شاید به همین دلیل هفته گذشته شاهد موضع گیری تند کیهان علیه کره جنوبی و تهدید به بستن تنگه هرمز بر روی کشتی ها و نفتکش های این کشور بودیم. سخنانی که کار دست وزارت امور خارجه دولت رئیسی داد و به احضار سفیرش در سئول منجر شد. با اینحال کیهان به تکرار مواضع خود ادامه داد. در آن سوی داستان بازار ارز هم که هفته گذشته کانال 28 هزار تومانی را فتح کرده بود واکنشی نسبت به ادعاهای داخلی در خصوص آزادسازی اموال بلوکه شده ایران توسط وزارت امور خارجه و بانک مرکزی نشان نداد و کماکان سیر صعودی قیمت ها را طی کرد تا این هم گواهی باشد بر زیر سوال رفتن این مهم. با اینحال برای کندوکاو هر چه دقیق تر ادعای مسئولان کشور که مذاکرات وین را مستقل از تلاش برای آزادسازی اموال بلوکه شده و یا مذاکره بر سر تبادل زندانیان دو تابعیتی می دانند به گفت وگو با تنی چند از کارشناسان این حوزه نشسته ایم تا نظر آنان را در این رابطه جویا شود که در ادامه تحلیلشان را به تفصیل می خوانید:
*** برجام سیاسی است، اما بازیچه سیاست نیست
احد رضایان قیه باشی، پژوهشگر پسادکترای آینده پژوهی دانشگاه تهران و کارشناس ارشد مسائل بینالملل محور تحلیل خود در خصوص آزاد شدن اموال بلوکه شده ایران به موازات توقف مذاکرات وین را روی واکنش روزنامه کیهان و مدیر مسئولش قرارداد و عنوان داشت: در شرایطی که برخی رسانههای وابسته به دولت رئیسی، بانک مرکزی و وزارت امور خارجه ادعاهایی مبنی بر حضور هیئتهای از کشورهای همسایه برای پرداخت بخشی از بدهی های خود را مطرح می کنند و در کنارش مسائلی مانند آمادگی کره جنوبی برای آزاد کردن اموال بلوکه شده ایران در فضای سیاسی – رسانه های داخل ایران شکل گرفته ما شاهد موضع گیری روزنامه کیهان در خصوص بستن تنگه هرمز بر روی کشتیها و نفتکشهای کره جنوبی هستیم؛ موضع گیری که نشان از این دارد کل این ادعاها واقعیت ندارد. لذا روزنامه نزدیک به ساختار سیاسی در ایران سعی کرد برای موازنه سازی رسانه ای هم که شده فشار خود را روی سئول وارد کند. به هر حال از نگاه تهران دولت محافظه کار فعلی در کره جنوبی به شدت دست به عصا است و به همین دلیل از هر گونه بحران آفرینی، چه در مناطق پیرامونی خود و چه در دیگر نقاط جهان که سبب شود منافع کره جنوبی تحتالشعاع قرار گیرد دوری خواهد کرد. در نتیجه کیهان نه دست به یک بلوف، بلکه یک هشدار سیاسی زده است و به همین دلیل است که شاهد فراخوانده شدن سفیر جمهوری اسلامی ایران در کره جنوبی و بعد از آن تکرار دوباره مواضع روزنامه کیهان هستیم. چون اگر این ادعای کیهان یک بلوف بود به واکنش سئول منجر نمی شد. پس اکنون کره جنوبی هم هشدار تهران را دریافت کرده است.
کارشناس ارشد مسائل بینالملل در ادامه بر این نکته داشت که ساختار سیاسی کنونی و دولت فعلی کره جنوبی بر اساس یک نگاه نئورئالیستی کلاسیک در انطباق جدی با سیاست های ایالات متحده آمریکا قرار دارد. پس سئول سعی می کند خود را با هنجارهای دیپلماتیک مدنظر واشنگتن به خصوص در قبال ایران هماهنگ کند. بدیهی است که کره جنوبی بدون هماهنگی با ایالات متحده هیچ گونه اقدامی در خصوص آزادسازی اموال بلوکه شده ایران اناجم نمی دهد. در چنین شرایطی حتی اگر شاهد تداوم هشدارهای ایران نظیر واکنش کیهان باشیم سئول بین نگرانی از تهدیدهای ایران و همراهی با آمریکا، دومی را انتخاب کرده است. لذا با وجود نگرانی کره جنوبی از تکرار اتفاقاتی نظیر توقیف نفتکشش توسط ایران که نهایتا به حضور نمانیده ای در پایینترین سطح دیپلماتیک به تهران در دولت دوازدهم منجر شد، سئول بیش از آنکه سیاست های خود را بر اساس هشدار ها و تحلیل های ایران تعریف کند در سایه ایالات متحده عمل خواهد کرد. با در نظر داشتن این واقعیت هرگونه ادعای سیاسی، رسانه ای و دیپلماتیک از طرف دولت، رئیس جمهور، بانک مرکزی، وزارت امور خارجه و رسانههای منتسب در این خصوص به دور از واقعیت است.
