کشورهای غربی و به خصوص ایالات متحده با تحریک رقبای جهانی خود یعنی روسیه و چین، سعی در ناآرام کردن اوضاع اقتصادی آنها دارند و در این راه از هیچ اقدامی دریغ نمیکنند؛ حتی اگر این مسیر به جنگ، خونریزی و قحطی جهانی ختم شود. این کشورها برای رشد اقتصاد خود و افزایش نفوذ و قدرت در سطح جهان، با اعمال تحریمهای گسترده بر چین و روسیه از جمله تحریمهای شدید بر حوزه انرژی روسیه، در حال ایجاد بحرانی عظیم هستند که به طور قطع دامن خودشان را نیز خواهد گرفت اما با تصمیمات غلط و عدم مسئولیتپذیری و بدون توجه به عواقب آن هر روز بیشتر غرق در باتلاق آن میشوند.
بحران غذا که در پی بحران انرژی بروز می کند ، شاید در ابتدا تاثیر چندانی بر روی کشورهای ثروتمند غربی نداشته باشد ولی با کاهش ذخایر استراتژیک این کشورها، در نهایت، بحران آنها را نیز درمینوردد و تنشهای اقتصادی، سیاسی و امنیتی بسیاری را برایشان بوجود میآورد.
بحران غذا و انرژی
در آمریکا مالکان خودروهای بنزینی در طی هفتههای گذشته به شدت با افزایش قیمت سوخت مواجه شدهاند. آنها تصور میکنند که این افزایش قیمتی ناشی از تورم در ایالات متحده است و هیچ ذهنیتی از بزرگی و شدت بحرانی که پیش رویشان است ندارند. بخشی از این عدم آگاهی مردم از بحران غذا و انرژی نشات گرفته از اقتصاددانان و دیدگاههای آماری آنهاست.
بتازگی یکی از کارشناسان اقتصادی NPR، از پرمخاطبترین رسانههای آمریکایی در نقل قولی آورده است: “تنها راه کنترل قیمت بنزین، کنترل تورم است.” هر کسی که ذرهای آگاهی از شرایط فعلی جهان و نیز نحوه کارکرد شاخصهای اقتصادی داشته باشد به راحتی متوجه نادرست بودن این گزاره میشود. قیمت حاملهای انرژی رو به افزایش گذاشته است و علت اصلی آن عوامل فیزیکی و شرایط فعلی جهان است و این افزایش قیمتها در نهایت خود منجر به رشد تورم میشود و در مرحله بعدی باعث رشد بهرههای بانکی میشود.
اکنون عوامل فیزیکی و محیطی بسیاری در جریان هستند که همگی دست به دست هم دادهاند و باعث بروز و تشدید بحران کنونی انرژی و غذا شدهاند. عواملی که ظاهرا از چشم رهبران جهان و به خصوص کشورهای غربی و ایالات متحده پنهان مانده است. این رهبران بروز مشکلات را در آمار و ارقام جستجو میکنند و از قبول مسئولیت در قبال رفتار و تصمیمات خود که این بحران را بوجود آورده است شانه خالی میکنند. در ادامه به تعدادی از این عوامل و شرایط بوجود آمدن آنها اشاره و بررسی میکنیم.
افزایش قیمتهای جهانی، چرا؟
جواب این سوال ساده است؛ کمبود حاملهای انرژی. به دلیل شرایط محیطی که شامل پاندمی کرونا، جنگ و کاهش تولید میشود همگی باعث افزایش قیمت انرژی شده است.
آثار اقتصادی همهگیری کرونا که در پی آن کمبود نیروی کار، محدودیتهای مختلف، تعطیلی واحدهای صنعتی و بسیاری موارد دیگر را در پی داشته است که نتیجه آن کاهش تقاضا و نیز کاهش تولید بوده است. با بهبود نسبی همهگیری کرونا، تقاضا افزایش یافته است اما همچنان تولید به سطوح پیشین بازنگشته است که این مساله یکی از عوامل افزایش قیمت حاملهای انرژی بوده است.
