پایگاه خبری “میدل ایست مانیتور” در گزارشی، “نفتالی بنت” نخست وزیر مستعفی رژیم صهیونیستی را فردی ناکام و شکست خورده در عمل به وعده های انتخاباتی خود و ایجاد اتحاد و دستاوردهایی عینی در اراضی اشغالی توصیف کرده و با اشاره به سِیلی از ناکامی های وی در عرصه سیاست داخلی و خارجی رژیم صهیونیستی، او را نخست وزیری در تاریخ رژیم اشغالگر قدس معرفی کرده که در کوتاه ترین دوره حضور در قدرت، بیشترین میزان ناکامی ها را به ثبت رسانده است.
میدل ایست مانیتور ناکامی های متعدد نفتالی بنت در حوزه حکمروایی رژیم صهیونیستی را اصلی ترین عامل استعفای وی و حذفش از صحنه قدرت سیاسی رژیم اسرائیل(به عنوان نخست وزیر این رژیم و رهبر حزب یامینا) عنوان کرده است.
میدل ایست مانیتور در این رابطه می نویسد:
« استعفای نفتالی بنت از کرسی نخست وزیری رژیم اسرائیل و به طور کلی عقب نشینی وی از حوزه سیاست، مسالهای مهم از دو منظرِ سیاسی و حزبی است. این مساله یک تاثیر بنیادین بر امور و مسائل داخلی رژیم اشغالگر قدس و همچنین روابط بین المللی آن دارد. این رویداد همچنین بر نتیجه انتخابات عمومی رژیم اسرائیل در ماه نوامبر، اثرگذار خواهد بود.
استعفای نفتالی بنت تا حد زیادی بسیاری از ناظران و تحلیلگران را تحریک کرد تا نگاهی به ناکامی های وی در مدیریت ائتلافی که دولتش بر آن استوار بود و همچنین مسائل مرتبط با حضور وی در قدرت، بیندازند. جدای از این ها، رویه ها و سیاست هایی که حزب متبوع وی یعنی “یامینا” نیز دنبال می کند، هدف بررسی و تحلیل فراوان قرار گرفته است. در این چهارچوب، در مورد اشتباهاتی که وی در دوره حضور خود در قدرت به عنوان نخست وزیر رژیم اسرائیل انجام داده، صحبت های فراوانی انجام می شود. نفتالی بنت با اندکی تاخیر متوجهِ دشواری های واقعیت تلخی شد که او را احاطه کرده بود. این مساله برای تمامی افرادی که سخنرانی استعفای وی را تماشا می کردند، کاملا واضح و آشکار بود. علی رغمِ ادعاهای دور و دراز نفتالی بنت در مورد موفقیت های دولتش، وی مجبور به ترک قدرت و جایگزین شدنِ “یائیر لاپید” وزیر خارجه دولاتش با خود شد. در واقع، او هیچ گزینه ای الا اینکه رهسپار خانه شود و از عرصه سیاسی رژیم اشغالگر قدس حذف شود نداشت.
در شرایط کنونی در اراضی اشغالی این حس وجود دارد که نفتالی بنت با کناره گیری و استعفای خود از قدرت، عملا به شکستش در تمامی جبهه های مرتبط با عرصه حکمروایی اسرائیل اعتراف کرده است. شکست هایی که در قالب ائتلافِ سیاسی حاکم، دولت و حزب متبوعِ بنت، خود را نشان دادند. در کنار این ها، تمامی امیدهای وی و اهدافی که برای خود تحت تاثیر حضورش در قدرت تعریف کرده بود نیز عملا بر باد رفتند. وی به طور بنیادین به وعده هایی که به رای دهندگانِ دست راستیِ صهیونیست داده بود پشت پا زد و عملا به نوعی هرج و مرج ایدئولوژیک در چهارچوب معادلات سیاسی رژیم اسرائیل دامن زد. با این همه، در شرایط فعلی ماسک ها از نقاب افراد در عرصه سیاسی اسرائیل افتاده و منازعه ای عمیق در مورد هویت یهودیِ رژیم اسرائیل پس از آنکه شماری از اسرائیلی ها جرات کردند تا تابوشکنی کنند و این ایده که رژیم اسرائیل دولتی یهودی است را رد کرده و به نوعی هویت ادعاییِ ملی در اراضی اشغالی را انکار کنند، ظاهر شده است.
با این همه، هنوز زود است که در مورد کارنامه نفتالی بنت و تاثیرات و پیامدهای سیاست های ناکارآمد وی صحبت کنیم. جدای از این ها باید توجه داشته باشیم که استعفای نفتالی بنت، تاثیرات عمیقی را بر سیاست، احزاب و شاید امنیت دولتی و ارتش رژیم اسرائیل خواهد داشت. اکنون یک زمان حساس برای رژیم اشغالگر اسرائیل فرا رسیده است. دلیل اصلی این مساله نیز این است که طیف قابل توجهی از مشکلات و بحران ها علیه این رژیم انباشته شده اند و مدیریت آن ها نیز به هیچ عنوان ساده نیست.
در عین حال، نفتالی بنت با کناره گیری از رهبری “حزب یامینا”، به نوعی به صورت ضمنی تایید کرده که حزبش توانایی رقابت قابل توجه را در آستانه انتخابات قریب الوقوعِ آتی ندارد. نفتالی بنت سیزدهمین نخست وزیر رژیم اسرائیل بود و دوره 381 روزه حضور وی در قدرت با مجموعه ای از بحران ها و ناکامی ها همراه بود. وی در ترمیم شکاف های فزاینده در درون جامعه اسرائیل، به شدت ناکام بود و عملا با سیاست های مبهم خود علیه ایران، جدای از اینکه کارزاری شکست خورده را علیه ایران رهبری کرد، مخالفت ژنرال های اسرائیلی را نیز علیه خود برانگیخت. می توان اینگونه گفت که نفتالی بنت در کوتاه ترین دولت اسرائیلی در تاریخ این رژیم، بیشترین شکست ها و ناکامی ها را در مقایسه با دولت هایی که عُمر به مرابت بیشتری داشتند، به ثبت رساند.