قیه باشی در ادامه خاطرنشان کرد اگرچه کره جنوبی به طور کامل در مسیر و ریل گذاری ایالات متحده آمریکا عمل میکند، اما در طرف دیگر همه تلاش های دیپلماتیک را برای آرام کردن جو متشنج تهران – سئول به کار خواهد بست، کما اینکه پیشتر هم با پرداخت بدهی های ایران به سازمان ملل و مسائلی از این دست توانست فضای کنونی را قدری مدیریت کند. با اینحال به دلیل آنکه مذاکرات وین اکنون در یک توقف و حتی سکون و انسداد قرار گرفته و بیم شکست مذاکرات و احیای برجام نیز میرود و به تبع آن آمریکا هم در چنین شرایطی به دنبال دادن امتیاز به جمهوری اسلامی نیست قطعاً کره ای ها هم هیچگونه امتیازی به ایران نخواهند داد و فقط سعی خواهند کرد با وعده های دیپلماتیک تهران را حداقل تا زمان تعیین تکلیف مذاکرات وین آرام کند، بدون آنکه امتیازی به تهران داده شود.
پژوهشگر پسادکترای آینده پژوهی دانشگاه تهران به تفاوت و تبعیض واکنش های دیپلماتیک جمهوری اسلامی ایران پیرامون آزادسازی اموال بلوکه شده خود در کره جنوبی با کشورهایی نظیر چین، عراق، ژاپن و … پرداخت و در این رابطه اذعان داشت به دلیل آنکه کره جنوبی در قیاس با دیگر کشورها به جدی ترین بازیگر حامی سیاست های کاخ سفید ضد تهران در منطقه شرق آسیا بدل شده است، شرایطی را رقم زده که شاهد نوعی تبعیض آشکار و عیان ذیل شدت تفاوت واکنش دیپلماتیک تهران با سئول در مقایسه با پکن و حتی توکیو باشیم. در کنار آن نباید سایه سنگین ایدئولوژی بر سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران را فراموش کرد. به هرحال دیپلماسی ایران طی ۴۳ سال گذشته عملاً در مسیر نوعی ایدئولوژی خاص قرار گرفته است که با روی کار آمدن دولت سیزدهم شدت این ایدئولوژی و سنگینی آن بر دیپلماسی افزایش پیدا کرده است. از این رو قطعاً شاهد انفعال تهران در برابر عدم پرداخت بدهی های کشوری چون عراق به مانند ادوار گذشته خواهیم بود، چنانی که ایران هیچگاه نتوانست یا نخواست واکنش جدی در باره عدم پرداخت خسارات ناشی از جنگ هشت ساله توسط عراق از خود نشان دهد. این در حالی است که بغداد تمام خسارات حمله و اشغال کویت را به این کشور پرداخت کرد. به دلیل همین دیپلماسی ایدئولوگ زده عملاً فرصتهای گوناگونی در منطقه و جهان از ایران سلب شده و در عین حال آثار و عواقب زیانباری هم به ملت ایران تحمیل شده است. با در نظر گرفتن این مهم که دیپلماسی ایدئولوگ زده جمهوری اسلامی ایران کشورهایی مانند لبنان، سوریه، یمن، فلسطین به خصوص عراق را جزو محور مقاومت در خاورمیانه و بازیگران فرامنطقه ای چون مانند روسیه، چین، ونزوئلا، کره شمالی و … را هم در زمره محور ایدئولوژیک ضد آمریکایی تعریف می کند، مماشات و انفعال جدی با مسکو، پکن، بغداد و … دارد. کما اینکه اخیراً ادعاهایی مبنی بر تلاش بغداد برای پرداخت بخشی از بدهی ها به ایران مطرح شده است که به نظر می رسد با توجه به سایه سنگین آمریکا بر اقتصاد و مناسبات بانکی عراق این مهم بدون چراغ سبز ایالات متحده امکان وقوع ندارد.
