امروزه آموزش عالی در دنیا رضایت محور عقلانیت، رشد، بالندگی و توسعه علمی جوامع است. درواقع نظام آموزش عالی از طریق تربیت نیروی انسانی متخصص و گسترش مرزهای دانش و فناوری، مهم ترین بستر توسعه و پیشرفت جامعه در ابعاد اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و فناوری محسوب می شود. باتوجه به بررسی های انجام شده دانشگاه ها و موسسات پژوهشی برای رسیدن به اهداف خود با چالش ها و مسائل مختلفی روبه رو هستند. مشکلات فرهنگی، گسترش بی رویه دوره های آموزشی، پایین آمدن کیفیت آموزش و تدریس، افزایش نرخ دانش آموختگان بیکار و جویای کار، عدم تناسب محتوا و برنامه های درسی با نیازهای جامعه و… ازجمله مسائل راهبردی است که دانشگاه ها، مدیران و برنامه ریزان آموزش عالی با آن روبه رو هستند.
ضرورت و اهداف پژوهش
آموزش عالی در ایران طیف گسترده ای از دانشجویان، اساتید، اعضای هیئت علمی، کارکنان و مدیران دانشگاه ها را تشکیل می دهد. باتوجه به اهمیت و ابعاد آموزش عالی، نهادهای متولی و بخشی از پژوهشگران درون و برون دانشگاهی به مطالعه و پژوهش در این حوزه می پردازند؛ اما بین نهادهای متولی آموزش عالی مانند وزارت علوم و دانشگاه آزاد اسلامی، دانشگاه و نهادهای دیگر پژوهشی اختلافاتی مشاهده می شود. در همین راستا برای رفع این شکاف آشنایی نسبی تصمیم گیران و تصمیم سازان به مطالعات صدساله در زمینه دانشگاه پژوهی پیشنهاد می شود. دانشگاه پژوهی شامل فرایند گردآوری و بهره گیری از داده و اطلاعات و انجام پژوهش های هدفمند است. هدف از دانشگاه پژوهی شناسایی و رفع مسائل دانشگاهی، مشاوره به مدیران جهت اتخاذ سیاست ها و تصمیمات اثربخش به مشتریان در راستای ارتقای پاسخگویی بیرونی دانشگاه است. ازاین رو در این پژوهش به مطالعه جریان های مطالعاتی دانشگاه پژوهی و بررسی آسیب های این حوزه و ارائه راهکارهایی جهت حل این مسائل پرداخته می شود.
دانشگاه پژوهی و جریان سازی های آن
دانشگاه پژوهی فرایند نظام یافته پژوهش ها و ارزشیابی های منظم تمامی فرایندها، عملکردها، منابع و اثربخشی واحدهای سازمانی در یک دانشگاه یا مؤسسه آموزش عالی پژوهش یا فناوری است. نهاد دانشگاه پژوهی با مرکزیت یک واحد رسمی از طریق مشارکت سایر واحدها یا گروه های اعضای هیئت علمی، کارشناسان و دانشجویان اقدام به گردآوری و سازمان دهی داده ها، پردازش و تحلیل داده می کنند. اطلاعات پردازش شده در قالب گزارش و توصیه های سنجیده به هیئت رئیسه، مدیران اجرایی و مخاطبان درون و برون دانشگاهی تقدیم می شود. این اطلاعات می تواند نقش به سزایی در راستای سیاست گذاری، برنامه ریزی و تصمیم گیری های راهبردی و عملیاتی دانشگاه داشته باشد.
امروزه با توجه روزافزون مردم به موضوع دانشگاه و دیدگاه های متفاوتی که نسبت به آن ایجاد شده، سه جریان اصلی و فعال در جامعه تشکیل شده است. سه جریان اصلی ایجادشده در دانشگاه پژوهی ایرانی بر اساس نسبت جامعه و دانشگاه «دانشگاه کارآفرین»، «دانشگاه اجتماعی» و «دانشگاه اسلامی» است.
