هرگاه صحبت از مذاکره و یا گفتگوی مستقیم با آمریکا به میان آمده است، مقام معظم رهبری از «غیر قابل اعتماد» و عهدشکن بودن این کشور سخن گفتهاند. ایشان اول فروردین ۹۲ درباره مذاکره با آمریکا فرموده بودند: «من به این گفتگوها خوشبین نیستم. چرا؟ چون تجربههای گذشتهی ما نشان میدهد که گفتگو در منطق حضرات آمریکایی به این معنی نیست که بنشینیم تا به یک راه حل منطقی دست پیدا کنیم منظورشان از گفتگو این نیست، منظورشان از گفتگو این است که بنشینیم حرف بزنیم تا شما نظر ما را قبول کنید!»
از این رو نگاهی به عملکرد سیاستِ خارجی آمریکا در هر دورهای، مُهر تأییدی بر سخنان مقام معظم رهبری است. ساکنان کاخ سفید فارغ از حزب دموکرات و یا جمهوریخواه، یک سیاست و استراتژی کلان را دنبال میکنند و آن اعمال تحریمهای ظالمانه علیه مردم ایران است. آنها از یک سو به دنبال اعمال فشار علیه «ایران و ایرانیها» هستند و از سوی دیگر خود را مشتاق میز مذاکره و توافق با جمهوری اسلامی ایران نشان میدهند!
اما به راستی، چرا نمیشود به آمریکا در میز مذاکرات اعتماد کرد؟ برای پاسخ به سوال مطرح شده باید مُروری به تحرکات و مواضع سرمداران سابق و فعلی کاخ سفید پیرامون پرونده هستهای ایران بیندازیم.
برجام
سال ۲۰۱۵ توافق هستهای میان ایران و ۱+۵ منعقد شد. ایران دی ۱۳۹۴ طبق برجام بزرگترین عملیات تخریب هستهای جهان را با تزریق بتن به محورهای مرکزی رآکتور اراک تکمیل کرد!
اکنون نوبت آمریکا بود که تعهدات اقتصادی خود را انجام دهد. امّا اینگونه نشد. «حمیدرضا آصفی» سفیر اسبق ایران در فرانسه و آلمان گفت: «نقض برجام از زمان بایدن (در سمت معاون رئیس جمهور) و اوباما شروع شد. آمریکا در زمان اوباما و معاون اولی بایدن به تعهدات مالی، بانکی، بیمهای و کشتیرانی خودش در چارچوب برجام پایبند نبود و از همانجا نقض تعهدات را شروع کرد.»
«مایک پومپئو» وزیر وقت امور خارجه آمریکا نیز در بهار سال ۱۳۹۷ همین رفتار مخرب را بروز داد. وی در حالی که هنوز توافق هستهای در جریان بود در تبیین راهبرد ایالات متحده در قبال ایران بر افزایش فشار بر تهران تاکید کرد.
دست آخر، مسیری را که اوباما شروع کرد، «ترامپِ تروریست» با خروج از برجام به پایان رساند. بایدن هم همچنان تحریم اعمالی علیه ایران از دوران اوباما و ترامپ را حفظ کرده است.
دولت سیزدهم و دور جدید مذاکرات
سال ۱۴۰۰ در ایران دولتِ سیزدهم به سکانداری سید ابراهیم رئیسی روی کار آمد و بار دیگر پرونده مذاکرات با طرف مقابل در دستور کار قرار گرفت، این بار «علی باقری» که پیش از این در تیم سابق مذاکرات (دولت دهم) نقش آفرینی میکرد، مسئولیت مذاکرات را برعهده گرفت، اما تاکنون این نشست و برخواستها نتیجهای به همراه نداشت و مذاکرات همچنان دنبال میشود.
پس از آنکه آمریکا در آخرین روزهای سال گذشته و در جریان مذاکرات وین با طرح موضوعات جدید و منافی با منافع کشورمان، لحظات آخر ترمز مذاکرات را کشید و مانع به سرانجام رسیدن توافق شد، با تمام توان برای شکست مقاومت و دست کشیدن ایران از مطالبات به حق خود وارد عمل شد.
در این مدت سه ماهه که مذاکرات وین متوقف بود، طرف آمریکایی با شگردهای مختلفی از جمله تعیین ضربالاجلهای نمایشی، قطعنامه آژانس بین المللی انرژی اتمی و کمک به رژیم صهیونیستی در انجام عملیات تروریستی، انتظار داشت ایران در اولین جلسه پس از توقف گفتگوها به یک باره تمام توقعات غرب را برآورده سازد.
در همین راستا، «جوزف بورل» مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا روز شنبه (۴ تیر) به همراه معاون خود «انریکه مو را» به تهران سفر کرد و پس از نشست چهار ساعته با «امیرعبداللهیان» خبر از آغاز مجدد مذاکرات در یک فُرمت جدید و در یکی از کشورهای همسایهی ایران یعنی قطر، داد.