در کنار این عامل، جنگ اخیر روسیه و اوکراین و افزایش تنشهای منطقهای و جهانی که منجر به تحریمهای گسترده صنایع روسیه و نیز کاهش تولیدات این کشور شده است، خود از مهمترین عوامل افزایش قیمتهای انرژی و بروز بحران فعلی در جهان شده است.
جنگ اخیر روسیه و اوکراین و افزایش تنشهای منطقهای و جهانی که منجر به تحریمهای گسترده صنایع روسیه و نیز کاهش تولیدات این کشور شده از مهمترین عوامل افزایش قیمتهای انرژی و بروز بحران فعلی در جهان استبسیاری از کشورهای اروپایی بواسطه بروز این جنگ، واردات نفت و فرآوردههای نفتی از روسیه را تحریم و متوقف کردند؛ در پی این اقدام میزان تولیدات نفت روسیه در روز بیش از یک میلیون بشکه کاهش یافت و صادرات آن نیز بیش از ۴ میلیون بشکه در روز کاهش پیدا کرد که در مقابل نیاز ۱۰۰ میلیون بشکهای جهان عدد بسیار بالایی است.
این موضوع صرفا مختص به نفت نیست و در دیگر منابع انرژی همچون گاز طبیعی نیز وجود دارد. به طور مثال با تحریمهای اعمال شده بر گار روسیه، قیمت این حامل انرژی در سطح جهانی افزایش چشمگیری داشت به نحوی که قیمت گاز طبیعی در ایالات متحده در حال حاضر سه برابر قیمت متوسط آن است.
شرایط منابع انرژی جهان
انرژی عاملی حیاتی و جدایی ناپذیر از جهان امروز است و هر آن چه را که انجام میدهیم نیازمند وجود انرژی است. انرژی در اقتصاد جهانی در هم تنیده شده و در واقعیت میتوان انرژی را معادل اقتصاد در نظر گرفت؛ بنابراین هر زمان که بحران انرژی بوجود آید به سرعت به بحرانهای دیگری نیز ختم میشود.
ارتباط میان انرژی و اقتصاد در حال حاضر در واضحترین حالت خود قرار دارد و کاملا ملموس است. این ارتباط را در سوختهای دیزلی میتوان به سرعت احساس کرد. بسیاری از وسایل لجستیکی همچون کامیونها، قطارهای باری و تراکتورها از این سوخت استفاده میکنند، در نتیجه وقتی سوختهای دیزلی نایاب میشوند و یا قیمت آنها افزایش مییابد، بلافاصله هزینههای حمل و نقل و به تبع آن قیمت مواد غذایی نیز افزایش مییابد.
هزینههای حمل و نقل و لجستیک از ابتدای سال جاری میلادی افزایشی بودند و شروع جنگ روسیه و اوکراین نیز به این امر کمک کرد. در حال حاضر کمبود سوختهای دیزلی در کشورهای آفریقای جنوبی، سریلانکا و بسیاری از مناطق اروپا وجود دارد. هزاران اتوبوس و کامیون تجاری در کامرون به دلیل نداشتن سوخت زمینگیر شده، قطارهای مسافربری در هند از حرکت باز ایستادهاند و در سریلانکا بحران سوخت و مواد غذایی، دولت مرکزی آن کشور را سرنگون کرد.
انرژی در اقتصاد جهانی در هم تنیده شده و در واقعیت میتوان انرژی را معادل اقتصاد در نظر گرفتنشانههای بحران شدید انرژی و مواد غذایی در تمام نقاط جهان در حال افزایش است. در نیجریه، پرجمعیتترین کشور آفریقایی، بسیاری از خطوط هوایی به دلیل نداشتن سوخت کافی برای ناوگان هوایی خود در شرف تعطیلی هستند. قیمت گازوئیل در ایالات متحده به بالاترین سطح تاریخی خود رسید و اروپاییها نیز اعلام کردهاند که با کمبود شدید گاز طبیعی در زمستان پیش رو مواجه خواهند بود.