این تحلیلگر ارشد حوزه بین الملل آسیب شناسی جدی در خصوص عملکرد سیاست خارجی دولت سیزدهم طی 8 ماه گذشته داشته و پیرو آن تصریح کرد که متاسفانه دستگاه سیاست خارجی دولت رئیسی نوعی تعجیل ناشی از نگاه ایدئولوژیک را در دیپلماسی به کار می برد تا جایی که با کوچک ترین اتفاق و موضع گیری سعی دارند یک واکنشی را با هدف موازنه سازی دیپلماتیک در برابر آمریکا را مطرح کنند. در این بین واکنش های موازی برخی نهادهای امنیتی و نظامی هم چالش مذکور را به مراتب پررنگ تر می کند. البته در آن سوی داستان اینگونه به نظر می رسد که بخشی از این موضع گیری های عجولانه مقامات دستگاه سیاست خارجی دولت رئیسی برای مدیریت فضای داخلی باشد. برای مثال احتمالا دستگاه سیاست خارجی با اتخاذ موضع سریع در رابطه با آزاد شدن اموال بلوکه شده ایران در کره جنوبی که پیشتر ذیل تبادل با سیامک نمازی، محمدباقر نمازی و مراد طاهباز مطرح شده بود و یا تلاش عراق برای پرداخت بخشی از بدهی های خود نوعی گفتار درمانی برای کنترل بازار ارز در دستور کار قرار داده باشند که این روزها ها مرتبا سیر صعودی را طی می کند. این در حالی است که این واکنش های عجولانه دیپلماتیک در دیگر کشورها مانند آمریکا دیده نمی شود. برای مثال در تبادل انوشه آشوری و نازنین زاغری با بدهی ما تا زمانی که هواپیمای این دو نفر از خاک ایران خارج نشد و در فرودگاه عمان بر زمین ننشست، دولت بوریس جانسون از موضع گیری رسمی در این رابطه اجتناب کرد. در همین راستا نیز مقامات دولت آمریکا، هم در خصوص آزاد شدن اموال بلوکه شده ایران، احتمال تبادل زندانیان دو تابعیتی، احیای برجام، توقف مذاکرات وین، سپاه و … هیچگونه موضعگیری عجولانه ای نداشته و ندارند.
قیه باشی کالبد شکافی عمیقی روی موضع گیری تهران در قبال استقلال مذاکرات مربوط به آزادسازی اموال ایران با مذاکرت مربوط به تبادل زندانیان دوتابعیتی و نیز مذاکرات وین داشت و در این رابطه صراحتاً عنوان کرد که به هیچ عنوان مذاکرات مربوط به آزادسازی اموال ایرانی در کشورهای دیگر با مذاکرات مربوط به زندانیان دوتابعیتی و همچنین مذاکرات وین بی ارتباط نیست. هرچند تهران اصرار دارد که این مذاکرات را مذاکراتی مستقل و در عین حال موازی بداند، اما بی شک هر کدام از این مذاکرات با دو مذاکره دیگر ارتباط داشته، از آنها تاثیر می پذیرد و بر آنها تأثیر میگذارد. البته در این بین نقش محوری بر مذاکرات وین است. لذا اگر مذاکرات احیای برجام فضای مثبتی پیدا کند میتواند روی مذاکرات پیرامون آزادسازی اموال بلوکه شده ایران و به تبعش تبادل زندانیان دو تابعیتی اثر بگذارد و این مذاکرات را هم اصطلاحاً روی غلطک بیندازد. ولی چون ما شاهد بن بست در احیای برجام هستیم بی شک مذاکرات مربوط به آزادسازی اموال بلوکه شده ایران و نیز تبادل زندانیان دو تابعیتی هم کنار گذاشته شده است.
