با استفاده از روشهای زیر میتوانید این صفحه را با دوستان خود به اشتراک بگذارید.
ورود «مولود چاووش اوغلو» وزیر خارجه ترکیه به تهران در روز گذشته و میزبانی «حسین امیرعبداللهیان» وزیر امور خارجه ایران از وی، از جهاتی دارای نکات حائز اهمیتی است. اگر چه در این نشست به مسائل مهمی چون عراق، افغانستان، یمن و ایجاد ثبات در این کشورها و حل بحران این کشورها تأکید شد و از سویی نیز چاووش اوغلو ایران را کشور برادر ترکیه دانست و عنوان کرد که«خانه دوست را در تهران دیدیم» و تحریم ها را علیه ایران ظالمانه اعلام کرد و در ارتباط با موضوعات تجاری و سرمایه گذاری و همکاری میان دو طرف گفتگوهایی انجام شد اما واقعیت این است که آنچه از سوی ترکیه در وادی عمل و حرف اتفاق می افتد کاملاً متعارض با هم هستند. از این رو در ادامه ضمن اشاره به دلایل سفر وزیر خارجه ترکیه به ایران، به اهداف این سفر اشاره خواهیم کرد.
به گزارش بولتن نیوز، 1- واقعیت امر این است که ایران و ترکیه اگرچه دو متحد منطقه ای برای هم به شمار می آیند اما دو خط موازی از هم هستند که هیچ گاه بهم نمی رسند. در واقع تعارض منافع ایران و ترکیه در میدان های منطقه ای موجب شده است که این اتحاد برحسب شاخص های کلاسیک آن باشد نه واقعیت های میدانی موجود؛ بطوریکه ترکیه با تحرکات میدانی خود در مناطقی مانند سوریه و عراق در تعارض با ایران قرار دارد و اخیراً در آذربایجان نیز عملآً به تقابل با ایران برخاسته است. در واقع آنچه در پشت شیطنت ها و گستاخی های باکو قرار دارد تحریکات آنکارا و حمایتی است که از باکو می کند.
2- این سفر در شرایطی اتفاق افتاده است که چند روز پیش سد ایلیسو توسط اردوغان افتتاح شد که یک خطر زیست محیطی برای ایران به شمار می آید. در واقع سیاست جنگ آبی آنکار علیه ایران تنها به افتتاح این سد خلاصه نشد بلکه رجز خوانی های اردوغان در مراسم افتتاح این سد و کری خوانی هایش علیه همسایگان مصداق بارزی از دوگانه انگاری هوشمندانه ترکیه در عرصه سیاست خارجی است. در واقع اردوغان با سیاست یکی به میخ و یکی به نعل تلاش دارد هم به مخالفان داخلی خود این نکته را تحمیل کند که ترکیه در ذیل زعامت وی بطور هدفمند اهدافش را دنبال می کند و هم در عرصه خارجی با خط و نشان کشیدن های گوناگون، بازیگران منطقه ای را نسبت به آینده ترکیه و نقش کنونی اش با هشدار مورد خطاب قرار دهد. از سوی دیگر نیز با ابزار دیپلماسی به عنوان مکمل رهیافت مذکور، نیز درصدد است در شرایطی دیپلماتیک از غلظت گفتاری (نه عملی) اقداماتش بکاهد. سفر چاووش اوغلو نمونه ای از مصادیق مشابه آن از سوی ترکیه در سال های اخیر پیرو رویکرد مذکور آنکاراست.
3- همانطور که گفته شد اگرچه ترکیه متحدی منطقه ای برای ایران محسوب می شود اما حقیقت امر این است که ایران باید دریابد که سیاست مذکور در ارتباط با آنکارا دیگر جواب نمی دهد و آنکارا همانگونه که نشان داده است در عمل خود را در تقابل با ایران می بیند؛ از این رو از هر ابزاری برای قرار دادن ایران در تنگنا استفاده خواهد کرد. در واقع به نظر می رسد اکنون زمان آن رسیده است که تهران موضع خود را در قبال آنکارا مشخص کند و از جهت گیری های قبلی خود در قبال ترکیه فاصله بگیرد و به طراحی قواعد جدید بازی دست بزند. در حقیقت ورود ایران به میدان بازی جدید با ترکیه می تواند آغاز فصل جدیدی برای سیاست خارجی ایران و ایجاد سدی در برابر سیاست خارجی ماجراجویانه اردوغان باشد.
4- در پایان اینکه نباید نسبت به سفر چاووش اوغلو و سفر آتی اردوغان به ایران خوشبین بود بلکه برعکس باید با عینک بدبینی به این تاکتیک آنکارا نگاه کرد. چونکه آنکارا نشان داده است که نمی تواند دوستی، قابل اعتمادی برای ایران باشد و با کوچکترین فرصت و موقعیت ایران را دور خواهد زد و علیه منافع ایران عمل خواهد کرد. خلاصه اینکه آنکارا دوست و متحد ایران نخواهد بود چرا که بخشی از مناطق ایران در جهان ترکی – تورانیِ، ترسیم شده از سوی آنکارا قرار دارد که تهدیدی برای موجودیت ایران قلمداد می شود. بنابراین این قبیل سفرها برای تلطیف فضای تقابل از طریق ابزار دیپلماسی است که در سیاست خارجی ترکیه اردوغان به یک عادت تبدیل شده است.
مصطفی مطهری
اشتراک گذاری
با استفاده از روشهای زیر میتوانید این صفحه را با دوستان خود به اشتراک بگذارید.