ضرورت و اهداف پژوهش
یکی از مسائلی که همواره ذهن دغدغهمندان حوزه اشتغال را درگیر کرده است؛ چندبعدی بودن موضوع اشتغال است. امروزه اکثریت کارشناسان بر این امر صحه میگذارند، اما گام بعدی پاسخ به این سؤال است که: «آیا موضوع اشتغال بهخودیخود اصالت دارد یا تابع عوامل دیگری نظیر اقتصاد است؟». تحقیقات نشان میدهد حتی با رونق اقتصادی و رشد اقتصادی کافی، مشکل اشتغال خودبهخود حل نمیشود و لازم است بهطور مستقل نیز به آن پرداخته شود. اگرچه اقتصاد و عوامل دیگر میتواند در سطح اشتغال مؤثر باشند، لکن خود اشتغال مستقل و اصیل است؛ چراکه در شرایط فعلی و وجود رونق اقتصادی در برخی صنایع همچنان شاهد عدم فعالیت ۱۰۰ درصدی برخی کسبوکارها به علت نبود نیروی انسانی ماهر هستیم. لذا مستقل از عوامل محیطی نظیر اقتصاد بر پدیده اشتغال، عوامل کلیدی اشتغال نظیر مهارتآموزی، میتواند منجر به توسعه اشتغال و حتی توسعه موارد بالادستی نظیر اقتصاد نیز شود.
ازآنجاییکه حکومت علوی الگوی مطلوبی برای اداره حکومت دینی در تمام اعصار است و سیره و روش امام علی (ع) میتواند راهکار مناسبی برای اداره دولت اسلامی و رفع معضلات اجتماعی ازجمله بیکاری باشد؛ دیدگاه و روش آن حضرت برای رفع بیکاری شامل مواردی چون تأکید بر اهمیت کار و کوشش، نکوهش بیکاری و سستی، حمایت و تشویق صاحبان حرفه و صنایع و ایجاد بستر مناسب برای رشد استعدادها است. همچنین مقام معظم رهبری نیز به مسئله اشتغال توجه ویژهای داشتهاند و اقدامات متعددی ازجمله ابلاغ سیاستهای کلی اشتغال در تیرماه ۱۳۹۰ و نامگذاری سال ۹۱ به تولید ملى، حمایت از کار و سرمایه ایرانى باهدف رفع مشکل اشتغال انجام دادهاند. حال با توجه به موارد مذکور سؤال اصلی این پژوهش این است که نقش حاکمیت در رفع معضل بیکاری و توسعه اشتغال با توجه به وضعیت کنونی کشور چیست؟
روششناسی پژوهش
در این پژوهش از روش کیفی و مصاحبه با صاحبنظران و خبرگان حوزه اشتغال استفادهشده است تا شناسایی کامل و همهجانبه از نقش حاکمیت در حوزه اشتغال صورت گیرد. روش نمونهگیری این تحقیق، روش غیر احتمالی هدفمند و مبتنی بر روش گلوله برفی تا رسیدن به اشباع نظری است. در تکنیک گلوله برفی اعضای آینده نمونه از طریق اعضای سابق نمونه انتخاب میشوند و نمونه مانند یک گلوله برفی بزرگ و بزرگتر میشود.
کشورهای موردبررسی
در این پژوهش قوانین اشتغال کشورهایی نظیر انگلستان، آلمان، چین، نیوزلند، سوئد، ژاپن و ایران موردبررسی قرارگرفتهاند. برای نمونه در انگلستان اکثر کارگران نباید بیشازحد متوسط ۴۸ ساعت در هفته کار کنند. این آییننامه همچنین به کارگر حق تعطیلات، استراحت و محدودیت در کار شبانه را میدهد. متوسط هفتگی کار در آلمان بین ۳۶ تا ۴۰ ساعت است. اکثر مشاغل تماموقت در آلمان هفت یا هشت ساعت در روز، پنج روز در هفته، با استراحت ۱ ساعت یا ۳۰ دقیقه در وقت ناهار است. حداکثر ساعت کار استاندارد در چین هشت ساعت در روز و ۴۰ ساعت در هفته برای کارکنانی است که تحت سیستم استاندارد ساعت کار استاندارد کار میکنند. در ایران نیز مجموعه ساعت کار در هر هفته نباید از ۴۴ ساعت تجاوز کند. کارفرمایان باید از روز اول شروع به کار، نسبت به بیمه کردن کارگران واحد خود اقدام کنند و حداقل دستمزد روزانه ۶۱.۱۸۰ هزار تومان است.
رویکردهای مواجه با معضل بیکاری و راهکارهای حل آنها
اقتصاد متنوع و سابقه قوی آموزش علمی، طبقه مصرفکننده در حال رشد، درجه بالای شهرنشینی، فرهنگ ریشهدار کارآفرینی و موقعیت جغرافیایی بین شرق و غرب شش نقطه قوت اساسی ایران است که میتوانند رشد چشمگیر ایران را فراهم کنند. همچنین ذخایر عظیم نفت و گاز ایران که محرک اساسی برای رشد اقتصادی هستند. برای تحقق این فرصتها ایران نیاز به مواردی مانند بهبود بهرهوری و ارتقای زیرساختهای صنعتی بهگونهای که اقتصاد بهتر بتواند سرمایهگذاریهای داخلی و خارجی، فناوریهای نو و روشهای مدرن نوین را جلب و جذب نماید دارد. همچنین پرواضح است که تحقق فرصتهای رشد ایران مستلزم زمان و تلاش چشمگیر است. معضل بیکاری و نارضایتی ناشی از آن از سه منظر کوتاهمدت، میانمدت و بلندمدت قابلبررسی است.
