کانال این حزب در فضای مجازی، نوشته سردبیر خبرگزاری خبرآنلاین را منتشر کرد که در آن آمده است: «پشتپرده گرانیها همان موضوع تحریم است اما بهدلیل آنکه آقای رئیسی پیشتر گفته بود که تحریمها اثری در اداره کشور ندارد و عملاً وضعیت نابسامان اقتصادی را بر گردن دولت قبل انداخته بود، اکنون نمیتواند بگوید تحریمها وضعیت اقتصادی را برهم ریخته است و حالا عنوان پشتپرده تبدیل به گریزگاهی برای آقای رئیسی شده است؛ وگرنه قواعد اقتصادی معلوم و مشخص است که ایراد کار از کجاست و میشود فهمید که چرا یک کالا گران میشود و چرا تورم رو به افزایش است.
حتما تیم اقتصادی دولت که همه از نظر فکری نزدیک به آقای رئیسی هستند، میدانند که علت گرانیها چیست. حالا آقای رئیسی یا علل را از تیم اقتصادیاش جویا شده و میداند اما نمیگوید که این کار یعنی فرافکنی، یا آنکه واقعاً نمیداند و کسی هم چیزی به او نگفته است که ندانستن جرم نیست و او هم تخصص اقتصادی ندارد، اما اگر اینگونه است باید پرسید پس دقیقاً وظیفه تیم اقتصادیاش چیست؟ آقای رئیسی چه بداند و چه نداند که علل گرانیها چیست، وضعیت کنونی ثابت میکند که تیم اقتصادیاش کارآمد نیستند. اگر این افراد میتوانستند کاری بکنند، در همین هفتماه حداقل میدیدیم که در یک حوزه کاری انجام داده باشند.
اکنون دولت به جایی رسیده که برخی به آقای رئیسی پیشنهاد میدهند تیم اقتصادیاش را عوض کند یا تغییرات دیگری در کابینه بهوجود آورد. واقعیت این است که دولت از بحران مدیریتی رنج میبرد و این کاملاً محسوس است».
ثانیا آدرس تحریمها را همان مدعیان اعتدال و اصلاحات در فتنه سبز به آمریکا دادند و نوع انفعال آنها مقابل آمریکا در دولت مدعی تدبیر هم موجب شد تعداد تحریمها پس از برجام دو برابر شده و به بالای ۱۵۰۰ تحریم برسد
ثالثا از دشمن خبیث انتظاری جز دشمنی و کارشکنی و تحریم نیست؛ اما باید از حامیان مدیریت اشرافی بیکفایت و ضمنا همیشه طلبکار پرسید: مگر شما نبودید که ادعا میکردید همه تحریمها یکجا با اجرای برجام لفو – و نه تعلیق- میشود و امکان ندارد تحریمها برگردد.؟ و مگر شما نبودید که میگفتید اختصاص ۴۰ هزار میلیارد تومان نقدینگی برای مسکن مهر تورمساز است و با این وجود، رقم نقدینگی را ظرف ۷ سال از ۴۳۰ هزار میلیارد تومان به بیش از ۴۰۰۰ هزار میلیارد تومان رساندید؟ ۴۰ هزار میلیارد تورمساز بود و ۴۰۰۰ هزار میلیارد تومان، نه؟ و تازه، مسئولیت بیکفایتی مدیریتی شما هم با رئیسی است؟
رابعا، اگر تخصص و دانایی همان است که ائتلاف روحانی و خاتمی و مدیران اشرافی در این هشت سال با جابهجایی همه رکوردهای منفی اقتصادی برجا گذاشتند، همان بهتر که رئیسی و تیمش سررشتهای در این تخصص ویرانگری و نابودی منابع ملی نداشته باشند.
خامسا، یک ساختمان چند طبقه فرسوده را ظرف چند روز میکوبند و خراب میکنند، اما بازسازی آن حداقل یک سال طول میکشد. حالا چگونه است که ظرف هشت سال به نابودی ظرفیتها و منابع اقتصادی همت گماشتهاید و اکنون طلبکاری میکنید که چرا ظرف هفت ماه کاری نشد؟!
اگر واکسیناسیون فراگیر و رساندن آمار قربانیان روزانه کرونا از بالای ۷۰۰ نفر به زیر ۳۰ نفر، افزایش صادرات نفت از چند صد هزار بشکه به ۱ تا ۱/۵ میلیون بشکه، افزایش ۴۰ درصدی صادرات غیرنفتی، انعقاد ۷- ۸ میلیارد دلار قرارداد سرمایهگذاری، جبران کسری بودجه ۴۵۰ هزار میلیاردی و تسویه بدهی ۹۰ هزار میلیاردی، توسعه دیپلماسی اقتصادی و تجارت خارجی و رساندن حجم تجارت خارجی به سقف سال ۹۶ (اوج اجرای برجام) و… کار نیست، پس کار کدام است؟ گرفتن حقوقهای نجومی، غارت صندوق ذخیره فرهنگیان، زدن چوب حراج به شرکتها و کارخانههای واگذار شده (کشتوصنعت مغان، نیشکر هفتتپه، ماشینسازی تبریز، هپکو اراک، آلومینیوم المهدی، پالایشگاه کرمانشاه و…)، واگذاری رانتی ۶۰ میلیارد دلار ذخایر ارزی و ۶۰ تن طلا، و یا واگذاری برنامه هستهای در ازای افزایش تحریمها؟
در شناخت شخصیت برخی گردانندگان خبرآنلاین (مدیران ارشد دولت روحانی) همینبس که این خبرگزاری ۱۹ بهمن ۱۳۹۲، تحلیلی را تحت عنوان «جایزه بهترین کارگردانی برای حسن روحانی؛ در حاشیه چگونگی توزیع کالاهای اساسی» منتشر کرد و با وقاحت تمام نوشت: «توزیع سبدکالا به مردم با شیوهای که انجام شد، نه یک اتفاق بود و نه عملی که تبعات آن برای روحانی و مردانش غیرقابل پیشبینی باشد.
او دقیقاً همین اتفاق- ازدحام، دعوا و مرافعه و احیانا له شدن در زیر دست و پا- را پیشبینی میکرد و اصلا آن را برای پیشبرد استراتژی خارجی خود لازم داشت [!!] به عبارت دیگر روحانی به یک نمایش داخلی برای ارائه در جشنوارههای سیاسی خارجی نیازمند بود.
نگاه کنیم به اظهارات اخیر وندی شرمن که گفته است «شما در اخبار دیدید که ایران اخیرا بطور قابل مشاهدهای غذا بین مردم فقیر جامعهاش توزیع کرده تا نشان دهد کاهش هدفمند و محدود تحریمها، تأثیر مستقیم بر مردم این کشور داشته است».
به هر حال این دقیقاً همان نتیجهای بوده که روحانی از توزیع سبد کالا در میان مردم داشته است، اینکه تحریمها بر روی مردم ایران تأثیر مستقیم و انکارناپذیر داشته؛ اینکه اوضاع اقتصادی مردم ایران نهتنها رو به راه نیست بلکه حاضرند برای چند عدد مرغ و چند کیلو برنج با یکدیگر درگیر شوند… درست است که روش توزیع سبد کالا چندان مناسب نبود، اما اگر با این نمایش بتوان جایزه اول بهترین اثر را در فستیوال سیاست جهانی به خود اختصاص داد، به تحقیر چند روزهای که بازیگران آن شدند، میارزید»!