🔸 پیشروی سریع نیروهای روسیه به سمت کییف در روزهای ابتدایی جنگ، این فرضیه را به ذهن متبادر کرد که هدف مسکو، تصرف پایتخت و سقوط دولت برای تغییرات سیاسی مطلوب در اوکراین بوده است. در این صورت، مقاومت اوکراین به کمک غرب توانسته نیروهای روسی را به عقبنشینی از مناطق شمالی وادار کند.
🔸 طبق این فرضیه به نظر میرسد در صورتی که روسیه نتواند مرزهای اوکراین با اعضای ناتو و مسیر کاروانهای کمکهای تسلیحاتی را مسدود نماید، کسب دستاورد میدانی برای کرملین دشوارتر خواهد شد.
🔸 ولی فرضیه دیگر میتواند این باشد که روسیه با تکثر نیروهایش در مناطق وسیعی از اوکراین خواسته است تا ارتش این کشور را درگیر یک نبرد فرسایشی و طولانی نماید تا عمده نیرو و تجهیزات آن از بین برود یا مستهلک شود، سپس با حمله به شهرهای مهم، کییف را وادار به پذیرش خواستههایش کند.
🔸 در این حالت باید گفت که اوکراین به دلیل تلفات نظامی و غیرنظامی، توان نامحدودی برای مقاومت ندارد. به همین دلیل بر جنگ روانی و نبرد رسانهای برای تضعیف روحیه نظامیان روسی تمرکز دارد که نمونه آن در برجستهسازی جنایات رخداده در بوچا نمایان شده است.
✅ اینکه عقبنشینیهای اخیر تاکتیکی بوده یا راهبردی، فعلاً مشخص نیست و به زمان بیشتری نیاز دارد. احتمالاً روسیه بر تصرف کامل دونباس توسط شبهنظامیان هوادارش تمرکز کند و سپس تداوم حضور نظامی در آن محدوده را اهرم فشاری برای دستیابی به دیگر خواستهها در میز مذاکره تبدیل کند. بنابراین نبرد فعلاً ادامه دارد.