با استفاده از روشهای زیر میتوانید این صفحه را با دوستان خود به اشتراک بگذارید.
نهادهای مدنی مثل احزاب و تشکلهای صنفی و حرفهای که در کشورهای غربی پدید آمده و مستقر شدند، عمدتا برخاسته از دل سنتهای دینی و فرهنگ غرب هستند. این نهادها معمولا به لحاظ شکلی به انجمنهای دینی پروتستانی شباهت دارند و امتداد همین انجمنها هستند. به صورت کلی نهادهایی که در جامعه به وجود میآیند و استمرار پیدا میکنند، باید مستظهر به سنتهای همان جامعه باشند و در پاسخ به مسائل اصیل آن جامعه پدید آمده باشند. در ایران نیز نهادهایی وجود دارند یا در چند دهه اخیر به وجود آمدهاند که میتوانند بهعنوان نهادهای مدنی و مردمی به حیات خود ادامه دهند و پاسخگوی مسئله مشارکت سیاسی- اجتماعی در ایران باشند.
ضرورت حضور گسترده مردم برای پیشبرد اهداف انقلاب اسلامی
آنچه در اولین نگاه پس از انقلاب اسلامی، دارای اهمیت و ضرورت شناخته میشد وجود تشکیلاتی برای سهیم کردن هرچه بیشتر مردم در فعالیتهای سیاسی و اجتماعی آن دوران بود؛ بسیج بهعنوان تشکیلاتی که وابسته به هیچ یک از گروههای سیاسی نبود، میتوانست آزادانه فعالیتهایی را که خود در راه تحقق آرمانهای انقلاب اسلامی سودمند میدید، به منصۀ ظهور برساند. با این حال روی دیگر سکۀ به صحنه آوردن اقشار مختلف مردم در پیشبرد اهداف انقلاب، ظرفیتی بود که در بطن این تشکیلات برای احیای مشارکت سیاسی حس میشد؛ چرا که همزمان با ارائۀ خدمات مختلف و کنار زدن فرآیندهای دور و دراز سازمانی و اداری در حل مشکلات میدانی، میتوانست دریچۀ انتقاد و حتی مطالبۀ حقوق مختلف مردم را نیز باز کند.
چرا بسیج نهادی حقیقتا مردمی است؟
بسیج، علاوهبر تکیه بر سنتهای دینی و اجتماعی موجود در جامعه ایران که زمینه پذیرش عمومی آن را فراهم میآورد، ویژگیهای دیگری نیز دارد که میتواند آن را در جایگاه نهادی مدنی و حقیقتا مردمی بنشاند. عدم وابستگی سیاسی و جناحی، محلهمحور و قشرمحور بودن مهمترین ویژگیهای نهادی است که میتواند اکثریت مردم را در دل خود جای دهد. این امر البته مستلزم تغییر نگاه حاکمیت به بسیج و گسترش مأموریت آن به حوزه سیاسی- البته بهصورت مستقل و آزادانه و نه ابلاغ مأموریت از بالا- است.
تأمین مالی؛ وابستگی یا استقلال؟
تأمین مالی بسیج از طرف نهادی حاکمیتی میتواند همزمان هم تهدید و هم فرصتی برای استقلال این نهاد باشد. در صورتی که نگاه حاکمیت به بسیج، نگاهی مردمسالارانه و تکثرگرایانه نباشد، تأمین مالی حاکمیتی بسیج، این نهاد را از حالت مردمی خارج میکند. اما اگر حاکمیت بسیج را بهعنوان نهادی نسبتا مستقل و آتش به اختیار به رسمیت بشناسد و دایره شمول نیروهای بسیجی را گستردهتر از یک گروه سیاسی خاص در نظر بگیرد، این شیوه تأمین مالی، فرصتی برای رهایی تشکلهای مردمی از باندهای ثروت و قدرت است.
بسیج غیر جناحی؛ مظهر مردمسالاری دینی
بسیج بهخاطر ظرفیت بالای تشکیلاتی، به جهت دور بودن از سوگیریهای سیاسی و جناحی، میتواند گام بلندی در راستای پیگیری حقوق سیاسی و اجتماعی مردم و تحقق آنها بردارد؛ بلندگویی که تشکیلات بسیج – اعم از دانشجو، طلبه و سایر اقشار – میتواند در اعلان دغدغههای مردمی و تلاش برای کاستن آن به دست گیرد و حقوق اجتماعی ملت را دنبال کند، عرصۀ اظهار گفتمانی است که از سوی رهبری بارها تکرار شده و آن تحقق مردمسالاری دینی است.
اولین چالش: ورود به دستهبندیهای جناحی
با این حال منحصرشدن فعالیتهای ارکان مختلف بسیج در کارزارهای سیاسی و رنگ باختن صبغۀ فراجناحی آن در این سالها، باعث شده که عملا امکان پیگیری مطالبات مختلف برآمده از بدنۀ اجتماع نیز از آن سلب شود. فعالیتهای سلبی و دائما بسته بسیج در مقابل برخی جریانات سیاسی خاص باعث شده که از یکی از مهمترین مقاصد خود که پیگیری عمیق و ریشهای مشکلات میدانی جامعه و کمر بستن برای حل آن و یا ارائۀ راه حلهای متناسب با شرایط مختلف امروز ایران است را فراموش کند؛ بستری که میتوانست امکان مشارکت سیاسی اقشار مختلف مردم را فعال کند و آن هدف ابتدایی شکلگیری بسیج را که به درستی مردمسالاری معرفی شده بود تحقق بخشد.
دومین چالش: فراموشی وجه تشکیلاتی
فراموشی بخش دوم که صبغۀ تشکیلاتی بسیج برای پیگیری مطالبات –که امروزه اهم آنان را مطالبات حقوقی و اجتماعی تشکیل میدهد- بود باعث شده که واکنشهای سطحی، شتابزده و غیراجتماعی که بیشتر آن برای عرض اندام در برابر احزاب سیاسی خاصی ارزیابی میشود، جای اهداف اولیه و مورد انتظار رهبران انقلاب اسلامی را بگیرد و غالب بسیجیان به جای نیروهای آتش به اختیار مردمی، به نیروهای منفعل و بخشنامهای تبدیل شوند و حتی در نظر برخی، بهعنوان نیرویی ضد مردمی تلقی شود.
آگاهی سیاسی و مطالبهگری؛ مهمترین گام برای احیای جایگاه بسیج
بازگرداندن وجه مردمسالارانه و مطالبهگر بسیج جز با به رسمیت شناختن حقوق مختلفی که در ساحتهای اجتماعی در حال تکرار است و اهمیت پیدا کردن بال آگاهی سیاسی ممکن نیست. چشمبستن به روی مشکلات برآمده از فراموشی حاکمیت مردم و اکتفا به برگزاری محافل درونگفتمانی که راهی به سوی بهبود وضع آیندۀ سیاسی ایران باز نمیکند، مهمترین سد در برابر احیا و تحقق مردمسالاری دینی و مشارکت سیاسی- اجتماعی است که از سوی رهبر انقلاب، بهعنوان مهمترین شاخصۀ بسیج عنوان شده است.
اشتراک گذاری
با استفاده از روشهای زیر میتوانید این صفحه را با دوستان خود به اشتراک بگذارید.