در مذاکرات ایران و عربستان وقفه ای ایجاد شده است. اگرچه دو طرف پالس های مثبت می فرستند و یکدیگر را به مذاکره و توافق دعوت می کنند و صحبت از گسترش روابط و اطمینان دادن به یکدیگر برای حل اختلافات می کنند. به نظر می رسد هنوز دو طرف آمادگی لازم برای انجام یک دیدار در سطح عالی دیپلماتیک ندارند. اما همچنان زمینه برای تداوم گفت وگوها فراهم است و فضای حاکم بر روابط دو کشور کاملا مثبت است. فصل حج نیز به پایان خود نزدیک می شود و تا کنون بسیار خوب برگزار شده است؛ نه ایرانی ها از وضعیت حج شکایتی دارند نه طرف عربستانی. این موضوع خود شاهدی بر مهیا بودن فضا برای تداوم تماس ها برای بهبود و ارتقای روابط است.
انتظاراتی وجود داشت که قبل از آغاز نشست جده و سفر جو بایدن، رئیس جمهوری ایالات متحده گام های عملی از سوی ایران و عربستان برای گسترش روابط برداشته شود، حتی سفر مصطفی کاظمی، نخست وزیر عراق به ایران که چند ساعت قبل از آن به عربستان سعودی رفته بود نیز در همین رابطه ارزیابی می شد، اما تا این لحظه چنین اتفاقی نیفتاده است. به نظر می رسد دو طرف همچنان بر تداوم مذاکرات فنی برای رسیدن به مرحله دیپلماتیک اصرار دارند. این موضوع را از لابه لای یادداشت ها و تحلیل هایی که روزنامه نگاران و کارشناسان عربستانی نوشته اند نیز می توان دریافت؛ مثلا محمد السلمی که ارتباطات نزدیکی با نهادهای دولتی عربستان دارد، در یادداشتی با عنوان “نقش راه عربستان سعودی و ایران برای آینده” در ایندیپندنت به این موضوع اشاره کرده و با ذکر سه گامی که از نگاه او می تواند به گسترش روابط ایران و عربستان بینجامد، نوشته است که “مقامهای مسئول در وزارتخانههای هر دو کشور و سایر نهادهای درگیر باید چارچوب راهبردی پیشنهادی تیمهای دیپلماسی رسمی و غیررسمی و همچنین نتایج حاصل از تلاشهای دیپلماسی غیررسمی را بررسی و ارزیابی کنند و به نتیجه برسند. تنها در این مرحله است که ما میتوانیم واقعا امیدوار باشیم بین نمایندگان دو کشور ملاقاتهای دیپلماتیک معنادار صورت بگیرد تا مذاکرات از سطح امنیتی فنی به سطح دیپلماتیک ارتقا یابد. در این مسیر دیپلماتیک، دو طرف باید بر سر یک طرح راهبردی مشترک برای روند مذاکرات به توافق برسند. این مرحله میتواند به پیشرفتهای سریع با هدف اعتمادسازی بین دو طرف منجر شود.”
در این میان به نظر می رسد آنچه برای عربستانی ها اهمیت ویژه ای دارد و اصرار دارند قبل از هر چیز بر سر آن به توافق برسند، پرونده یمن است. یمن که در حقیقت حیات خلوت سیاسی عربستان سعودی محسوب می شود، از چنان اهمیتی برخوردار است که عربستانی ها گمان می کنند می تواند سنگ بنای روابط جدید ایران و عربستان باشد. اگر چه ایرانی ها در هر دور از مذاکرات تاکید کرده اند که پرونده یمن، موضوعی است که ایران در آن دخالت نمی کند و این عربستان است که باید با یمنی ها بر سر آن به توافق برسد، اما عربستانی ها معتقدند که انصار الله که صنعا و بخش بزرگ و عمده ای از یمن را در کنترل خود دارد و در حال جنگ با عربستانی هاست، تحت نفوذ ایران عمل می کند و می تواند بر آنها اثر بگذارد. در حالی که واقعیت امر این است که حوثی ها یا انصار الله چندان هم تحت نفوذ ایران نیستند، آنها بسیاری از تصمیمات خود را مستقل اتخاذ می کنند.
