و اوکراین با تغییرِ چشم انداز امنیتی اروپا، کشورهای این قاره و مجموعه اتحادیه اروپا را بر آن داشت تا مسئله ظرفیت نظامی و دفاع اروپایی را در صدر دستورالعمل های سیاسی خود بگنجانند. لذا با گذشت تنها چند روز از جنگ اوکراین، کشورهای اروپایی با تغییر در رویکردهای دفاعی و سیاسی خود از طریق افزایش بودجه دفاعی، ارسال تسلیحات به اوکراین و پایان سیاست بی طرفی خود به محیط امنیتی جدید پاسخ دادند. آنها دریافتند که فصل جدیدی از امنیت در اروپا آغاز شده و شرایط جدید نیازمند آن است تا دولت های اروپایی نه تنها در لفاظی، بلکه در حوزه سرمایه گذاری و مرحله اقدام نیز موضوعات و اولویت های نظامی را در دستور کار قرار دهند. در میان کشورهای اروپایی، جمهوری فدرال آلمان در رأس تغییرات بود و به یک باره بودجه 100 میلیارد یورویی را برای بازسازی نیروهای مسلح خود اختصاص داد. افزایش بودجه نظامی آلمان بدین معناست که اکنون بزرگ ترین قدرت اقتصادی اروپا مایل است تا نظامی گری را در جعبه ابزار سیاست بین المللی خود بگنجاند. تغییر در سیاست امنیتی آلمان به حدی بود که برخی از کارشناسان از آن به عنوان «انقلاب» یاد کردند و آن را جهش آلمان از یک «سیاست صلح جویی» به سمت یک «سیاست دفاعی فعال» قلمداد کردند. لذا درحالی که آلمان طی دهه های گذشته اهداف خود را با ابزارهای مسالمت آمیز با شعار «تغییر از طریق تجارت» دنبال می کرد، به نظر می رسد اکنون دوباره قصد توسل به نیروی نظامی را دارد. پیش بینی می شود با توجه به نقش پیش رویی که آلمان در اتحادیه اروپا دارد، رویکرد این کشور در حوزه نظامی به تدریج به الگویی برای دیگر کشورهای اروپایی تبدیل گردد، اما مسئله حائز اهمیت اینکه بازآفرینی نظامی آلمان به عنوان یک بازیگر بین المللی در چارچوب اتحادیه اروپا صورت خواهد گرفت. چنانکه هم زمان با تصویب متن یک برنامه عملی جهت تقویت سیاست امنیتی و دفاعی مشترک موسوم به «قطب نمای استراتژیک» اتحادیه اروپا تا سال 2030، آلمان پیشنهاد داده که می تواند نخستین هسته نظامی نیروی ضربتی مورد نیاز در قطب نمای استراتژیک را به مدت یک سال تأمین کند. این مفهوم نشان دهنده تمایل کشورهای عضو اتحادیه اروپا برای تقویت تعهدات سیاسی و نظامی خود جهت ایجاد یک دفاع اروپایی است و انتظار می رود انگیزه بیشتری به اتحادیه اروپا برای تبدیل به یک بازیگر امنیتی و دفاعی بدهد. بدین ترتیب اتحادیه اروپا به طور بالقوه می تواند در کنار ناتو به یک بازیگر واقعی دفاعی و امنیتی ـ ژئوپلیتیکی تبدیل شود و بخشی از امنیت خود را تأمین نماید.