موفقیت خیره کننده آتش بس در یمن

شش سال پس از شروع جنگ فاجعه بار یمن اوضاع در آرامترین حالت خود قرار دارد. پرواز هواپیماهای تجاری برای رفع نیازهای ضروری مردم از سر گرفته شده، حمله به مناطق تحت کنترل حوثی ها و حملات موشکی و پهپادی حوثی ها به عربستان و امارات همگی با آتش بس برقرار شده، متوقف شده است.

حوثی ها در سال 2015، تعز را به کنترل خود درآوردند. بدون پیشرفت در مورد جایگاه تعز به عنوان دومین شهر پرجمعیت و قطب صنعت حیاتی قبل از جنگ، دور از انتظار است که گفت وگوهای مستقیم برای پایان دادن به جنگ به طور دائم به نتیجه برسد. با وجود آتش بس، خطر قحطی در بحبوحه افزایش قیمت اقلام اساسی مانند گندم و سوخت در بازارهای بین المللی در حال افزایش است. به این ترتیب، گرفتن امتیازات عمده از حوثی‌ها بر سر تعز اهمیت فراوانی دارد. برای این کار جامعه جهانی ابتدا باید بفهمد که حوثی ها چه کسانی هستند و چه می خواهند.

خود حوثی‌ها جنبش خود را انصار الله و انقلابی می‌دانند که در برابر نفوذ فاسد و تحت سلطه قدرت‌های غربی و اسرائیل که اغلب از آن با عنوان “حکومت صهیونیستی” یاد می‌شود، می ایستند. این گروه به شاخه شیعه زیدی اسلام پایبند است که از بسیاری جهات به جماعت سنی نزدیکتر است تا شیعه اثنی عشری.

زیدی ها تحت تاثیر جمهوری اسلامی ایران یا دیگر جنبش های سیاسی مانند اخوان المسلمین و انتفاضه دوم فلسطین هستند و استدلال می کنند که مداخلات غرب در خاورمیانه و حمایت از اسرائیل برای به سلطه کشیدن جهان اسلام و سرقت منابع آن طراحی شده است و تنها بازگشت به اسلام واقعی می تواند از این سلطه جلوگیری کند.

ترکیبی از شیوه های سرکوبگرانه توسط دولت یمن تحت حمایت ایالات متحده و تلاش حوثی ها برای کسب قدرت سیاسی، درگیری کنونی را شدت بخشید. سرانجام حوثی ها در پاییز سال 2014 کنترل صنعا را به دست گرفتند.

طی هفت سال نبرد، هیچ یک از طرفین جنگ نتوانست قدرت خود را بر دیگری تحمیل کند و توازن قوا بین نیروهای رقیب در نوسان است. اواخر سال 2021 حوثی ها تا تصرف استان مآرب که منابع نفت و گاز قابل توجهی دارد، پیش رفتند اما در نهایت در فوریه 2022 نیروهای ضد حوثی همسو با امارات موفق به توقف عملیات مآرب شدند.

از سال 2019، حوثی‌ها طرحی گسترده برای پایان دادن به جنگ پیشنهاد کرده‌اند که شامل آتش‌بس، دوره گذار به گفت وگوی داخلی تحت نظارت یک طرف سوم غیر یمنی و بی‌طرف است. حوثی ها شروطی هم داشته اند: در سال 2020، بازگشایی فرودگاه بین‌المللی صنعا و پایان دادن به محدودیت‌ها برای ورود کشتی‌ها به بندر حدیده را شرط گفت وگو از هر نوع دانستند.

حوثی‌ها بر این باورند که با دو درگیری مرتبط اما مجزا روبه رو هستند: اول، جنگ با عربستان سعودی. دوم، مبارزه برای قدرت سیاسی در یمن که تنها زمانی موفقیت آمیز است که نیروهای خارجی از این کشور اخراج شوند. آنها رقبای یمنی خود را حامیان القاعده و مزدورانی توصیف می کنند که توسط عربستان سعودی و ایالات متحده پول می گیرند. حوثی‌ها مدت‌ها مدعی بودند که تنها راه صلح، توقف حملات هوایی به رهبری عربستان سعودی و خروج کامل نیروهای خارجی از یمن است. در ازای آن، حوثی ها به حملات برون مرزی خود پایان می دهند.

