سران رژیم جعلی صهیونیستی به مدد امپراطوری رسانه ای صهیونیسم، همواره سعی داشته اند که با فرافکنی و بزرگنمایی در مورد جمهوری اسلامی ایران و معرفی آن بعنوان کانون تهدیدات منطقه، ضمن ظرفیت سازی امنیتی برای رژیم در حال سقوط خود، توجه محافل سیاسی و عمومی منطقه را از وضعیت وخیم و نابسامان صهیونیست ها در اراضی اشغالی منحرف سازند؛ اگر چه تلاش دارند تا مسئله فلسطین را از معادلات سیاسی و امنیتی منطقه راهبردی غرب آسیا خارج سازند.
در همین راستا، مرکز مطالعات امنیت ملی اسرائیل(INSS) در 18 جولای2022، یادداشتی به قلم دو تن از مقامات سابق امنیتی این رژیم تحت عنوان “تهران فشارهای خود را برای جلوگیری از روند تشکیل یک دفاع منطقه ای، افزایش میدهد”( טהראן מגבירה לחץ כדי לבלום מהלכים לגיבוש מערך הגנה אזורי) منتشر کرد.
نویسندگان این مقاله بر اساس رسالت این مرکز مطالعاتی، با آوردن فکت های متعدد، تلاش کردند تا ذهن مخاطب را به سمت پذیرفتن “ایران به عنوان کانون اصلی تهدیدات منطقه” هدایت کنند؛ تا از این بستر علاوه بر اینکه، سفر بایدن به اراضی اشغالی پر بار نشان دهند، مسیر محکوم به شکست عادی سازی روابط با کشورهای عربی را کمی زنده نگه دارند. برای فهم بهتر این یادداشت اسرائیلی که به زبان عبری نوشته شده است، مخاطبان عزیز را به خواندن آن دعوت میکنیم.
نویسندگان: تامیر هایمن(رئیس سابق آمان- سرویس اطلاعات ارتش رژیم صهیونیستی) و سیما شاین(رئیس اسبق اداره مطالعات و بررسی موساد)
هفتهها است که تهران فشارهایی را همراه با تهدید علیه کشورهای خلیجفارس می آورد، تا از همکاریهای خود را در زمینه اتحاد دفاع هوایی با اسرائیل صرف نظر کنند. سفر رئیس جمهور بایدن به منطقه و تعامل گسترده عمومی با این موضوع کاملاً بر خلاف تلاشهای ایران برای بهبود روابط خود با کشورهای خلیج فارس بود، البته آنها نیز ترجیح میدهند تنش ها با را تهران کاهش دهند؛ اگرچه از نظر این دولت های عربی، (ایران) عمدتاً از طریق عواملش، منافع آنها را تهدید میکند. تا آنجا که به اسرائیل مربوط می شود، بهتر است روابط حساس امنیتی با کشورهای حاشیه خلیج فارس را در خارج از مدارها حفظ کند و بدین ترتیب، از شرمساری آنها و لزوم انکار همکاری با تلآویو که مشکلات بسیار سیاسی و فنی در برابر تحقق آن وجود دارد، جلوگیری شود.
طی هفتههای اخیر بحث درخصوص ایجاد سازمانی منطقهای برای دفاع در برابر موشکها و پهپادهای ایران و عوامل آن، بهویژه در مورد سفر پرزیدنت بایدن به اسرائیل و عربستان سعودی بالا گرفته است. موضوعی که ماهها در پشت درهای بسته و در جلسات پنهانی مورد بحث قرار میگرفت، حالا به طرز فزایندهای فاش میشود.
در این ارتباط، مارس گذشته دیداری منحصر به فرد میان فرمانده هان ارتش های کشورهای عربی (از جمله عربستان سعودی) و اسرائیل در مصر برگزار شد و جان کُربی، سخنگوی شورای امنیت ملی آمریکا پیش از سفر بایدن به منطقه، تأیید کرد که دولت ایالات متحده در حال گفتگو با مقامات منطقه در خصوص همکاری نزدیکتر در زمینه ایجاد دفاع هوایی در برابر تهدیدات ایران است. همچنین بنی گانتص، وزیر امنیت[جنگ] اذعان داشت که تماسهای زیادی با پنتاگون و دولت آمریکا به منظور تقویت همکاریها میان اسرائیل و کشورهای منطقه داشته است و تأکید کرد که این برنامه ها قبلاً در جریان بوده اند. وزیر امنیت[جنگ] برای مثال به حادثه ای اشاره کرد که در ابتدای سال جاری رخ داد که طی آن، دو پهپاد ایرانی که به سمت اسرائیل در حرکت بودند، توسط نیروهای آمریکایی بر فراز خاک عراق رهگیری شد.
موضوع دفاع در برابر حملات هوایی ایران که در پی دهها تهاجم، حمله موشکی و پهپادی علیه اهداف نظامی و زیرساختهای استراتژیک و حیاتی در منطقه، از سوی ایران و عواملش طی سالهای اخیر، با قوت کامل تشدید شده است. برجسته ترین آنها در سپتامبر2019، بود که علیه تأسیسات شرکت نفتی “آرمکو” در عربستان سعودی رخ داد. همچنین در سال جاری، حمله پهپادی دیگری علیه تأسیسات نفتی در عربستان توسط یمنی ها صورت گرفت. این علاوه بر حمله یمن به فرودگاه ابوظبی و دهها حمله به مراکز ائتلاف تحت رهبری ایالات متحده در عراق است.