وزیر انرژی عربستان سعودی بتازگی در کنفرانس جهانی زیرساخت خطاب به رهبران جهان گفت:”دنیا باید از این خواب غفلت بیدار شود، ذخایر و ظرفیت منابع انرژی جهان رو به اتمام است و این یک واقعیت محض هست.”
بحران سوخت و مواد غذایی
همانطور که پیشتر اشاره شد با افزایش بهای سوختهای دیزلی، هزینههای حمل و نقل و در نتیجه قیمت مواد غذایی نیز افزایش یافته است. اما این مورد تنها یکی از عوامل تاثیرگذار بر بحران فعلی غذا در جهان است.
با شروع تنشهای جدید و جنگ روسیه و اوکراین، قیمت کودهای نیتروژنی که از گاز طبیعی به دست میآیند به طور بیسابقهای افزایش یافته است و کشاورزان را در سراسر جهان با کمبود کود و افزایش هزینههای تولید مواجه کرده است. در کشورهای جنوب آفریقا، افزایش قیمت کودهای شیمیایی، کشاورزان را به ناچار مجبور به استفاده کمتر از این مواد در روند تولید محصولات خود کرده است که به تبع آن تولید برنج و ذرت در آفریقا به شدت کاهش یافته است.
کاهش موجودی کودهای نیتروژنی و قیمت بالای آنها در کنار نبود جایگزین مناسبی برای این کودها، کشاورزی را با بحران مواجه میکند و موجب کاهش تولید محصولات استراتژیک همچون گندم، ذرت، برنج و جو میشود.
روسیه و اوکراین به تنهایی مسئول تامین ۳۰ درصد گندم مصرفی جهان هستند و درگیریهای اخیر بر تولید و حتی صادرات این محصول از سوی دو کشور تاثیر منفی گذاشته است روسیه و اوکراین به تنهایی مسئول تامین ۳۰ درصد گندم مصرفی جهان هستند و درگیریهای اخیر به شدت بر تولید و حتی صادرات این محصول از سوی دو کشور تاثیر منفی گذاشته است. بنادر استراتژیک اوکراین به دلیل جنگ و ناآرامی محدود شده است و صادرات از این بنادر متوقف و یا کاملا محدود شده است.
این دو کشور علاوه بر این ۱۰ درصد کالری مصرفی دنیا را صادر میکنند و در کنار آن نسبت بالایی از روغنهای گیاهی جهان در روسیه و اوکراین تولید و صادر میشود که در پخت و پز و تهیه غذا مورد استفاده قرار میگیرند که در نتیجه درگیریهای اخیر، اکنون اروپا با کمبود شدید روغن مواجه شده است و در بریتانیا نیز محدودیت خرید روغن برای شهروندان اعمال کردهاند.
کشورهای کمدرآمد جهان که تا پیش از این به دلیل بحران همهگیری کرونا در تنگنای اقتصادی قرار داشتند با شوک قیمتی و بحران مواد غذایی، شرایطشان به شدت وخیمتر شده است. مصر بعد از چهار دهه قیمت نانهای دولتی را افزایش داد و به ناچار محدودیتهایی را بر گندم و آرد این کشور تحمیل کرد. با بروز جنگ میان روسیه و اوکراین، بسیاری از کشورها همچون مجارستان، اندونزی، مولداوی و صربستان، محدودیتهای شدیدی را بر صادرات مواد غذایی استراتژیک خود از جمله غلات، میوه و سبزیجات، روغنهای پخت و پز و مغزهای خوراکی اعمال کردند که این محدودیتها بر قیمت جهانی محصولات نامبرده تاثیر مستقیم گذاشت.