بورل در جریان این سفر گفت: قرار است بعد از سفر من مذاکره ادامه یابد و تیم من به عنوان تسهیل کننده بین ایران و آمریکا خواهند بود تا مسائل باقیمانده را رفع کنیم. رسیدن به توافق بسیار مهم است. بر اساس متنی که روی میز گذاشتیم و اینکه برای همه ما، ایران و کل دنیا و اروپا و کل جهان مهم است که توافقی درباره برجام داشته باشیم.
آمریکا: شبکه تجارت نفت و پتروشیمی ایران را تحریم کردیم
آمریکاییها از سویی در مذاکرات غیرمستقیم با ایران در دوحه شرکت کردند و از سوی دیگر خط تحریم را از ریل خارج نکردهاند و با قوت آن را ادامه میدهند؛ شامگاه چهارشنبه هفته گذشته بود که وزارت خزانهداری آمریکا اعلام کرد: شبکه تجارت نفت و محصولات پتروشیمی ایران را در فهرست تحریمی SDN قرار داده است.
در بیانیه وزارت خزانهداری آمریکا تصریح شد: اسامی ۲ فرد، ۱۳ شرکت و ۲ نفتکش در فهرست تحریمهای جدید آمریکا قرار گرفتهاند.
معاون خزانهداری آمریکا بعد از اعلام این تحریمها گفت: با آنکه ایالات متحده متعهد به دستیابی به توافقی با ایران برای بازگشت دوجانبه به برجام است ما از همه اختیارات تحریمی خود برای اجرای تحریمهای مربوط به فروش نفت و محصولات پتروشیمی ایران استفاده خواهیم کرد.
«بایدن» راه «ترامپ» را ادامه میدهد
مالک شریعتی دبیرکل جمعیت رهپویان انقلاب اسلامی و نماینده مردم تهران در مجلس در گفتگو با خبرنگار مهر، با اشاره به سیاستهای خصمانه آمریکا علیه ایران گفت: وضعیت ما در برجام نسبت به دورانی که دولت قبل مستقر بود، هیچ تغییری نکرده است. حداقل بعد از دوران ریاست جمهوری ترامپ تاکنون هیچ چیزی تغییر نکرده و بایدن هم همان راه ترامپ را ادامه میدهد. با وجود اینکه شرایط ما در برجام و FATF عوض نشده است، اما اتفاقات مهمی در کشور افتاده است که دولت سابق مدعی بود بدون برجام و FATF شدنی نیست.
وی تصریح کرد: افزایش فروش نفت و ارتباط ایران با سازمان شانگهای و همسایگان بدون برجام و FATF انجام شده است و نشان میدهد انجام یکسری کارها شدنی بود اما در دولت قبل انجام نشد. (متن گفتگو را اینجا بخوانید)
نباید خوش بین به آمریکا باشیم
ابوالفضل عمویی سخنگوی کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس شورای اسلامی هم در گفتگو با خبرنگار مهر، با بیان اینکه نمیتوان از تمایل آمریکا برای بازگشت به میز مذاکره خوش بین بود، گفت: خوشبینی واقعی مبتنی بر توانمندیهای داخلی کشور است؛ توانمندیهای ما در حوزه هستهای و سایر موضوعات نشان داده که میتوانیم با تکیه بر آنها به آینده خوشبین باشیم.
وی تاکید کرد: سیاستهای ما در دوحه همان سیاستهای سابق است. وقتی آمریکا اعتراف میکند که اعمال سیاست فشار حداکثری علیه ایران شکست خورده است، باید آمادگی لازم را برای کنار گذاشتن تحریمها داشته باشد. (متن گفتگو را اینجا بخوانید)
حمید رضا ترقی قائم مقام حزب موتلفه اسلامی، کنشگر دیگری بود که نسبت به تحریمهای آمریکا علیه ایران واکنش نشان داد و در گفتگو با مهر، گفت: طبق بیانات رهبری تا زمانی که لغو تحریمها و تضمین لازم برای عمل به تعهدات را نبینیم، نمیتوانیم به آمریکا اعتماد کنیم. پس تا زمانی که این اتفاقات رخ ندهد، مذاکره مستقیم نیز امکانپذیر نخواهد بود و مذاکرات با ۴+۱ ادامه پیدا میکند و آمریکا هم باید پشت در مذاکرات بماند.
حجتالاسلام حسن نوروزی نماینده مردم رباط کریم در مجلس شورای اسلامی نیز در گفتگو با خبرنگار مهر، گفت: من هنوز هم به آمریکا و اروپا خوشبین نیستم. آنها مثل همیشه وقتکشی میکنند و مذاکرات را به بازی گرفتهاند، لذا ما هیچ امیدی نداریم که طرف مقابل با اعتقاد به برجام با ایران ارتباطی برقرار کند.