برای سعودی‌ها، موافقت کامل با شرایط حوثی‌ها عملاً به معنای واگذاری پیروزی به این گروه است. به ویژه، سعودی ها در به دست آوردن تضمین های امنیتی حیاتی مربوط به امنیت مرزی که در طول درگیری دنبال کرده اند، شکست خواهند خورد. اکثر گروه‌های مسلح مخالف حوثی برای حمایت به عربستان سعودی یا امارات متکی هستند و بسیاری در اردوگاه ضد حوثی امیدوارند که آتش بس برقرار نشود و سعودی ها دوباره به دنبال پیروزی کامل بر رقبای حوثی خود باشند.

حوثی ها اگر چه با نظام حکومتی یمن مخالف بودند اما هیچ نظام جایگزینی پیشنهاد ندادند. آنها در ایجاد اعتماد بین رقبای خود کم کاری کرده اند. رهبران کنونی جنبش گفته اند که به یک نظام جمهوری متعهد هستند، به دنبال احیای امامت نیستند و حتی با احتیاط هایی، امیدوارند که دموکراسی را برقرار کنند.

با این حال، بسیاری از مخالفان یمنی بر این باورند که حکومت حوثی ها یک حکومت قبیله ای متحد با ایران خواهد بود. حوثی ها در بیشتر قلمرو تحت کنترل، هر گونه سخنرانی انتقادی علیه خود را سرکوب می کنند. علاوه بر این سابقه، جزء دیگری از حکمرانی حوثی ها ترس و ظن را در همسایگان یمن بر می انگیزد: این گروه پشتیبانی نظامی ایران را دریافت می کند.

هرچند حوثی ها دریافت دستور از تهران را انکار می کنند اما اتحاد منطقه ای آنها با تهران آشکار است. حوثی ها مدت هاست که خود را بازیگر محور مقاومت و اتحاد ایران، سوریه، حزب‌الله، و گاهی حماس و گروه‌های شبه‌نظامی تحت حمایت ایران در عراق علیه هژمونی اسرائیل و آمریکا توصیف کرده‌اند.

چهار واقعیت کلیدی در وضعیت کنونی یمن قابل توجه است: حوثی‌ها در ارتفاعات شمالی دست بالا را دارند و قدرت غالب در پرجمعیت‌ترین منطقه کشور هستند. آنها احتمالاً 70 تا 80 درصد از جمعیت یمن را کنترل می کنند. دوم، تا زمانی که جنگ ادامه داشته باشد، تجارت و امنیت منطقه ای همچنان در خطر خواهد بود، به ویژه از آنجایی که حوثی ها بخش زیادی از سواحل دریای سرخ یمن را تحت کنترل دارند و می توانند با جلوگیری از عبور ترافیک دریایی از تنگه باب المندب، یک مسیر تجارت بین المللی حیاتی را ببندند. این وضعیت زمانی بدتر می شود که آنها بتوانند سیستم های تسلیحاتی پیشرفته تری را از ایران بدست آورند. سوم اینکه، جنگ بدون رسیدن سعودی ها و حوثی ها به یک درک مشترک پیرامون امنیت فرامرزی و ترتیبات حکمرانی پایان نخواهد یافت. چهارم اینکه، رقبای داخلی حوثی ها نمی خواهند ایده زندگی تحت حکومت حوثی ها را بپذیرند.

با توجه به ترس بسیاری از مخالفان حوثی یمن مبنی بر اینکه آتش بس مقدمه ای برای عقب نشینی ناگهانی عربستان سعودی است، با توقف طولانی تر گفت وگوها درباره تعز، توافق صلح دشوارتر می شود. اگر قرار است آتش بس گامی به سوی پایانِ پایدار جنگ باشد، حوثی ها نیز باید برای ایجاد اعتماد با مخالفان خود تلاش کنند.

دولت بایدن ممکن است به دنبال یک پیروزی سریع باشد تا وجهه بین المللی خود را تقویت کند اما تحت فشار قرار دادن سعودی‌ها و دولت یمن برای دستیابی به توافق با حوثی‌ها بدون پرداختن به خواسته‌های رقبای خود، هر گونه روند صلح را برای شکست آماده می‌کند.

دیدگاهتان را بنویسید