دانشگاه کارآفرین
به این نوع از دانشگاه ها عناوین متعددی از قبیل دانشگاه های درآمدزا یا نسل سوم، تجاری و غیره نهاده اند؛ اما عنوان دانشگاه کارآفرین از جهت نسبتی که با کارآفرینی در معنای غیردانشگاهی آن برقرار می کند، مطلوب تر است. جریان دانشگاه کارآفرین جریانی است که طرفداران آن خواهان خصوصی سازی و تقویت ارتباط دانشگاه و صنعت هستند. این گروه معتقدند که دانشگاه کارآفرین یک نیروی مرکزی جهت نوآوری، خلاقیت و رشد اقتصادی است و تاثیر قوی بر روی رویکرد و جهت گیری های کارآفرینی پژوهشگران دارد. دانشگاه کارآفرین دارای ویژگی هایی همچون ساختار و فرهنگ سازمانی همانند سازمان کارآفرینی است و اعضای دانشگاه همانند افراد کارآفرین عمل می کنند. هم چنین ویژگی دیگر جریان دانشگاه کارآفرین، تعامل قوی بین دانشگاه و محیط است که ارتباط ساختاری بین دانشگاه و جامعه را برقرار می کند.
دانشگاه اجتماعی
جریان دوم یا طرفداران دانشگاه اجتماعی، دانشگاه را به عنوان یک نهاد اجتماعی، فرهنگی و نقد و روشنگری علمی می دانند. الگوی مطلوب مدنظر این جریان، دانشگاه در خدمت اهداف جامعه است. اتفاقاتی مانند تشکیل و احیای شوراهای صنفی دانشجویان و اساتید، اعتراضات به قانون سنوات و دانشگاه پولی، نشست ها و همایش های نقد کالایی سازی دانشگاه، همه متأثر از این جریان فکری است. این جریان به دنبال پوشش کامل و رایگان تحصیلات آموزش عالی برای همه طبقات، گسترش آزادی در تعیین سرفصل ها و عدالت آموزشی هستند. هم چنین مخالفت کامل با تجاری سازی و خصوصی سازی دانشگاه ها، مخالفت با حاکم شدن منطق صنعت و بازار در دانشگاه از اصول این جریان فکری است.
دانشگاه اسلامی
جریان سوم یا دانشگاه اسلامی جریان دیگری هستند که ماهیت علم در دانشگاه را راه حل اساسی می بینند. طرفداران این جریان معتقدند باید دانشگاه، بستری برای تفکر آدم های فارغ بال باشد و دغدغه عمل نداشته باشند. مجموعه ای از اتفاقات و تصمیمات مانند تأسیس شورای اسلامی شدن دانشگاه، شورای تحول علوم انسانی، سند دانشگاه اسلامی، راه اندازی حوزه علوم اسلامی دانشگاهیان، ورود دروس معارفی به سرفصل های کنفرانس ها و همایش های ارتباط حوزه و دانشگاه و علم و دین، بومی سازی علم و…، متاثر از این جریان فکری است. این جریان فکری دانش بومی و اسلامی را لازمه دانشگاه مطلوب می داند و توصیه آن ها ادامه وحدت حوزه و دانشگاه و پیوند علم و دین است. همچنین این جریان فکری با تقلید علوم دانشگاهی از غرب مخالف و خواستار حمایت دولت و دانشگاه ها برای گسترش علوم بومی و اسلامی در دانشگاه است.
آسیب ها و موانع پیش روی دانشگاه پژوهی
دانشگاه پژوهی دارای ابعاد متفاوتی سیاسی، فرهنگی و اجتماعی است که از رشته های علوم اقتصادی، تاریخ انسان شناسی و بسیاری از رشته های دیگر منشأ گرفته است. یکی از مهم ترین ابعاد دانشگاه پژوهی در ایران گفتمان سیاسی است، اما به هیچ عنوان نمی توان این گفتمان را به عنوان کلیت دانشگاه پژوهی در ایران معرفی کرد. توجه به بعد سیاسی یا یک بعد خاص باعث محدود کردن دانشگاه پژوهی و کمتر دیده شدن حوزه های دیگر آن می شود.
