ایام ماه مبارک رمضان و عید فطر، بهترین زمان ها برای صدا و سیما هستند تا با تولید برنامه هایی مناسب برای مخاطبان، رضایت ایشان را جلب نمایند. گاهی امکان دارد که با ساخت برنامه های ارزان و تکراری این اتفاق رخ بدهد اما واقعیت به ما می گوید که در حوزه رسانه و سرگرمی، هوشمندی، ابتکار و خلاقیت برای موفقیت لازم است. عنصری که به نظر می رسد جای خالی آن به شدت در رسانه ملی حس می شود و تغییر مدیران و ادعای ریل گذاری ایشان نه تنها موجب بهبود وضعیت نشده، بلکه شرایط را بدتر هم کرده و حتی اعتراف خود مسئولان این سازمان به افت محسوس مخاطبانشان را در پی داشته است.
البته اعتراف پیمان جبلی به ریزش مخاطبان رسانه ملی به تنهایی هیچ کارکردی ندارد. اگر شما درد را بدانید و علاوه بر آن توانایی پیچیدن یک نسخه خوب را داشته باشید، می توان امیدی به درمان پیدا کرد. اما آیا آن چه که این روزها در این رسانه در حال رخ دادن است، نشان از داشتن ایده ای کارآمد برای تغییرات مثبت در این سازمان دارد؟! قضاوت در این باره پس از تماشای برنامه های این روزهای رسانه ملی چندان سخت نیست.
همین عناوینی که در ماه مبارک رمضان از شبکه های مختلف صدا و سیما تحت عنوان ویژه برنامه های افطار، سحر و سریال های مناسبتی تولید و پخش شدند، بر آشفتگی عجیب رسانه ملی صحه می گذارند. از شاهکار تغییر ناگهانی کارشناس سحرهای شبکه سه تا کپی های دست چندم ماه عسل در چند شبکه که نشان می دهد این سازمان حتی در فرم برنامه سازی نیز نتوانسته یک قدم رو به جلو بردارد و با استفاده از یک ایده موفق، آن را تا حد نخ نما شدن و پوسیدگی مورد استفاده قرار خواهد داد.
اوضاع هنگامی بدتر می شود که سریال های عجیب و غریب این ماه رمضان را با نمونه های موفق سال های نه چندان دور مقایسه کنیم. از «خوشنام» شبکه اول که تلاشی به غایت ناموفق در خنده گرفتن از مخاطب بود تا سریال ضعیف، بی کیفیت و دنباله دار «از سرنوشت» و «نجلا»یی که به کمک مقدار زیادی آب از اول سال تا انتهای ماه رمضان ادامه پیدا کرد و داستان و اجرایی به مراتب ضعیف تر نسبت به فصل اول خود داشت.
همین اوضاع در ایام عید فطر نیز ادامه پیدا کرده و تنها راه حل تلویزیون، سپردن برنامه ها به سلبریتی ها بوده است. تقریبا هر شبکه ای را برای تماشا کنید، یک بازیگر و چهره معروف را می بینید که مشغول اجرا کردن است. فرمولی که دیگر شورش توسط رسانه ملی درآمده و نمونه آخر که سید جواد رضویان اجرای آن را برعهده دارد، مصداق کاملی است از شکست برنامه های بدون خلاقیت و باری به هر جهت این روزهای رسانه ملی.
اگر بنایمان را بر این بگذاریم که پیمان جبلی حداقل متوجه ریزش مخاطبان شده و دیگر ادعای مدیران سابق این سازمان که خیال می کردند در حال مدیریت جامعه هستند، ندارد، احتمالا باید به این فکر کنیم که راه حل برون رفت مهم ترین رسانه جمهوری اسلامی که امروز در خط اول جنگ نرم با دشمن قرار دارد، نیز در اختیار داشته باشد. اما برآیند آن چه که این روها شاهدش هستیم، متأسفانه خلاف چنین گزاره ای را به اذهان متبادر می کند و بیشتر این پیغام را به همراه دارد که آبی از این عزیزان گرم نخواهد شد و روند سقوط رسانه ملی ادامه دار خواهد بود.