پژوهشگر پسادکترای آینده پژوهی دانشگاه تهران در پایان بخش تحلیل خود روی نکته مهمی دست گذاشت و در این راستا اذعان داشت که از نگاه ایالات متحده هر زمان توافقات به آزاد شدن بخشی از اموال بلوکه شده ایران منجر شده این داراییها در تحرکات منطقه ای ضد منافع و امنیت آمریکا و بازیگران همسو با واشنگتن صرف شده است، بنابراین دولت بایدن که اکنون تحت فشار سیاسی جدی کنگره ذیل خروج سپاه از لیست FTO، آن هم در آستانه انتخابات میان دوره ای قرار دارد فعلا در خصوص دادن چراغ سبز به کشورهایی مانند کره جنوبی، چین، ژاپن و یا عراق برای آزادسازی اموال بلوکه شده ایران، حداقل تا زمان تعیین تکلیف برجام و سپاه دست نگه داشته است. در عین حال برخی اقدامات و تصمیمات داخلی در خصوص افراد دوتابعیتی سبب شده است که علاوه بر نادیده گرفتن درخواست های مکرر دولت روحانی و رئیسی مبنی بر سرمایه گذاری خارجی ها و حتی ایرانیان در داخل کشور، جامعه جهانی هم در ترسیم چهره ای گروگانگیر از ایران تا جایی پیش رود که سخنان وزیر ورزش دولت رئیسی مبنی بر پذیرایی از گردشگران جام جهانی قطر در کیش با واکنش گسترده ای همراه شود، چنانی که بیشتر کاربران شبکههای اجتماعی به خصوص در توییتر بارها این ادعای سجادی را به باد سخره و انتقاده گرفته اند و عنوان داشته اند اگر کسی دوست دارد به ایران سفر کند و هیچگاه باز نگردد میتواند به کیش برود. مجموعه این شرایط به ما یادآوری می کند مذاکرات وین نباید به هیچ وجه تحت الشعاع برخی اقدامات و مسائل قرار گیرد. لذا اگر چه برجام دارای بُعد سیاسی و یا بهتر بگویم خوانش سیاسی داخلی است، اما متفاوت از آن است که توافق هستهای «بازیچه سیاسی» شود. این دو مقوله باید از هم تفکیک شوند؛ بله برجام سیاسی است، اما بازیچه سیاست نیست. برای احیای برجام و لغو تحریم ها با هدف پدیدار شدن آثار مثبتش بر اقتصاد جمهوری اسلامی ایران باید دست به یک بازبینی و بازتعریف در رفتارهای خود، چه در داخل، چه در سطح منطقه و در نگاه جهانی بزند. چون احیای برجام به تنهایی چهره ایران را در فضای بین الملل عوض نمی کند. به دیگر سخن احیای برجام شرط لازم برای تطهیر جمهوری اسلامی در افکار عمومی است، اما شرط کافی نیست.
*** هر چه زمان را از دست بدهیم برجام شکننده تر خواهد شد
احسان کیانی، کارشناس ارشد مسائل آمریکا و تحلیلگر حوزه بین الملل در آغاز اشاره ای به تاثیر مذاکرات برجام بر روند گفت و گو ها برای آزادسازی اموال و داراییهای بلوکه شده ایران داشت و در این باره چنین بیان داشت: همواره در طی مذاکرات برجام همکاری های مقطعی در خصوص آزاد شدن برخی از اموال بلوکه شده ایران در دستور کار قرار گرفته است تا یک فضای مثبت و تنفسی برای تهران در قبال سیاست فشار حداکثری آمریکا و تحریمهای این کشور با هدف پیشبرد مذاکرات وین و احیای برجام شکل گیرد. ضمن اینکه دولت بایدن، هم به تهران و هم به دیگر اعضای ۱+۴ این پالس مثبت دیپلماتیک را داده است که کاخ سفید با تلاش برای آزادسازی بخشی از اموال بلوکه شده ایران به دنبال تغییر رویه و انعطاف در سیاست فشار حداکثری است. با اینحال نرمش ظاهری دولت بایدن در خصوص آزادسازی دارایی های ایران در صحنه عمل به خروجی ملموسی ختم نشده است و نهایتاً شاهد دادن چراغ سبزهایی از سوی واشنگتن مبنی بر دادن حواله هایی برای صادرات برخی کالاها و اقلام مورد نیاز ایران از سوی کشورهایی چون کره جنوبی، ژاپن، چین، روسیه و … هستیم که البته این کالاها و اقلام نباید مغایر با سیاست های فشار حداکثری، تحریم های آمریکا و خطوط قرمز وزارت خزانه داری باشد.