یکی دیگر از چالش های مهم گفتمان دانشگاه پژوهی و جریانات و روندهای آن، عدم گفت وگوی جدی انتقادی و میان رشته ای در مطالعات دانشگاه پژوهی در ایران و جهان است. در چند سال اخیر پژوهشکده مطالعات اجتماعی و فرهنگی وزارت علوم با انتشار مجموعه از کتاب ها با عنوان «تأملات صاحب نظران آموزش عالی» باعث شده صاحب نظران این حوزه با یکدیگر آشنایی عمیق تر و بهتری پیدا کنند. بااین وجود درباره رشته های مختلف دانشگاهی مطالعات بسیار اندک است. هم چنین علی رغم ترجمه و مطالعات دانشگاه پژوهی جهانی، آشنایی مطالعات ایران در حوزه جهانی دارای عملکرد مناسبی نیست و ایران نمی توان وارد گفتمان های جهانی این حوزه شود.
نکته حائز اهمیت دیگر این است که باوجود چالش ها، پیشرفت های چشم گیری در زمینه دانشگاه پژوهی اتفاق افتاده است؛ اما این پیشرفت ها هنوز نتوانسته اند تأثیری بر فرایند رهبری و مدیریت آموزشش عالی داشته باشند. دلیل اصلی این ناتوانی این است که رهبری آموزش عالی در ایران بر پایه کارشناسی و عقلانیت انجام نمی گیرد. نظام رهبری و مدیریت دانشگاه در ایران همچنان متاثر از ایدئولوژی و نهاد سیاسی این الگوی مدیریتی مطالعه را جدی و مهم تلقی نمی کنند و اجازه ورود آن را به حوزه های برنامه ریزی و مدیریتی نمی دهند.
راهکارهایی جهت حل چالش های پیش روی دانشگاه پژوهی
باتوجه به اهمیت و ضرورت حوزه دانشگاه پژوهی، یکی از راهکارهای اساسی مسئله دانشگاه در ایران و آسیب های آن، نهادینه کردن فرایند دانشگاه پژوهی است. ازاین رو دانشگاه پژوهی نیازمند یک نهاد است و «جستمان دانشگاه» نهاد دانشگاه پژوهی است. جستمان دانشگاه محلی برای جست وجو و پژوهش های دانشگاهی است. تاسیس این نهاد جدید نیازمند محتوا و مبانی اولیه و تعیین اقتضائات ساختاری و اجرایی است.
جمع بندی
آموزش عالی در ایران با مشکلاتی همچون افت کیفیت آموزش، عدم هماهنگی بین دانشگاه و جامعه، پایین بودن سطح توانمندی دانش آموختگان و… روبه رو است. ازاین رو برای حل این چالش نیازمند حوزه ای به نام دانشگاه پژوهی است. این حوزه با جمع آوری اطلاعات از رشته های مختلف، تحلیل و پردازش داده ها و با در اختیار قراردادن یافته های خود با مدیران و مسئولان در بهینه سازی کارکردها و فرایندهای دانشگاهی نقش ایفا می کند. هرچند دانشگاه پژوهی با مشکلاتی همچون کمبود تعاملات متخصصان حوزه های مختلف، اهمیت به بعدهای خاص و کم توجهی به رشته های دیگر مواجه است اما ایجاد نهاد دانشگاهی می تواند راهکاری مناسب در جهت حل این مشکلات باشد. نهاد دانشگاه پژوهی، یکی از نهادهای مهم دانشگاه برای دستیابی به اهداف نظام های دانشگاهی است که در بسیاری از کشورها ضرورت ایجاد و استقرار آن درک شده و به عنوان ابزاری موثر در تصمیم گیری های مدیریتی، تصمیم سازی دانشگاهی، آینده نگری و پاسخگویی عمومی تلقی می شود.