حیات روی زمین وابسته به آب است. تالاب های طبیعی جزو اکوسیستم های فعال و حیاتی بر روی زمین هستند. در واقع این تالاب ها هستند که با فراهم ساختن آب و قابلیت زادآوری اولیه، به بقای گونه های جانوری و گیاهی روی زمین کمک می کنند. بخش مولد بسیاری از چرخه های حیات به تالاب ها برمی گردد.
درون تالاب ها بی شمار حیات و زندگی دیده می شود که باید برای تداوم حیات بشر و زیست خیل عظیمی از پرندگان، پستانداران، خزندگان، دوزیستان، ماهیان و بی مهرگان از این زیستگاه منحصربه فرد حفاظت شود. تالابها محل اتصال خشکی و آب هستند و قدمت آنها نزدیک به قدمت کره زمین است و ماوای بخشی از غنیترین تنوع زیستی روی زمین هستند.
تالاب های به خاطر حفظ ذخایر ژنی، گیاهی و جانوری، تأمین آب (کیفی و کمی)، آبزی پروری (بیش از دو سوم از برداشت محصول ماهی جهان به سلامت مناطق تالابی بستگی دارد)، تولید محصولات کشاورزی (از طریق تأمین آب و عناصر غذایی)، تولید چوب، تأمین انرژی، تولید مواد لجنی و گیاهی، حمل و نقل و کاربردهای تفریحی و گردشگری (توریستی) ارزش اقتصادی بالایی پیدا می کنند.
پرشیب بودن ایران که یکی از کوهستانیترین کشورهای جهان بهحساب میآید، برخورداری از هزاران کیلومتر سواحل دریایی آبهای گرم در جنوب و معتدل در شمال، وجود پهنههای وسیع بیابانی با خاکهای شور و بالاخره موقعیت عرض جغرافیایی باعث شده که ایران جزو کشورهای دارای بیشترین تنوع تالابها در جهان باشد. در کشور ما سه میلیون هکتار تالاب وجود دارد که یک و نیم میلیون هکتار آن در کنوانسیون رامسر که یکی از قدیمیترین معاهدات بینالمللی محیط زیستی است، ثبت شده است.
در مجموع از ۴۲ نوع تالاب های طبیعی مشخص شده توسط کنوانسیون رامسر در سطح جهان، به جز تالاب های تندرا، بقیه در کشور ایران یافت می شوند. طبق طبقه بندی کنوانسیون جهانی حفاظت از تالابها ۴۲ نوع تالاب شناخته شده که ۱۲ نوع آن ساحلی و دریایی، ۲۰ نوع داخل خشکی و ۱۰ نوع مصنوعی هستند. بیش از ۱۴۰ تالاب در فهرست آیین نامه اجرایی تبصره ماده ۱ قانون حفاظت، احیا و مدیریت تالابهای کشور نامبرده شده است.
از طرفی ایران در مسیر دو کریدور اصلی مهاجرت پرندگان کره زمین قرار گرفته است. اهمیت تالاب های ایران به دلیل قرار گیری در مسیر دو کریدور اصلی مهاجرت پرندگان بسیار زیاد است.
فعالیتهای طرح حفاظت از تالابهای ایران و تلاش برای استقرار رویکرد زیستبومی در سال ۱۳۸۴ آغاز شد و پروژه الگوسازی مشارکت مردم برای احیای دریاچه ارومیه (تمرکز بر استقرار کشاورزی پایدار) نیز از سال ۱۳۹۳ آغاز و تا سال ۱۴۰۰ ادامه یافت و پروژه بسط و توسعه مدیریت محیطزیست و معیشتهای پایدار در دریاچه ارومیه ،تالابهای بختگان و شادگان و پایدارسازی فعالیتها و انتقال تجارب به استانهای فارس و خوزستان آغاز شد.
سازمان حفاظت محیطزیست چند سالی است در روند احیا و حفاظت از تالابها رویکرد زیست بومی را پیش گرفته است و تلاش میکند تا از تجربیات موفق کشورهای دیگر در این زمینه استفاده کند.
خشک شدن تالاب ها تحت تاثیر عوامل مختلفی ازجمله کمبود بارش، سو مدیریت منابع آبی، دخالت انسانی و … قرار دارد اما نکته مهم این است که آسیب رساندن به طبیعت برای انسان ارزان تمام نخواهد شد و خشک شدن این تالابها تبعات گستردهای خواهد داشت.
خشکسالی و سوءمدیریت منابع آبی دیگر به هیچ تالابی رحم نمیکند. حال بسیاری از تالاب ها که یکی از منابع طبیعی و سرمایههای محیط زیستی ایران هستند خوب نیست و مردمی که در اطراف تالابها زندگی، کشاورزی یا دامداری دارند هم تحت تأثیر این خشک شدن روزگاری سخت را تجربه خواهند کرد.
هرساله ۵ میلیون پرنده به تالابها میآیند و با خود خواص بسیاری میآورند که در نبود تالابها دیگر شاهد حضور آنها نخواهیم بود. وقتی پرندگان مهاجر وارد تالابها نشوند یا تالابها خصوصیات مهاجرپذیری خود را از دست دهند شاهد آن خواهیم بود که جمعیت موش و مار و حشرات زیاد خواهد شد. در واقع باید گفت حضور این پرندگان جدا از زیبایی به نوعی تعادل اکولوژیک ایجاد میکند. چرخههای هزارتوی طبیعت که اگر حتی پیچی کوچک از آن برداشته شود نظماش بههم خواهد خورد.
کمبود بارش یکی از پارامترهای اثرگذار بر خشکی رودخانهها و تالابها است اما بررسیها نشان میدهد در دهههای اخیر مدیریت منابع آب نیز جامع و به هم پیوسته نبوده است. احیای تالاب ها نیازمند مطالبه و مشارکت تمام ذینفعان و همکاری سازمان حفاظت محیط زیست و دستگاه های مربوطه است.