این صحیح است که ایران در آتش بس یمن موثر بود و توانست انصارالله را راضی کند که به آتش بس تن دهد اما واقعیت این است که انصار الله همچنان اعتمادی به عربستانی ها ندارند و می گویند آنها حاضرند وضعیت فعلی را در همین سطح کنونی ادامه دهند ت وضعیت فرسایشی شود به امید روزی که علیهشان وارد عمل شوند و آنها را کاملا شکست دهند، برای همین نسبت به آتش بس فعلی هم خوش بین نیستند حتی اگر ایران هم برای حفظ آن تلاش کند. اظهارات اخیر مقامات حوثی تاییدی بر این ادعاست. مثلا محمدعلی الحوثی، عضو شورای سیاسی یمن وابسته به انصارالله در 17 ژوئیه با بیان اینکه آتش بس فعلی از سوی رهبری انقلاب یمن مورد بررسی قرار گرفته و تاکنون ثمری نداشته، گفت که انصارالله از این آتش بس ناراضی است. یا در 27 ژوئن حسین العزی، معاون وزیر امور خارجه دولت وابسته به انصار الله یمن در توئیتی نوشت که “انتظار نمی رود آتش بس اعلام شده در یمن از سوی سازمان ملل بین گروه انصار الله و ائتلاف عربی به رهبری عربستان تمدید شود.” بنابراین بی اعتمادی عمیقی از جانب انصارالله نسبت به عربستانی ها وجود دارد که رفع این بی اعتمادی بیش از همه باید از جانب عربستانی ها انجام شود. یمنی ها تا پیش از جنگ عربستانی ها را به مثابه برادر بزرگتر می دیدند و با آغاز جنگ از جانب آنها احساس خیانت بزرگی می کنند. البته شکی نیست که آتش بس کنونی فرصتی طلایی است که باید از آن نهایت استفاده را برد تا به آتش بس و صلح دائمی رسید تا مصائب هزاران یمنی بی گناه و مصیبت زده پایان یابد.
البته آقای السلمی به درستی اشاره کرده که بسیار مهم است که “ملاقات و تبادل نظری بین روشنفکران و اندیشکدههای طرفین انجام شود و تیمها متخصصانی در زمینههای مختلف داشته باشند تا بتوانند استراتژیهای لازم در زمینه امور امنیتی، سیاسی، ایدئولوژیکی، فکری، رسانهای و سایر موضوعها را تدوین کنند. این تیمها باید برای همه موضوعهای راهبردی در ارتباط با هر یک از مسائل و همچنین مجموعهای از گزینهها و راهکارهای راهبردی راهحلها و توصیههایی ارائه کنند.” این موضوع کاملا صحیح است و می تواند در تعمیق روابط میان دو کشور در ابعاد اجتماعی و علمی موثر باشد. در این رابطه اقداماتی نیز تا کنون انجام شده که یکی از آنها نشست مرکز مطالعات الجزیره با همکاری شورای راهبردی روابط خارجی ایران بود که اوایل خرداد ماه در دوحه، پایتخت قطر برگزار شد.
در آخر اینکه، با همه این احوال دو طرف تلاش دارند فضای مثبت مذاکرات را حفظ کنند تا در سایه آن فضای گفت وگوهای دوجانبه را پیش ببرند. حتی دو طرف تلاش می کنند تا حد ممکن نگرانی های یکدیگر را برطرف کنند، بارزترین آن نشست جده بود که عربستان سعودی و متحدان عربش در این نشست از جمله امارات متحده عربی، مصر و اردن رویکردی کاملا دوستانه حتی در تضاد با خواسته های ایالات متحده اتخاذ کردند که با اظهارات وزرای امور خارجه دو کشور تکمیل شد. فیصل بن فرحان، وزیر امور خارجه عربستان سعودی در گفت وگو با سی ان ان گفت: “همه اعضای شورای همکاری با ایران گفتوگو میکنند چون میخواهند که اختلافات از راه مذاکره حل شود و ابراز امیدواری کرد که ایران نیز با استفاده از مشوقهای ارائه شده که شامل ادغام بهتر در منطقه و همکاری اقتصادی با همسایگان میشود و منافع بسیاری برای ملت ایران دارد، از این فرصت استفاده کند.” ساعاتی پس از آن حسین امیرعبداللهیان، وزیر امور خارجه کشورمان در توئیتی نوشت: «ایران دست های گشوده شده به سوی خود را می فشارد و در اولویت بخشی به همسایگان در سیاست خارجی خود، به سوی تحکیم روابط با همسایگان به پیش می رود»؛ که به روشنی از پاسخ وی به همتای عربستانی اش حکایت دارد.
ایران در دولت سیزدهم رویکرد صحیح گسترش روابط با همسایگان را در پیش گرفته، رویکردی که کاملا منطبق با منافع راهبردی و استراتژیک کلان ایران است و می تواند بهره های بسیاری را برای آن به دنبال داشته باشد. عربستان سعودی و دیگر کشورهای عربی همسایگان منطقه ای ایران هستند که ارتقای روابط با آنها می تواند جایگاه ویژه ای به ایران به عنوان یکی از قدرت های مهم منطقه بدهد و ثقل منطقه ای و بین المللی ایران را به شدت ارتقا دهد.