وی در پاسخ به این سوال که با توجه به سیاستهای آمریکا علیه ایران، نتایج این دوره از مذاکرات را چگونه پیشبینی میکنید؟ تصریح کرد: به نظر میرسد این بار هم داستان مذاکرات به گونهای رقم خواهد خورد که باز هم نتیجهای نخواهد داشت. اروپا همانند آمریکا به ایران نگاه میکند و آمریکا نیز از ابتدا با ما دشمنی داشته و هنوز هم دارد. به نظر نمیرسد رویکرد جدیدی توسط آنها اتخاذ شده باشد.
دیدگاه رسانههای غربی درباره آمریکا
غیرقابل اعتماد بودن مقامهای واشنگتن پیش از این بارها از سوی مقام معظم رهبری مورد تاکید قرار گرفت. نکته قابل توجه در این گزاره، اعتراف رسانههای غربی به سیاست «یک بام و دو هوای» آمریکاییها در قبال ایران است.
تارنمای تحلیلی «لوبلاگ» (Lobelog) در چند گزارش به موضوع بیاعتمادی ایران به سیاستهای آمریکا پرداخت و نوشت: چرا باید تهران به واشنگتن اعتماد داشته باشد؟ طبق گفته «وندی شرمن»، در طول مذاکرات هستهای هم بارها نمایندگان ایران در مورد تداوم اجرای توافق پس از انتخابات سال ۲۰۱۶ از طرف آمریکایی سوال میپرسیدند. اما نمایندگان آمریکایی پاسخ دقیقی برای این تردید نداشتند. اوباما هم نتوانست فضایی را ایجاد کند که ترامپ قادر به تغییر راهبرد در خاورمیانه نباشد.
نشریه «وکس» (Vox) هم در گزارشی آورده بود: به دروغگو نمیتوان اعتماد کرد به ویژه هنگامی که موضوع جنگ و صلح مطرح است.
به نوشته این نشریه، دروغپردازی در مورد فعالیت هستهای و نفوذ منطقهای از جمله شواهدی است که نشان میدهند سخنان و سیاستهای مقامات آمریکایی در مورد ایران غیرقابل اطمینان است.
نشریه «تایم» (Time) نیز پیرامون دلایل اعتماد نکردن ایران به آمریکا نوشت: تهران پس از ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱ در زمینه مبارزه با تروریسم با واشنگتن همکاری کرد اما «جورج بوش» همان زمان ایران را به عنوان محور شرارت معرفی کرد.
چرا به آمریکا اعتماد نداریم؟
مطالب مطرح شده گواه آن است که نمیشود به آمریکا اعتماد کرد، البته این عدم اعتماد ریشههای مختلف را در بر میگیرد و فقط محدود به فعالیتهای هستهای ایران و مذاکرات نیست.
علیرضا رضاخواه، کارشناس مسائل سیاسی در تحلیلی دربارهی دلایل بیاعتمادی ایرانیان به دولتمردان آمریکایی، گفت: واقعیت این است که بسیاری از ایرانیان معتقدند اهداف و انگیزههای آمریکاییها را نمیتوان فقط از طریق سیاستهای اعلامی آنها کشف کرد، بلکه آنچه که رفتارهای سیاست خارجی آنها را تشکیل میدهد، سیاستهای پنهانی و چندلایهی آنهاست.
مماشات آمریکا با نقض حقوق بشر در سرزمینهای اشغالی، سیاستهای زیگزاگی در قبال بیداری اسلامی، حمایت از دیکتاتوریهای منطقه در قبال اعتراضات مردمی، واکنشهای متناقض در قبال تحولات مصر، همکاری با گروههای تروریستی همزمان با شعار مبارزه با تروریسم و اخیراً هم رسوایی جاسوسی از همپیمانان اروپایی، بیانگر مذبذببودن سیاست خارجی واشنگتن است. به عبارت دیگر، وجود معیارهای دوگانه در سیاستهای اعمالی و اعلامی و سابقه سوء عملکرد کاخ سفید در قبال تعهدات دوجانبه و چندجانبه، هر اعتمادی به این دولت را با تردید جدی روبهرو ساخته است. با این حال، بیاعتمادی ایرانیان به آمریکا ریشه دیگری هم دارد که به تعارض نظامهای ارزشی دو کشور برمیگردد.
اکنون پس از سالهای بیاعتمادی ملت ایران به آمریکا و وجود چشماندازهای نظری و ارزشی متفاوت که به نوبه خود تعریفهای مجزایی از رقابت و منافع ارائه داده است، باعث شده که روابط دو کشور به سمت بیاعتمادی میل داشته باشد؛ تجربه برجام هم نشان میدهد رویکردهای واشنگتن در قبال ایران اسلامی ابعادی فراتر از مذاکرات دارد.