تحلیلگر ارشد مسائل آمریکا در ادامه خاطر نشان کرد که تفاوت و تضاد مواضع دو طرف تهران و واشنگتن در خصوص آزادسازی اموال بلوکه شده ایران تا اندازه ای به تشدید تعارض منافع این دو ذیل توقف مذاکرات وین به دلیل اختلاف بر سر خروج سپاه از لیست گروههای تروریستی و همچنین دیگر اختلافات باقی مانده پیرامون این مسئله باز می گردد. لذا به هر نادازه این توقف به درازا بکشد روی تلاشها برای آزادسازی اموال بلوکه شده ایران هم آثار مخرب خود را دارد. به همین دلیل در شرایط کنونی که شاهد توقف بیش از 40 روزه مذاکرات وین هستیم و در عین حال نیز روز به روز دامنه اختلافات بین جمهوری اسلامی ایران و ایالات متحده ی آمریکا در خصوص احیای برجام بیشتر میشود دولت بایدن اکنون به این نتیجه رسیده است که در فضای بن بست کنونی هیچگونه امتیازی، ولو مقطعی و کوچک به تهران ندهد. خصوصاً که اکنون کاخ سفید، هم در داخل با مخالفان جدی در خصوص نحوه مذاکرت با تهران با محوریت خروج سپاه از لیست گروههای تروریستی مواجه است و هم در سطح منطقه ای تلاشهای کشورهایی مانند عربستان و به خصوص اسرائیل هم فشار را بر دولت بایدن بیشتر کرده است. بنابراین تا زمانی که مذاکرات وین در توقف به سر میبرد به نظر نمی رسد که هیچگونه اقدام روشن و ملموسی برای آزادسازی اموال و داراییهای بلوکه شده ایران صورت بگیرد.
کیانی گریزی هم به تلاشهای و مواضع ایران داشت و پیرامون آن تصریح کرد که توقف مذاکرات وین و تداوم فضای بن بست کنونی برای احیای برجام نیز تهران را به این نتیجه رسانده است که حداقل تا تعیین تکلیف این مذاکرات نمی تواند به اموال بلوکه شده خود دست پیدا کند. از همین رو است که دولت سیزدهم به صراحت عنوان داشته است که علیرغم مذاکرات و تلاش های دیپلماتیک برای آزادسازی بخشی از این اموال بلوکه شده در کشوری نظیر کره جنوبی نهایتا این مذاکرات به مرحله نهایی و اجرایی نرسیده است. بدیهی است که تنها عامل و مانع بر سر آزادسازی اموال و داراییهای بلوکه شده ایران به احیای برجام باز می گردد.
این کارشناس مسائل بین الملل در ادامه با یادآوری پروسه تبادل دو زندانی دوتابعیتی (انوشه آشوری و نازنین زاغری) در قبال بدهی انگلستان به ایران تصریح کرد که در تبادل مذکور طرف مقابل جمهوری اسلامی، بریتانیا بود و چون دولت بوریس جانسون چراغ سبز آمریکا را پیش از توقف در مذاکرات وین کسب کرده بود این تمایل و توان را داشت که با پرداخت بدهی خود به ایران آزادی این دو نفر را رقم بزند. اما به دلیل آن که اکنون از آن فضای مثبت روزهای پایانی اسفندماه سال گذشته دور شده ایم و به موازاتش هر لحظه فضای منفی بر مذاکرات سنگینی می کند دیگر دولت بایدن به دنبال تکرار تبادل زندانیان دوتابعیتی و آزاد کردن اموال بلوکه شده ایران تا زمان تعیین تکلیف مذارکرات وین نیست.
تحلیلگر ارشد مسائل آمریکا عدم آزادسازی اموال بلوکه شده ایران را بی ارتباط به جنگ اوکراین نمی داند و در این رابطه بیان می دارد که چون با وقوع جنگ اوکراین و نقش مخرب روسیه در وین، فضای لازم و مثبت برای احیای برجام سخت تر شده است دولت بایدن هم به دلیل فشارهای داخلی و منطقهای سعی می کند جایگاه و نفوذ خود را در ساختار سیاسی آمریکا با دادن امتیاز به مسکو و تهران تضعیف نکند. خصوصاً اینکه علاوه بر جریان قاطع جمهوری خواهان حتی هسته مرکزی دموکراتها در کنگره هم انتقادات جدی به نحوه مذاکرات دولت بایدن داشته و دارند. در چنین شرایطی بایدن تمایل کمتری برای آزادسازی اموال بلوکه شده ایران دارد، به ویژه آنکه از نگاه واشنگتن در جنگ اوکراین، تهران بازیگری است که نه تنها موضع قاطعی در برابر مسکو اتخاذ نکرد، بلکه حتی به نحوی حمایت سیاسی، دیپلماتیک، رسانه ای و حتی نظامی از کرملین در حمله به اوکراین را در دستور کار خود قرار داده است. لذا این نکته هم هزینه نرمش و انعطاف دولت بایدن در برابر ایران به واسطه تصمیم برای آزادسازی اموال بلوکه شده در کشورهایی مانند کره جنوبی را بالا می برد.