تغییرات آب و هوایی و تولید گندم
طبق گزارشهای رسانهای اکنون و با توجه به کاهش تولید و افزایش قیمتهای مواد غذایی در سطح جهانی، تعداد افرادی که به غذای کافی در روز دسترسی نخواهند داشت با رشدی سرسامآور از ۴۴۰ میلیون نفر به ۱.۶ میلیارد نفر رسیده است که از این تعداد ۲۵۰ میلیون نفر در آستانه قحطی قرار دارند.
عامل دیگری که به تشدید بحرانهای غذایی در جهان دامن زده، تغییرات آب و هوایی گسترده است که بر تولید و میزان برداشت مواد غذایی و کشاورزی تاثیر سویی گذاشته است. چین به عنوان بزرگترین تولیدکننده گندم در جهان، به دلیل کاهش بارندگی در فصل کاشت گندم، به کمترین میزان برداشت در سالیان اخیر رسیده است و در سوی دیگر با رکوردشکنی دمای هوا و کاهش بارش باران در شبه قاره هند، دومین تولیدکننده بزرگ گندم، میزان تولید این محصول حیاتی به شدت کاهش یافته است. در کشورهای شاخ آفریقا، بحران مواد غذایی به مرحله بسیار خطرناکی رسیده است و این کشورها درگیر شدیدترین میزان خشکسالی در طی چهار دهه اخیر هستند.
چرا دنیا درگیر این بحرانها شده است؟
طبق گزارشهای رسانهای این موارد نشان از بزرگترین بحران مواد غذایی از زمان جنگ جهانی دوم درجهان است.
این بحرانی است که تاثیرات زیادی را بر کشورهای فقیر و کم درآمد جهان خواهد گذاشت. کارشناسان میگویند این بحران و عدم امنیت غذایی احتمال دارد منجر به حوادثی مانند تنشهای سیاسی، کودتا، آشوبهای اجتماعی، جنگهای شهری، کشتار و سرکوب شود. اکنون در کشورهای برزیل و مصر، کمبود موجودی و افزایش قیمت مواد غذایی باعث بروز ناآرامیهای اجتماعی شده است.
غرب و روسیه هر یک دیگری را مقصر ایجاد وضع موجود میدانند.آنها پوتین را مسئول بروز ناآرامیها و عدم امنیت غذایی میخوانند و روسیه نیز ناتو و تنشآفرینی غرب در سطح منطقه و جهان را عامل بروز بحران میداندغرب و روسیه هر یک دیگری را مقصر ایجاد وضع موجود میدانند. آنها شخص پوتین را مسئول بروز ناآرامیها و عدم امنیت غذایی میخوانند و روسیه نیز ناتو و تنشآفرینی غرب در سطح منطقه و جهان را عامل بروز بحران میداند و این اتفاقات بهانهای شده است برای خالی کردن از زیر بار مسئولیت و در نهایت تشدید بحران.
غرب و به خصوص ایالات متحده میبایست به جای پیش گرفتن سنت تاریخی و گذشته خود که همان گرفتن ماهی از آب گلآلود تنش است، با قبول مسئولیت در قبال اقدامات خود، راه را برای بازگشت امنیت به جهان و حل بحران خطیر پیش روی هموار کند.
کشورهای غربی باید به جای اولویت قرار دادن رشد اقتصادی خود و نگاه صرفا آماری به مساله فعلی، در پی همکاری و همراهی با دیگر قدرتهای جهانی از جمله روسیه و چین برای عبور از این بحران باشند.
بحرانها همواره چالشی بزرگ برای سیاستمداران بوده و هست ولی انکار و یا برخورد سیاسی با چنین مسائلی،صرفا منجر به تشدید شرایط میشود. تنها راه حل فعلی برای رهبران و سیاستمداران جهان برای عبور از بحران فعلی در پس دیدن واقعیت و عدم انکار آن نهفته است، حتی اگر این کار منجر به شکست در انتخابات یا کاهش تعداد فالوورهای توییترشان شود.