با توجه به این تحولات و گفتگوها در این زمینه، تهدیدات ایران چه از ناحیه منابع نظامی و چه از سمت منابع نزدیک به (آیت الله)علی خامنه ای، رهبر ایران، تشدید شده است. علی اکبر ولایتی، مشاور سیاسی رهبر ایران که سالها به عنوان وزیر امور خارجه ایران خدمت کرده است، از معادله صریحی سخن گفت و اذعان داشت: “هرچه کشورهای خلیج فارس به اسرائیل نزدیکتر شوند، از ایران دورتر خواهند شد”؛ سخنگوی ارتش ایران به آمریکا و اسرائیل هشدار داد و تصریح کرد که از بهای استفاده از کلمه”زور” علیه ایران، آگاه باشند؛ سخنگوی وزارت امور خارجه ایران در پی سفر بایدن به منطقه اذعان داشت: تا زمانی که هدف اصلی واشنگتن تقویت امنیت و برتری “دولتی جعلی” به نام اسرائیل باشد، مردم من و کشورهای منطقه به ثبات و صلح دست نخواهند یافت.
موضوع قاچاق دریایی تسلیحات و آزادی دریانوردی نیز طی یک سال گذشته در دستور کار قرار گرفته است. واشنگتن اخیراً اعلام کرده است که گروه ضربت یکپارچه 153 را ایجاد کرده است که بر عوامل تروریسم در تنگه باب المندب دریای سرخ، خلیج عمان و شمال دریای عربی متمرکز خواهد بود. در بیانیه مشترک آمریکا و عربستان سعودی که در پایان سفر بایدن اعلان شد، همچنین آمده است که همکاری میان نیروی دریایی عربستان و گروه ضربت 153 در چارچوب ستاد همکاریهای منطقهای که مقر آن در ناوگان پنجم در بحرین است، قوت خواهد گرفت.
در همین راستا، فرمانده نیروی دریایی سپاه پاسداران اخیراً به کشورهای حاشیه خلیج فارس نسبت به برقراری رابطه با اسرائیل هشدار داد و تصریح کرد که برقراری این ارتباط، میتواند به امنیت کل منطقه آسیب برساند. همزمان طی روزهای اخیر، ارتش ایران از استقرار یک یگان جدید پهپادی در اقیانوس هند خبر داد. به جز اطلاعات محدودی در مورد اینکه هر شناور این گروه جدید، دارای پنجاه پهپاد خواهد بود که برخی برای عملیاتهای جمع آوری اطلاعات و برخی دیگر برای حملات تهاجی در نظر گرفته شدهاند، هیچ جزئیاتی در مورد تجهیزات و تعداد شناورهای گروه ضربت 153جدید ارائه نشده است.
برخی از واکنشهای ایران، بر این نکته تأکید دارند که تقویت برتری امنیتی اسرائیل ممکن است علیه عناصر عربی و اسلامی و غیر از ایران، باشد. از این رو، تهران با مخاطب قرار دادن افکار عمومی در این کشورهای و دامن زدن بر این واقعیت که بخش بزرگی از آنها لزوماً روند نزدیک شدن به اسرائیل را از چشم حکومتهایشان میبینند، سعی در شرمساری رژیم های عربی منطقه دارد.
الحاق اسرائیل به سنتکام(فرماندهی مرکزی ایالات متحده) در سپتامبر2021، نقطه عطف مهمی در ارتباط اسرائیل با کشورهای عربی منطقه به شمار میرود که از طریق میانجیگری آمریکا صورت میگیرد. از آن زمان تا کنون چندین رزمایش دریایی در سطح وسیعی برگزار شده که اسرائیل نیز در آن حضور داشته است و این در حالی بود که بنی گانتص، وزیر امنیت[جنگ] در جریان سفر خود به بحرین با فرمانده ناوگان پنجم آمریکا دیدار کرد. این گامهای مهم، راه را برای ادامه همکاریهای منطقهای هموار میسازد. البته باید به این نکته داشت که حوزه مسئولیت سنتکام عمدتاً محافظت از سربازان خود و همچنین مقابله تروریسم است. این مؤلفههای دفاعی سنتکام در حال حاضر وجود دارد و صحبت بیش از حد در مورد همکاری با اسرائیل، میتواند آزادی عمل این نیرو را به خطر بیندازد.