کیانی به واکاوی اختلافات در بدنه دولت بایدن پیرامون مذاکره و نحوه تعامل با ایران پرداخت و تصریح کرد که با توقف در مذاکرات وین شاهد تشدید اختلاف نظر بین مشاور امنیت ملی کاخ سفید با محوریت جک سولیوان و تیم مذاکره کننده وزارت امور خارجه با محوریت رابرت مالی در خصوص مذاکره با ایران هستیم. در پی تشدید اختلاف نظرها، جک سولیوان، مشاور امنیت ملی کاخ سفید منتقد جدی انعطاف در برابر ایران است. لذا مخالف سرسخت هرگونه امتیازی مبنی بر خروج سپاه از لیست گروههای تروریستی و یا آزادسازی بخشی از اموال بلوکه شده ایران است. چرا که به باور سالیوان در شرایط توقف مذاکرات نباید امتیازی به ایران داده شود. در همین راستا بیانیه چند روز پیش کاخ سفید مبنی بر گرفتن امتیازات فرابرجامی در ازای خروج سپاه از لیست گروههای تروریستی معنای خاص خود را دارد. چرا که بسیاری معتقدند اصرار تهران بر خروج سپاه از لیست گروه های تروریستی و گرفتن انتقام موضوعات فرابرجامی هستند که ایران باید درخصوص آن تضمین های لازم را بدهد. به همین دلیل دولت بایدن تا زمان تعیین تکلیف این اختلافات باقیمانده مهم به هیچ وجه اقدامی برای آزاد کردن اموال بلوکه شده ایران نخواهد داشت. چرا که به باور آنها این اموال و دارایی ها در صورت آزاد شدن صرف اقدامات منطقه ای ضدآمریکا خواهد شد. پس هر چه زمان را از دست بدهیم بی شک پروسه احیای برجام سخت تر و در عین حال شکننده تر خواهد شد.
این کارشناس ارشد مسائل بینالملل حسن ختام تحلیل خود را به تاثیر مناسبات منطقه ای بر عدم دسترسی ایران به اموال خود اختصاص داد و پیرامون آن تصریح کرد که علیرغم برخی ادعاها داخلی مبنی بر تلاش دولت عراق برای پرداخت بخشی از بدهی هایش به ایران، این مهم با واقعیت های جاری اقتصادی کشور چندان منطبق نیست. چرا که بغداد بدون اجازه و چراغ سبز واشنگتن نمیتواند اقدامی در خصوص بازپرداخت بدهی های خود به ایران داشته باشد. با اینحال در شرایط کنونی و علیرغم وجود اختلافات جدی بین تهران و واشنگتن بر سر سپاه، برجام و توقف در مذاکرات، آمریکا تمایل جدی دارد که مناسبات ایران و عراق به نحوی پیش رود که منافع ایالات متحده در این کشور (عراق) و کل منطقه خاورمیانه حفظ شود. منتهی چالش دیگر اینجاست که فضای سیاسی داخلی عراق هم به نحوی حرکت می کند که احتمال پرداخت بخشی از بدهی های ایران را کم رنگ می کند. به هر حال دولت کاظمی یک دولت مستعجل است و به موازات آن پارلمان جدید عراق دچار نوعی سکون و انسداد شده است و چون نخست وزیر عراق این باور را دارد که نیروهای همسو و وابسته به ایران در تداوم و تشدید بن بست کنونی عراق دخلیند و حتی مانع از رسیدن مجدد وی به پست نخست وزیری هستند، تمایلی به دادن امتیاز به ایران ندارد، مگر اینکه وضعیت دولت عراق به یک وضعیت با ثبات برسد. پس مواضع دولت سیزدهم در خصوص پرداخت بخشی از بدهیهای عراق به ایران دور از واقعیت های میدانی است، مگر اینکه پارامترهای اقتصادی به ویژه در بازار ارز این مسئله را تایید کند و چون بازار ارز تا کنون هیچ واکنش مثبتی در خصوص آزاد شدن اموال بلوکه شده ایران در دیگر کشورها و یا پرداخت بخشی از بدهی های عراق به ایران نشان نداده موید آن است که این ادعاها از اساس زیر سوال است./