- رویکرد کوتاهمدت و راهکارهای اجرایی آن: این رویکرد برای حل مسئله کنونی بیکاری در جمهوری اسلامی برای اقشار فارغالتحصیل و کارجویان به کار میرود. در بررسی رویکرد کوتاهمدت تحقیقات حاکی از آن است که یکی از راهحلها در شرایط فعلی که تعداد افراد بیکار از تعداد جایگاههای شغلی بسیار بیشتر هستند ایجاد شغل جدید، واقعی یا حتی کاذب است؛ چراکه اهمیت ایجاد شغل جدید امروزه در سراسر دنیا بهخوبی شناختهشده است. یکی از معیارهای اقتصاد قدرتمند توانایی آن در ایجاد شغل است. ایجاد و توجه به مشاغل کارگر محور در زمینههایی همچون فرش دستباف، گردشگری و فرآوری در کشاورزی بستهبندی و … از مواردی است که میتواند به بهبود در کوتاهمدت منجر شود. برای مثال هزینههای ایجاد اشتغال در صنعت فرش دستباف یکدهم میزان متوسط هزینه ایجاد اشتغال در صنعت است. راهحل دیگر توجه کافی و انجام اقدامات اصلاحی برای از میان برداشتن آفتهای حوزه اشتغال مانند قرعهکشیها بهخصوص تبلیغ مکرر آنها، کلاهبرداریها و اختلاسهای بزرگ و حقوق نجومی است.
- رویکرد میانمدت و راهکارهای اجرایی آن: این رویکرد برای حل معضل بیکاری برای دانشجویانی است که طی سالیان آتی نزدیک فارغالتحصیل و به جمعیت طلبکار شغل فعلی اضافه خواهند شد. در بررسی این رویکرد دانشجویان فعلی نقش کلیدی را دارند. با توجه به فرصت مناسب برای مهارت افزایی درصورتیکه چرخه مذکور در فرآیند کوتاهمدت شامل «نیازسنجی پویا از بخش خصوصی» اجراشده باشد میتوان مهارتهایی با نرخ رشد مثبت را استخراج نمود. این مهارتها میتوانند منبع آموزش به دانشجویان توسط دانشگاهها، مراکز دولتی مهارت افزایی نظیر فنی حرفهایها و یا حتی بخش خصوصی باشد. ازجمله اقداماتی که برای تحقق این رویکرد میتوان انجام داد مهارت محوری است؛ چراکه نکته مشترک در رویکرد صنعتهای پیشرو درزمینهٔ فناوری حاکی از ترجیح مهارت محوری بر مدرک تحصیلی و ایجاد بستر مناسب برای این امر است.
- رویکرد بلندمدت و راهکارهای اجرایی آن: این رویکرد حل معضل بیکاری نسلی که در حال حاضر دانشآموز هستند و مسیر شغلی آینده پویاتری را میتوانند انتخاب کنند را دنبال میکند. در رابطه با رویکرد آخر و بلندمدت لازم است به دانش آموزان مهارتهای نرم آموزش داده شود. از طرفی توجه به ایجاد فرآیندهایی در جهت تقویت هر هفت قسمت هوش هیجانی دانش آموزان جهت داشتن آینده شغلی بهتر، نه صرفاً مشاوره بر اساس ارزیابی بخش قویتر توسط آزمون سرسرایند و نقش کاربردی علوم در آنها میتواند جهت ایجاد انگیزه برای این قشر بسیار مؤثر باشد. همچنین تدوین درست مسیرهای شغلی فنی میتواند به تصمیم دانشآموز و خانواده وی جهت انتخاب این مسیرها بهجای مسیر پیشفرض تحصیلات دانشگاهی کمک شایانی نماید. توجه به این رویکرد بلندمدت بسیار لازم خواهد بود و کشور را میتواند از بحرانهای اجتماعی آتی نظیر نرخ بالای بیکاری علیرغم وجود نیروی کار خارجی نگه دارد.
جمع بندی
پیرو دغدغه مقام معظم رهبری در حوزه اشتغال و ظرفیتهای اشتغالزایی در ایران، رشد و توسعه در این زمینه را با برنامهریزی صحیح و سیاست های مناسب قابل حصول و واجب است. در این پژوهش قوانین اشتغال کشورهایی نظیر انگلستان، آلمان، چین، نیوزلند و سوئد، ژاپن و ایران موردبررسی قرارگرفتهاند. همچنین معضل بیکاری و نارضایتی ناشی از آن از سه منظر کوتاه مدت، میان مدت و بلندمدت بررسی شدهاند. رویکرد کوتاهمدت برای حل مسئله کنونی بیکاری در جمهوری اسلامی برای اقشار فارغالتحصیل و کارجویان به کار میرود. رویکرد میانمدت برای حل معضل بیکاری برای دانشجویانی است که طی سالیان آتی نزدیک فارغالتحصیل خواهند شد و به جمعیت طلبکار شغل فعلی اضافه خواهند شد. همچنین رویکرد بلندمدت نیز حل معضل بیکاری نسلی که در حال حاضر دانشآموز هستند و مسیر شغلی آینده پویاتری را میتوانند انتخاب کنند را دنبال میکند. در پایان به راهکارهای اجرایی هریک از این رویکردها پرداخته شده است.