شاید مهمترین ناکامی سیاست خارجی دولت نفتالی بنت این باشد که وی نتوانست دولت های عربی بیشتری را قانع سازد تا نسبت به عادی سازی روابط خود با این رژیم اقدام کنند. وی همچنین در جلوگیری از اقدامات رو به رشدِ جریان مقاومت فلسطین علیه دستگاه های نظامی-اطلاعاتی رژیم اشغالگر اسرائیل نیز شکست خورد. نتیجه این مساله این شد که در دو ماه اخیر، 19 صهیونیست به دست جریان مقاومت فسلطین جان خود را از دست دادند.
جدای از این ها، هزینه مسکن در اراضی اشغالی در دوره حضور نفتالی بنت در قدرت، افزایش قابل توجهی را از خود نشان داد. نَه او و نَه وزرایش قادر نبودند که با این چالش مهم مقابله کنند. با این حال، هیچ تغییری در شیوه و رویه ای که مقام های دولتی در رژیم اسرائیل منصوب می شدند نیز در دوره نفتالی بنت ایجاد نشد. در این راستا، تمامی افرادی که به سیاستگذاران تاثیرگذار نزدیکیِ بیشتری داشتند، طبیعتا از شانس بیشتری نیز جهت به دست گرفتن کرسی های قدرت برخوردار بودند.
ناکامی های نفتالی بنت به این معنا است که دولت وی عملا از درون فروپاشیده است. شاید دلیل اصلی این مساله این باشد که اکثریتِ قانونی و سیاسی دولت وی هیچگاه به اندازه ای نبوده که بتواند به وی دست برتر و پُرقدرتی را در عرصه معادلات اراضی اشغالی بدهد. نفتالی بنت هیچ توجهی به مفاد تبعیض آمیزِ مندرج در قانون اساسی اسرائیل نکرد. مساله ای که عملا سطح شکاف ها و اختلافات در اراضی اشغالی را افزایش داد و موجب شد تا زمینه برای برگزاری یک انتخابات عمومی دیگر در اراضی اشغالی هموار شود.
در حالیکه حزب متبوع نفتالی بنت(حزب یامینا) مدام بر اینکه فضایی باز را در اراضی اشغالی می خواهد، تاکید داشت، رسوایی در مورد نفتالی بنت ایجاد شد که وی میلیون ها “شِکِل”(واحد پول رژیم صهیونیستی) را هزینه بازسازی منزل خود کرده(به صورت غیرقانونی و از منابع دولتی) و البته با استفاده از منابع دولتی، سفارشِ تهیه غذا از رستوران داده بود که این مساله عملا بسیاری را در اراضی اشغالی خشمگین ساخت.
در حوزه سیاست خارجی، نفتالی بنت به شدت رویه های متناقضی را از خود نشان داد. مواضع مبهم وی در قبال ایران عملا او را از این مساله بازداشت که تهدیداتی را عیله ایران مطرح سازد. در عین حال، مشکلات و چالشهای رژیم اشغالگر قدس با فلسطینی ها نیز همچنان سرِ جای خود باقی است و دولت بنت هیچ اقدامی جهت حل و فصل آن ها انجام نداد.
برای بسیاری از افراد واضح و آشکار شده که بی تجربگی سیاسیِ نفتالی بنت، عملا وی را به یک فرد غیرمناسب برای تصدی کرسی نخست وزیری رژیم اسرائیل تبدیل کرده بود. شرکای ائتلاف تحت رهبری وی و حتی اعضای حزب خودِ او، به ظاهر خیلی زود این مساله را تایید کردند و حتی در مسیر فروپاشیِ دولت وی گام برداشتند. در این چهارچوب، نفتالی بنت عملا به مظهری از سیاست های غلط در حوزه سیاست داخلی و خارجی رژیم اشغالگر قدس تبدیل شد. مساله ای که به یک برَند برای وی تبدیل شده و سال ها نیز با او باقی خواهد ماند.
مخالفان سیاسی نفتالی بنت از جمله شرکای وی در ائتلافی که دولتش بر آن استوار بود، هیچ تردیدی را در استفاده از ناکامی های وی جهت برجسته سازی این واقعیت که او در محقق ساختن وعده های انتخاباتی اش شکست خورده، نخواهند داشت. این مساله عملا به نوعی جنگِ قدرت در صحنه معادلات سیاسی اراضی اشغالی ختم خواهد شد.
باید گفته شود که وقتی نفتالی بنت تصمیم به کناره گیری از کرسی نخست وزیری اسرائیل گرفت، وی با شرایط پیچیده و بسیار سختی رو به رو بود و در عین حال، شاهد رقابت های شدید و عمیقی نیز میان احزاب مخالف و رقیبِ اسرائیلی بود. وی به هیج عنوان نتوانست با آن ها کنار بیاید و با آن ها تعاملی سازنده داشته باشد. دلیل اصلی این مساله نیز این بود که هیچکدام از آن ها نفتالی بنت و دولتش را دولتی کارآمد نمی دیدند. درست است که وی در شرایط سختِ سال گذشته توانست قدرت سیاسی را در اراضی اشغالی به عنوان نخست وزیر اسرائیل به دست گیرد، با این حال، او در شرایطی قدرت را ترک کرد که رژیم اسرائیل را با چالش ها و بحران هایِ به مراتب عمیق تری در مقایسه با زمانی که دولت را تحویل گرفت، رها ساخت.»