علاوه بر این، حداقل در این مرحله باید توانایی و تمایل همه طرفها را برای ایجاد یک سیستم دفاعی مشترک که دریافت دادههای اطلاعاتی از رادارها و ماهوارهها را در زمان واقعی به اشتراک میگذارد، زیر سؤال میبرد. البته باید به این مسئله، تفاوت در سیستمها را اضافه کرد: اسرائیل سامانه های رهگیری ساخت خود(گنبد آهنین، عصای جادویی و غیره) را به کار میگیرد، در حالی که کشورهای منطقه ترکیبی از سیستمهای آمریکایی، روسی و چینی را به کار خواهند گرفت. مضافاً اینکه، کشورهای خلیج در معرض تهدید فوری و ملموس ایران هستند؛ زیرساختهای نفتی آنها در معرض تهدید ایران بوده و از طرفی هم، خطوط کشتیرانی تحت کنترل این رژیم میباشد، لذا پر واضح است که این موارد همکاری علنی با اسرائیل را به مخاطره نخواهد انداخت.
در واقع، اقبال عمومی گسترده نسبت به ایجاد یک سیستم دفاعی منطقهای با مشارکت اسرائیل، آمریکا و کشورهای منطقه، با ورود بایدن به خلیج دچار سرخوردگی شد: انور قرقاش، مشاور سیاسی رئیسجمهور امارات متحده عربی اعلام کرد که کشورش از تشکیل ائتلاف منطقهای علیه هیچ کشوری در منطقه حمایت نمیکند؛ ایران که جای خود دارد و ما با مقامات تهران در حال ایجاد پل هایی هستیم و حتی به دنبال استقرار سفیر امارات در این کشور میباشیم. وزیر امور خارجه عربستان همچنین تصریح کرد که در دیدار با بایدن، هیچ امکان همکاری نظامی یا فنی با اسرائیل ارائه نشد.
این تحولات و اظهارات به خوبی پیچیدگی وضیعت منطقه در برابر ایران را نشان میدهد: از یک سو، کشورهای خلیج فارس تصوری جدی از تهدید ایران و عوامل آن دارند. تمایل و عزم ایران در پرتاب موشک و پهپاد موثر و بازدارنده به اثبات رسیده و هشدارهای مقامات ایرانی به کشورهای حاشیه خلیج فارس صریح و آشکار بوده است. از سوی دیگر، حتی در صورت ضربه خوردن، از دادن پاسخ خودداری کرده و به اعتراضی بسنده میکنند که این امر، بیشتر خشم و ناامیدی آنها را از عدم واکنش واشنگتن نشان میدهد. بدین ترتیب، تصمیم ایران برای بهبود روابط با همسایگان خود، بستر مساعدی را برای این رژیم هموار خواهد کرد. مجموعه ای از دیدارها میان مقامات ارشد ایران و امارات متحده عربی انجام شد و حتی پنج دور از مذاکرات ایرانیها با سران سعودی برگزار گشت. تضاد منافع برای همه طرفها روشن است و اینکه قرار نیست این وضعیت تغییری کند، اما ایران و کشورهای حاشیه خلیج فارس به طور یکسان ترجیح میدهند بر سر تداوم درگیری و حتی تشدید آن به تفاهم برسند.
پیام اصلی ایران برای همسایگانش در خلیج فارس تند و واضح بود و در صورتی که مشخص شود همکاری نظامی با اسرائیل در حال پیشرفت است، تهدیدی صریح در پاسخ به آن را در بر خواهد داشت. فشار نظامی ایران، مستقیم و غیرمستقیم، در درجه اول بر زرادخانه موشکهای کروز و موشکهای بالستیک(که ایران طی دهههای اخیر تولید کرده) و همچنین طیف وسیعی از پهپادها متکی است. احتمالاتی که به ایجاد یک اتحاد مشترک منطقهای برای مقابله با مزیت اصلی ایران نسبت به همسایگانش و همچنین در برابر حضور آمریکا در منطقه، منتهی میشود، تهران را به واکنش در برابر تهدیدهای شدید وادار خواهد کرد. بنابراین، باید این فهم و یا ارزیابی از تهران را نیز در نظر گرفت که گامهایی که این رژیم در لایههای زیر سطحی بر میدارد، ایران را به انجام اقدامات عملی سوق میدهد که البته جدیت قصد و نیت آن را هم روشن میسازد.
پیرامون این دور از سفرهای بایدن به منطقه، میتوان به طور خلاصه گفت: آیا بازدارندگی اسرائیل علیه ایران تقویت شده یا تضعیف گردیده است؟ آیا گفتگوها در مورد ایجاد یک سیستم منطقهای، چیزی که احتمال بسیار تحقق آن در وهله اول، با تردید همراه بود و اکنون هم به نظر میرسد دور از ذهن باشد، به پیشبرد این ایده کمک کرده یا که به آن ضربه زده است؟ و شاید هم بازگشت به رویکرد عملیاتی که در گذشته بر ارتقای منافع مشترک امنیتی اسرائیل و کشورهای منطقه آنهم به دور از دید افکار عمومی تمرکز داشت، مطلوب باشد. در ورای این مسائل باید گفت، گفتمان کلی اسرائیل بر این است که مسئله فلسطین دیگر در کانون اولویتهای کشورهای منطقه قرار ندارد و برای عادی سازی روابط اسرائیل و کشورهای عربی مانعی به شمار نمیآید و از طرفی، “روایت خیانت” که توسط تشکیلات خودگردان فلسطین در انتقاد از دولتهای”توافق صلح ابراهیمی”مطرح شد، به حاشیه رفته است.